مفاد و توصیههای این صفحه، نمایانگر آن دسته از استانداردهای مقالهنویسی/ویرایش است که بسیاری از ویراستاران، با اصول بنیادیِ آنها موافقند. با این که پیروی از مفاد این صفحه توصیه میشود، اما این مفاد جزو سیاستها نیستند. در ویرایش و بهروزرسانی این صفحه جسور باشید، ولی لطفاً پیش از انجام تغییرات عمده از صفحهٔ بحث برای مطرح کردن آن تغییرات و نظرخواهی دربارهٔ آنها استفاده کنید.
در زیر به موردهایی که بیشتر مورداختلافاند اشاره شدهاست و برای همین، ذیل برخی بخشها که ناقص است به چیزهای مشخص اشارهای نشدهاست. بخشهایی که درون [] آمدهاست توضیحاتی است که در دستور خط فرهنگستان نیامدهاست. برای بررسی کامل دستور خط، به کتاب اصلی، و برای موردهای ویژه، به فرهنگ املایی مراجعه کنید.
در زبان پارسی دو نوع فاصله داریم: فاصلهٔ برونکلمه و فاصلهٔ درونکلمه که به دومی «نیمفاصله» نیز گفته میشود. این موردها باید سرِ جای خود رعایت شود. ویکیپدیا:نیمفاصله ضوابط مربوط به نگارش نیمفاصله را توضیح دادهاست.
تشدید
برخی از واژههای پارسی نیز تشدید میگیرد. در جایی که ابهامبرانگیز است باید گذاشت.
نمونه: معین و معیَّن، کره و کرّه، بنا و بنّا، [فرار و فرّار]
حرکتگذاری
حرکت واژههای مبهم و نیز بیگانهٔ نامأنوس باید گذاشته شود
نمونه: بُرْد و بَرَد، مِهْر و مُهْر، پسرْ علی را دید و پسرِ علی را دید
برخی پیشوندها و پسوندها
قاعدههای زیر همیشگی است. موردهایی که استثنا دارد همهٔ استثناهایش آمدهاست. دقت شود که در هر مورد ممکن است دو بحث باشد: بخش قبلی و بعدی. هریک قاعدهٔ خودش را دارد.
ای (ندا)
ای (حرف ندا) جدا از واژهٔ بعدی است
نمونه: ای خدا، ای که
این و آن، همین و همان، هیچ و چه و که، را
[در موردهایی که باید جدا نوشت، گاهی فاصلهٔ مجازی و گاهی فاصلهٔ کامل باید باشد. دقت کنید]
هرگاه «ب» زینت، «ب» امری، «م» نهی و «ن» نفی، بر سر فعلهایی که با الف دارای پیش یا زبر بیاید، الف میافتد
نمونه: بینداز، نیفتاد، میفکن
[چون ایستادن و استادن با الفِ دارای زیر (مکسور) همراه است و در دستورخط قاعدهای نیامدهاست، طبیعتاً مجاز است که هر دو حالت «نایستاد» و «نییستاد» نوشته شود]
بی
بی همیشه جدای از واژه یا جزو بعدی است. [گاهی فاصلهٔ کامل و گاهی مجازی]
نمونه: بیخانمان، بیسروسامان، بیبندوباری، بی سلام و احوالپرسی سخن گفت.
البته در موردهایی که واژه بسیطگونه است (یعنی معنایش دقیقاً مرکب از جزوهایش نباشد) سرهم است.
قاعدهها در کتاب فرهنگستان کمی آمدهاست. از روی این جدول همهچیز مشخص است.
البته به یک نکته توجه کنید: اگر میان واژه به مصوت (واکه) میانجامید میتوان از هردو میانجی «ی» و «همزه» استفاده کرد و در جدول هر دو نیامدهاست، مانند: زیبایی و زیبائی (زیبا استی)، [ما کارمندِ] توایم و توییم
در کتاب فرهنگستان تا حدودی به قاعدههای مرتبط اشاره شدهاست. از روی این جدول همهچیز مشخص است.
