القاعده (به انگلیسی: Al-Qaeda) (به عربی: القاعدة)، که به صورت رسمی با عنوان «قاعدة الجهاد» نیز شناخته میشود، یک سازمان افراطگرای اسلامی از شبهنظامیان سنی چندملیتی است که از جهادگرایان سلفی تشکیل شده است.
این شبکه در ۱۹۸۸ میلادی توسط اسامه بن لادن، عبدالله عزام، و چندین داوطلب عرب دیگر طی جنگ شوروی در افغانستان تأسیس شد.
القاعده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد (که اعضای دائمی آن شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و آمریکا)، ناتو، اتحادیه اروپا، هند و چندین کشور دیگر به عنوان گروهی تروریستی در نظر گرفته شده است. القاعده حملاتی را علیه اهداف غیرنظامی و نظامی در کشورهای مختلف انجام داده، که شامل بمبگذاری ۱۹۹۸ سفارت ایالات متحده، حملات ۱۱ سپتامبر و بمبگذاریهای ۲۰۰۲ بالی میشود.
حکومت ایالات متحده در پاسخ به حملات ۱۱ سپتامبر، به افغانستان حمله کرده و به دنبال تضعیف بن لادن و متحدانش بود. مرگ رهبران کلیدی شامل اسامه بن لادن موجب تغییر جهت عملیات القاعده از یک سازمان بالا-به-پایین و برنامهریزی حملات به سمت برنامهریزی حملات از طریق شبکه سستی از گروههای وابسته و عملگران گرگ-تنها رفت. از ویژگیهای مشخصه القاعده، سازماندهی حملاتی چون حمله انتحاری و بمبگذاری همزمان در چندین هدف است. رؤیای رهبران القاعده، حذف خشونتآمیز تمام تأثیرات و نفوذهای سکولار از کشورهای اسلامی است که در نظر آنها انحرافات فاسدی اند.
اعضای القاعده معتقدند که اتحاد مسیحی-یهودی (به رهبری آمریکا) در حال توطئهچینی برای جنگ علیه اسلام و نابودی آن هستند. اعضای القاعده به عنوان جهادگران سلفی معتقدند که کشتن غیر رزمیها از نظر مذهبی منع شده است. القاعده همچنین مخالف قوانینی است که آن را قوانین ساختهٔ بشر در نظر گرفته و به دنبال جایگزینی انحصاری آنها با شکل سفت و سختی از شریعت است.
القاعده چندین حمله را بر روی مردمی انجام داده که آنها را کافر در نظر میگیرد. همچنین این گروه مسئول تحریک خشونت فرقهای میان مسلمانان است. القاعده مسلمانان لیبرال، شیعیان، صوفیان و سایر فرق اسلامی را به عنوان رافضی در نظر گرفته و اعضا و طرفدارانش بر مساجد، زیارتگاهها و اجتماعات آنان حمله کردهاند. مثالهایی از حملات فرقهای شامل این مواردند: بمبگذاری عاشورای ۲۰۰۴، بمبگذاری شهر صدر ۲۰۰۶، بمبگذاری آوریل ۲۰۰۷ بغداد و بمبگذاری جامعه یزیدی ۲۰۰۷.
پس از مرگ اسامه بن لادن در ۲۰۱۱ میلادی، این گروه تحت رهبری ایمن الظواهری درآمد و در ۲۰۲۱ طبق گزارشها از زوال فرماندهی مرکزی بر روی عملیات منطقهایش رنج میبرد.
القاعده تنها به صورت غیر مستقیم عملیات روزانه خود را کنترل مینماید. فلسفه القاعده متمرکزسازی تصمیمسازی را ایجاب کرده، در حالی که امکان تمرکززدایی اجرائیات را نیز امکانپذیر ساخته است. بالاترین رهبران القاعده ایدئولوژی سازمان و استراتژی هدایتکننده آن را تعریف نموده و همچنین آن را در قالب پیامهای واضح، ساده و قابل فهم درآورده اند. همزمان سازمانهای میان-سطحی را خودمختار کردهاند؛ در عین حال قبل از انجام حملات و ترورهای بزرگ مقیاس ملزم به مشورت با مدیریت سطوح بالا میباشند. مدیریت سطح بالا شامل شورا و همچنین کمیتههایی در زمینه عملیات نظامی، امور مالی و اشتراک اطلاعات است. القاعده از طریق کمیتههای اطلاعاتیش بر روی ارتباطات گروههایش بهطور خاص متمرکز شده است. با این حال رهبری القاعده بعد از جنگ با تروریسم منزوی شده است. نتیجتاً، رهبری آن غیرمتمرکز شده و این سازمان تبدیل به چندین گروه منطقهای شده است.