البته لازم است به یک نکته توجه کنید: اگر میان واژه به مصوت (واکه) میانجامید میتوان از هردو میانجیِ «ی» و «همزه» استفاده کرد و در جدول هر دو نیامدهاست، مانند: پیم و پیام
واژههای مختوم به
میانجی
مثال
همخوان پیوندناپذیر
-
برادرمبرادرتبرادرش برادرمانبرادرتانبرادرشان
همخوان پیوندپذیر
-
کتابمکتابتکتابش کتابمانکتابتانکتابشان
«و» با صدای رهرو و نو
-
رهرومرهروترهروش رهرومانرهروتانرهروشان
ا با صدای «آ»
ی
پایمپایتپایش پایمانپایتانپایشان
و با صدای «او»
ی
عمویمعمویتعمویش عمویمانعمویتانعمویشان
و با صدای «تو» و «دو» (۲)
همزه
رادیوامرادیواترادیواش رادیومانرادیوتانرادیوشان
«ه» ناملفوظ
همزه
خانهامخانهاتخانهاش خانهمانخانهتانخانهشان
«ی» با صدای «ey» مانند ری
همزه
پیامپیاتپیاش پیمانپیتانپیشان
«ی» با صدای «i» مانند سی
همزه
کشتیامکشتیایکشتیاش کشتیمانکشتیتانکشتیشان
«ی» نکره و نسبت
این ی همیشه میچسبد یا با میانجی نوشته میشود.
پس از همخوانها (صامتها): برادری، کتابی
پس از صامت «واو»، مانند پیروی، رهروی، پرتوی، خُسرُوی
پس از حروف صدادار کشیده، «یی» میآید، مانند آوایی، پرستویی، دانشجویی
پس از «ه» ناملفوظ، «ای» میآید: خانهای، بندهای، ویژهای
گاهی «ی» مصدری و نسبت «ه» میافتد و «گ» جایش مینشیند، البته در نکره نه.
در موردهایی که ابهامبرانگیز است باید [همراه با رعایت فاصلهٔ مجازی و کامل] آورد.
نکتهها
آوردن يا نياوردن صامت ميانجى «ى» تابع تلفّظ (و رواج) خواهد بود. (نمونه با پسوند «ی» مانند آهوی، فلامینگوی، پرستوی، بانوی، رادیوی، جلوی، نمونه بدون پسوند «ی» مانند قلمرو، پرتو، رهرو، خسرو)
در موردهایی که به «و» با صدای پرتو و رهرو بینجامد میتواند در دو حالت بیاید
نمونه: پرتوِ آفتاب و پرتوی آفتاب، [پیروِ این طرح و پیروی این طرح]
بهجز در عنوان مقالهها، پس از «ه» ناملفوظ باید با «-ٔ» نوشت:
نمونه: خانهٔ من، نامهٔ او
راهنما: با صفحه کلید استاندارد فارسی نویسهٔ «-ٔ» را با فشردن shift+N میتوانید بنویسید.
در واژههای عربی «ی»دار با صدای «ا»، باید مانند تلفظ نوشت:
نکته: در فارسی برخی واژگان که در عربی بر وزن «مُتَفَعِّل» هستند به صورت «مُتِفَعِّل» تلفظ میشوند؛ مبنای قاعدهٔ بالا تلفظ صحیح آنها در عربی است، نه تلفظ رایجشان در فارسی. مثال: «متأسف» با همزه روی کرسی «أ» نوشته میشود، گرچه در فارسی تلفظش به صورت «متِأسف» رایج است.