بسیاری از متخصصان تروریسم اعتقادی به این مطلب ندارند که جهادگرایی در تمامی سطوح توسط رهبری القاعده رانده میشود. با این حال، بن لادن قبل از مرگش بر برخی از افراطگراییهای اسلامی سلطه ایدئولوژیک قابل توجهی داشته است. متخصصین استدلال میکنند که القاعده به تعدادی جنبش منطقهای غیرمتجانس تکه-تکه شده و این گروهها ارتباط کمی با یکدیگر دارند.
این دیدگاه انعکاسدهنده گزارشی است که توسط اسامه بن لادن در مصاحبهاش در اکتبر ۲۰۰۱ میلادی با تیسیر علونی ارائه شده:
این مسئله مربوط به هیچ شخص بخصوصی و … در مورد تشکیلات القاعده نیست. ما فرزند امت اسلامی هستیم که پیامبرش محمد و خدایمان یکیست … و تمامی معتقدین حقیقی [مؤمنین] برادرند؛ لذا وضعیت آنطوری نیست که غرب ترسیمش میکند، که «سازمانی» با نامی مشخص (همچون «القاعده») وجود دارد و …. این عنوان بخصوص قدمت بسیار زیادی دارد. این نام بدون هرگونه قصدی از جانب ما متولد شد. برادر ابو عبیده … پایگاهی نظامی ایجاد کرد تا مردان جوان را برای مبارزه علیه امپراطوری شوروی بدطینت، متکبر، بیرحم و ارعابگر تعلیم دهد؛ لذا این مکان «پایگاه» [«القاعده»] نامگذاری شد که منظور همان پایگاه آموزشی بود، اینگونه بود که این نام با مسمی شد و رشد کرد. ما از این امت جدا نیستیم. ما فرزندان یک امتیم و بخش لاینفک آنیم، زاده آن تظاهراتی که از خاور دور منتشر شد، از فیلیپین تا اندونزی، تا مالزی، تا هند، تا پاکستان تا برسد به موریتانی … و بدین ترتیب در مورد ضمیر این امت بحث میکنیم.
با این حال بروس هافمن القاعده را به عنوان شبکهای بهم پیوسته میبیند که قویاً از نواحی قبیلهای پاکستانی رهبری میشود.
نام القاعده برگرفته از نام اولین پایگاه نظامی این سازمان «قاعدة الجهاد» است. البته بیشتر اعضا در ابتدا این سازمان را «جبهه بینالمللی جهاد علیه یهودیان و صلیبیان» مینامیدند. در همین راستا تشکیلات القاعده در سال ۱۹۸۸ توسط اسامه بن لادن میلیاردر عربستانی جهت مبارزه با شوروی در افغانستان تأسیس شد. القاعده از سازمان «مکتب الخدمة» که هدف آن مسلحکردن و آموزش مجاهدین داوطلب جنگ با شوروی بود گسترش و پیشرفت یافت. این سازمان از حمایت پاکستان و همچنین ایالات متحده آمریکا برخوردار بود.
در سال ۲۰۰۰ ایمن ظواهری چشمپزشک مصری سازمان جهاد اسلامی مصر را با القاعده ادغام نمود و به شخص دوم این تشکیلات تبدیل شد.
القاعده در تمام کشورهای اسلامی با جمعیت سنی مذهب هواداران یا اعضایی دارد. اما در کشورهای غیر اسلامی نیز که مسلمانان یا مسلمان تبارها و عرب تبارها زندگی میکنند القاعده و جهادیهای سلفی طرفدارانی دارند. از جمله در بریتانیا و فرانسه. بیشتر اعضای القاعده از کشورهای عربی خاورمیانه و پاکستان هستند.