اگر حرکت حرف پیش از همزه پیش و حرکت همزه «و» نباشد، روی کرسی «ؤ» میآید
نمونه: رؤیا، رؤسا، مؤسسه، مؤذن، مؤثر، مؤانست
نمونه: شئون، رئوس
اگر حرکت حرف پیش زبر یا سکون باشد و حرکت همزه «ا»، به صورت «آ» میآید
نمونه: مآخذ، لآلی، قرآن، مرآت
نمونه: لئام، قرائات، استثنائات
در همهٔ موردهای دیگر روی کرسی «ی» میآید و در همهٔ واژههای پارسی و دخیل فرنگی روی کرسی «ی» نوشته میشود:
نمونه: جرئت، هیئت، مسئله، مسئول
نمونه: پروتئین، رئالیست، نئون
پایانی
الف) اگر حرف پیش از آن مفتوح باشد (مانند همزهٔ میانی ماقبل مفتوح)، روی کرسی «ا» نوشته میشود:
خلأ، ملأ، مبدأ، منشأ، ملجأ
ب) اگر حرف پیش از آن مضموم باشد (مانند همزهٔ میانی ماقبل مضموم)، روی کرسی «و» نوشته میشود:
لؤلؤ، تلألؤ
ج) اگر حرف پیش از آن مکسور باشد، روی کرسی «ی» نوشته میشود:
متلألئ
توضیح: کلمهٔ منشی در اصل مُنشِئ بودهاست که در فارسی «ء» به «ی» بدل شدهاست.
د) اگر حرف پیش از آن ساکن یا یکی از مصوّتهای بلند «آ» و «او» و «ای» باشد، بدون کرسی نوشته میشود:
توضیح: همزهٔ پایانی بدون کرسی در کلمات انشاء، املاء، اعضاء، در فارسی، در اضافه به کلمهٔ بعداز خود، غالباً حذف میشود و بهجای آن «ی» میانجی میآید، مانند انشای خوب، اعضای بدن، ولی حفظ همزهٔ آن هم صحیح است: انشاءِ خوب، اعضاءِ بدن.
تبصرهٔ ۱: کلماتی مانند انشاء، املاء، اعضاء در فارسی بدون همزهٔ پایانی هم نوشته میشود که صحیح است.
تبصرهٔ ۲: هرگاه همزهٔ پایانی ماقبل ساکن (بدون کرسی) یا همزهٔ پایانی ماقبل مفتوح (با کرسی «ا») یا همزهٔ پایانی ماقبل مضموم (با کرسی «و») به یای وحدت یا نکره متّصل شود، کرسی «ی» میگیرد و کرسی قبلی آن نیز حفظ میشود.
جزئی، شیئی، منشائی، مائی، لؤلوئی
واژههای چندتکواژی
سیاست مصوب برای واژههای مرکب [و مشتق و مشتقمرکب (دارای چند تکواژ)] این است: برخی ترکیبها باید جدا یا سرهم نوشته شود. دیگر چیزها به اختیار نویسندگان است. [البته دو حالت دارد: سرهم یا با فاصلهٔ مجازی. کسی نمیتواند با فاصلهٔ کامل بنویسد]
[این که میبینید هر مورد چند استثنا دارد در پی تداخل دو بخش سرهم و جداست.]
واژههایی که باید سرهم باشد
واژههایی که با پیشوند ساخته شدهباشد سرهم است. البته موردهای استثنا برای هم و بی و به در «املای برخی پسوندها و پیشوندها» بیان شد. بخشهای دیگر نیز شاید استثنا داشتهباشد
واژههایی که با پسوند ساخته شدهباشد مگر در موردهای زیر:
حرف نخست وند با حرف پیش از او یکی باشد
نمونه: آببان، نظاممند، [مرگگاه]
پسوند به عدد بچسبد
نمونه: پنجگانه، دهگانه، پانزدهگانه (بیستگانی که یکای پول است استثناست)
پسوند «وار» قاعدهٔ دقیقی ندارد و باید موردبهمورد بررسی شود
نمونه: طوطیوار، فردوسیوار، طاووسوار، پریوار
نمونه: بزرگوار، خانوار، سوگوار
مرکبهای [یا مشتقهای] سادهگونه (بسیطگونه [واژهای که معمولاً در پی گذشت زمان ساده تلقی میشود])
جزو آغازی یا پایانی بسامد زیاد داشتهباشد [کشیدگیاش زیاد باشد]
نمونه: نیکبخت، هفتپیکر، شاهنشین، سیهچشم
واژههای چنداملایی
برخی واژههای چنداملایی است. این موردها در دستورخط فهرست شدهاست و قاعدههایی دارد. میتوانید به فرهنگ املایی و دستور خط و نیز وپ:املای برخی واژهها مراجعه کنید.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article ویکیپدیا:دستور خط, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses. ®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.