تا پیش از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ القاعده حضور قابل ذکری در سوریه نداشت. اما با شروع این جنگ تندروها به سرعت سازماندهی یافته و به مؤثرترین نیروی جنگی در اپوزیسیون سوریه تبدیل شدند. گروههایی همچون جبهه النصره و داعش جنگجویان خارجی زیادی را نیز برای جنگیدن و آموزش نیروهای خود به خدمت گرفتند. در آوریل ۲۰۱۳ امارت اسلامی عراق، اعلام کرد که با جبهه نصرت، متحد میشود تا یک کشور واحد موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» را تأسیس کنند اما جبهه نصرت و رهبری القاعده با این ادغام مخالفت کرد. پس از آن القاعده ضمن حمایت از النصره به عنوان تنها شاخه رسمی خود در سوریه با داعش وارد جنگ شد. النصره از ۲۴ مارس ۲۰۱۵ تا ۲۷ ژانویه ۲۰۱۷ با سایر گروههای شورشی در شمال سوریه ائتلاف کرد و گروه جیشالفتح را تشکیل دادهبود و پس از آن موفقیتهای نظامی چشمگیری را در استان ادلب کسب کرد اما جبهه نصرت در ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۶ نام خود را به جبهه فتح شام تغییر داد و از القاعده جدا شد.
القاعده از مدتها پیش در شرق آفریقا فعالیت داشته است. این منطقه صحنه حمله به سفارتخانههای آمریکا در نایروبی، کنیا، دارالسلام و تانزانیا در اوت ۱۹۹۸ بود. این حملات توسط تروریستهای مصری، سودانی، کنیایی، تانزانیایی صورت گرفت. پیکارجویانی از عربستان سعودی و کومور نیز در این حمله دست داشتند. برخی از این تروریستها در سومالی بهطور مخفیانه آموزش دیده بودند و بعد از انجام حملات نیز به این کشور گریختند. بخشهای روستانشین مرکزی و جنوبی سومالی توسط گروه شورشی اسلامی الشباب، کنترل میشود. این گروه در فوریه ۲۰۱۲ با القاعده متحد شده بود.
گفته میشود گروه الشباب مسئول دو فقره بمبگذاری انتحاری در کامپالا پایتخت اوگاندا بوده است. در این حملات که در ژوئیه ۲۰۱۰ رخ داد، ۷۶ نفر کشته شدند. این گروه مدعی شد که عملیات به تلافی تصمیم اوگاندا برای فرستادن نیروهای حافظ صلح به سومالی، صورت گرفت. با وجود این که گروه الشباب از سال ۲۰۱۱ از شهرهای مهم سومالی بیرون رانده شد، هنوز شماری از شهرهای کوچکتر و محدودههای وسیعی از مناطق روستایی را کنترل میکند.
بخشهای بزرگی از نواحی بیابانی موسوم به صحرا و ساحل، محل ایدهآلی برای زورآزمایی تروریستهای مسلح است. ممکن است گروه القاعده در مغرب اسلامی، بیشتر از همه جا در الجزایر فعال باشد ولی فعالیتهای این گروه در طول منطقه صحرا تا مالی و نیجر، گسترش یافته است. ریشههای این گروه، به جنگ داخلی الجزایر در دهه ۱۹۹۰، بازمیگردد. این گروه که در ابتدا گروه سلفی برای موعظه و نبرد، خوانده میشد، با اسامه بن لادن متحد شد و سپس نام خود را در سال ۲۰۰۷ تغییر داد. رهبر این گروه ابو مصعب عبد الودود نام دارد.
یک شاخه انشعابی این گروه به رهبری مختار بلمختار، در گروگانگیری در نیروگاه گاز ان امیناس، در الجزایر دست داشت. در این حمله که در ژانویه ۲۰۱۳ رخ داد ۶۹ نفر جان خود را از دست دادند. در ماه مه ۲۰۱۳، تروریستهای انتحاری در شمال نیجر، به یک پادگان نظامی و نیز محل یک معدن اورانیوم که توسط فرانسویها اداره میشد، حمله کردند.
نیروهای فرانسوی در ژانویه ۲۰۱۳ به مالی اعزام شدند تا پیکارجویان اسلامگرا را از شهرهای تیمباکتو، کیدال و گائو در شمال مالی بیرون برانند.
در نیجریه، گروهی از تروریستهای اسلامگرا موسوم به بوکو حرام، که نفراتش نیجریهای هستند، به تدریج به صورت یک گروه جهادی که بیشتر جنبه بینالمللی دارد، در میآیند.
در ماه اوت ۲۰۱۳ انفجاری در جنوب بیروت و در محلهای شیعهنشین و تحت نفوذ حزبالله لبنان رخ داد که ۲۷ کشته بر جای گذاشته بود. همچنین یک هفته بعد دو انفجار دیگر در نزدیک دو مسجد در محلات سنینشین لبنان (طرابلس) رخ داد و بیش از ۴۰ کشته بر جای گذاشت. در این رابطه شاخه شمال آفریقای القاعده گفت «به یقین میداند» که حزبالله مسئول حملات طرابلس است و گفته که «آن گروه فرومایه باید بداند که کیفر کارش را خواهد دید.» القاعده مغرب اسلامی در بیانیه خود گفت از حزبالله لبنان انتقام خواهد گرفت.
حضور القاعده در اروپا مانند سایر نقاط سازمان یافته نیست. مسئولان مبارزه با تروریسم، میگویند این تروریستها از القاعده الهام میگیرند، ولی همیشه مستقیماً از آن دستور نمیگیرند.
گفته میشود عاملان بمبگذاری در ۷ ژوئیه ۲۰۰۵ در لندن که منجر به کشته شدن ۵۲ نفر شد با القاعده ارتباط داشتند. در سال ۲۰۰۶، یک توطئه مهم برای بمبگذاری در هواپیماها خنثی شد و عاملان آن یک سال بعد محکوم شدند.
در ماه آوریل ۲۰۱۱، در آلمان پلیس سه نفر را که ظن آن میرفت از نفرات القاعده باشند و از نظر پلیس یک خطر آنی محسوب میشدند، دستگیر کرد. در سپتامبر ۲۰۱۲، منابع سرویسهای اطلاعاتی غربی اظهار داشتند که توطئههای گروگانگیری در انگلستان، فرانسه و آلمان را خنثی کردهاند.
پس از بمبگذاری در یک قطار در مادرید که موجب کشته شدن حدود ۲۰۰ نفر شد، گروهی که با القاعده ارتباط داشتند مسئولیت این بمبگذاری را به عهده گرفتند.
هسته شبکه القاعده که مسئول حملات یازدهم سپتامبر بود، در هامبورگ مستقر بود. در سال ۲۰۱۰ مسجدی در این شهر که گفته میشد پاتوق توطئه گران این حمله بود، بسته شد چون گفته میشد هنوز محل رفتوآمد مسلمانان افراطی است.
در ژوئیه ۲۰۱۴ یک سند رسمی که در فرانسه درز کرد، نشان میداد که شبکه القاعده احتمالاً درصدد منفجر کردن برج ایفل در پاریس و چندین مکان معروف دیگر در فرانسه بوده است. این سند به موزه لوور پاریس، باشگاههای شبانه (نایت کلاب) و نیروگاههای اتمی اشاره کرده بود.
در این منطقه، اندونزی و فیلیپین پایگاه دو گروهی است که تصور میرود با القاعده ارتباط دارند.
جماعت اسلامی، که پایگاهش در اندونزی است، مسئول بمبگذاری در یک کلوپ شبانه در بالی شناخته شده است. در این حمله که در سال ۲۰۰۲ صورت گرفت، بیش از ۲۰۰ نفر کشته شدند. از دیگر حملات این گروه که به دهه ۱۹۸۰ بازمیگردد، حمله به مسیحیان و نیز صنعت گردشگری در شرق اندونزی است.
دولت آمریکا میگوید گروه ابوسیاف که در جنوب فیلیپین مستقر است، با شبکه القاعده ارتباط دارد و برای باجگیری به چندین فقره آدمربایی دست زده است. هدف اصلی این گروه تأسیس یک حکومت مستقل اسلامی در جزایر میندانائو و سولو است.
ایمن الظواهری سرکرده القاعده در سپتامبر ۲۰۱۴ ادعا کرد که این شبکه در هندوستان نفوذ کرده و قوانین شرع را در کل این شبه قاره حاکم خواهد کرد. در فایل تصویری که از سرکرده القاعده روی اینترنت منتشر شد، وی گفت که حضور در هندوستان حاصل بیش از دو سال جمعآوری مجاهدین این شبه قاره در قالب یک هویت واحد است. سخنان سرکرده القاعده بلافاصله باعث شد تا دولت هندوستان در سه ایالت این کشور که جمعیت مسلمان دارد، حالت فوقالعاده اعلام کند.
شبکه القاعده در بدو امر در سال ۱۹۸۸ در پیشاور پاکستان تأسیس شد. مناطق قبایلی شمال غرب این کشور که با افغانستان هممرز است، همچنان خط مقدم جبهه در جنگ علیه تروریستهای اسلامگراست. همکاری القاعده با طالبان سبب شد که قبل از حملات یازدهم سپتامبر در آمریکا، اسامه بن لادن بتواند در افغانستان اسکان یابد. در پی اشغال افغانستان توسط نیروهای آمریکا در سال ۲۰۰۱، اسامه بن لادن ناچار شد افغانستان را ترک کند. نیروهای آمریکایی نهایتاً در سال ۲۰۱۱ به مخفیگاه او در پاکستان رخنه کردند و او را کشتند. پس از آن ایمن الظواهری، که آخرین بار در اکتبر ۲۰۰۱ در افغانستان دیده شده بود، به عنوان سرکردهٔ جدید القاعده معرفی شد. در این میان آمریکا همچنان به حمله با هواپیماهای بدون سرنشین به نواحی مرزی شمال غرب پاکستان که با افغانستان هممرز است، ادامه میدهد. این حملات علیه کسانی است که شک آن میرود از رؤسای القاعده باشند و غالباً با تأیید شخص رئیسجمهوری آمریکا صورت میگیرد.
گفته میشود متحدان القاعده در پاکستان از جمله لشکر جنگوی و لشکر طیبه، به مخفی شدن تروریستهای رده بالای القاعده کمک کردهاند.
حافظ محمد سعید، سرکرده لشکر طیبه به اسامه بن لادن در تأسیس شبکه القاعده در سال ۱۹۸۸، کمک کرده بود. گروه تحت رهبری او عامل حملات به بمبئی در سال ۲۰۰۸ بود که منجر به کشته شدن ۱۷۴ نفر شد.
شبکه حقانی و سایر گروههای تروریستی طالبان پاکستانی و جنبش اسلامی ازبکستان نیز از متحدان القاعده هستند. این شبکه مانند القاعده پس از اشغال افغانستان توسط آمریکا به نواحی مرزی شمال غرب پاکستان نقل مکان کرد.
تاریخ دقیق شکلگیری القاعده در یمن دقیقاً مشخص نیست. اما پایه شکلگیری القاعده در یمن را میتوان در ملحق شدن گروههای تروریست یمنی با القاعده عربستان دانست.
در ۱۲ اکتبر ۲۰۰۰ در حملهای انتحاری توسط یک قایق به ناو جنگی آمریکا در بندر شهر عدن، ناو جنگی مدل USS Cole DDG-۶۷ نابود شد و ۱۷ نظامی آمریکایی نیز کشته شدند.
القاعده در یمن، در ژانویه ۲۰۰۹ تشکیل شد. شاخه القاعده مستقر در یمن، در ژانویه سال ۲۰۰۹ و در پی ادغام دو شبکه منطقهای تروریستهایی که وابسته به شبکه بینالمللی حوثی در یمن و ایران بودند، ایجاد شد. این گروه که هدفش سرنگون کردن رژیم پادشاهی عربستان سعودی و دولت یمن و تأسیس خلافت اسلامی است، سوگند خورده که به تأسیسات نفتی، خارجیان و نیروهای امنیتی همچنان حمله کند. در سال ۲۰۰۹ و در حین درگیریهای یمن کشورهای غربی و عربستان سعودی اعلام کردهاند که به دلیل درگیری ارتش یمن با شیعیان انقلابی این کشور در شمال و سعودیهای جدایی طلب در جنوب، القاعده میتواند با سوء استفاده از این وضعیت دامنهٔ عملیات خود را در یمن گسترش دهد.
در ۲۱ دسامبر ۲۰۰۹ تروریستهای القاعده در جریان یک تجمع ضدحکومتی در جنوب یمن به اهالی منطقه گفتند که آنان نه علیه ارتش یمن؛ که علیه آمریکا در جنگ هستند.
در عملیات هفتهٔ سوم دسامبر که در استان ابیان انجام شد، ۳۰ تن از تروریستهای القاعده کشته شدند. این عملیات قربانیان غیرنظامی نیز به همراه داشت. بنابر گفتهٔ منابع سیاسی و عشیرهای، ۴۹ نفر از جمله ۱۷ زن و کودک در این حمله جان باختند و در ۲۴ دسامبر ۲۰۰۹ ۳۴ تن از افراد مظنون به عضویت در شبکهٔ القاعده از جمله چند مسئول آن، در حملهٔ نیروی هوایی یمن در منطقهٔ شبوا، واقع در ۶۵۰ کیلومتری شرق صنعا، کشته شدند. چند سعودی و چند ایرانی نیز در میان کشتهشدگان بودند. گفته میشود شرکتکنندگان در این نشست دربارهٔ انجام سوءقصدهایی علیه تأسیسات صنعتی یمن، در واکنش به حملات ارتش در ۱۷ دسامبر، رایزنی میکردهاند.
پس از پایان ناموفق جنگ عراق برای آمریکا و متحدانش، القاعده عراق تصمیم گرفت بنابر ادعای خود، پرچم مبارزه با متجاوزان را برافرازد و صلیبیون را از بلاد مسلمین بیرون راند. در مدت سالهای پس از جنگ عراق، این گروه اقدام به حملات تروریستی متعددی علیه مردم عراق و نیروهای امنیتی عراق و نظامیان خارجی کرده که تلفات سنگینی به بارآورده است. این حملات بیشتر از اینکه نیروهای آمریکایی را مورد هدف قرار دهند، نیروهای عراقی و همچنین غیر نظامیان و مردم این کشور را به کام مرگ فرستاده است. از دیدگاه القاعده، هرکسی با دولت فعلی عراق یا نیروهای خارجی همکاری داشته باشد خائن است و مستحق مرگ. هدف نهایی القاعده در عراق، تأسیس امارت اسلامی در عراق به عنوان یکی از بلاد مسلمین است. آنچه این گروه تروریستی از آرمانهای خود بیان کردهاند را بسیار میتوان مانند برنامههای سیاسی طالبان در افغانستان دانست.
این جنبش اسلامگرایی رادیکال طی احیای اسلامی و ظهور جنبش اسلامگرای انقلاب ایران (۱۹۷۸–۱۹۷۹) توسعه یافت.
برخی استدلال کردهاند که نوشتجات اسلامی مؤلف و متفکر سید قطب، الهامبخش سازمان القاعده بوده است. قطب در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی چنین وعظ میکرد که به دلیل عدم وجود قانون شریعة، جهان اسلام دیگر اسلامی نبوده و به دوران جاهلیت پیش از اسلام بازگشته است. قطب استدلال میکرد که برای بازیابی اسلام، نیاز به پیشقراولی مسلمانان جهت برقراری «حکومت اسلامی حقیقی» است که شریعت را اجرا کرده و جهان اسلام از هرگونه اثرات غیر مسلمانان رها گردد. در دیدگاه قطب، دشمنان اسلام شامل «یهودیان جهان» است که «طرح توطئههایی را ریختهاند» تا بدین طریق با اسلام دشمنی ورزند.
به بیان محمد جمال خلیفه، از دوستان کالجی نزدیک بن لادن:
اسلام از هر دین دیگری متفاوت است؛ این دین، طریقی برای حیات است. ما [خلیفه و بن لادن] سعی میکردیم تا بفهمیم چه حرفی در مورد نوع غذا خوردن، ازدواج و نحوه گفتار ما دارد. ما در مورد سید قطب خواندیم. او کسی بود که بر نسل ما بسیار اثرگذار بود.
همچنین قطب بر ایمن الظواهری اثرگذار بود. عموی ظواهری و ریش سفید خانواده مادری، «محفوظ اعظم»، دانشجوی قطب، تحت الحمایة، وکیل خصوصی و مدیر ماترک او بود. اعظم یکی از آخرین افرادی بوده که قطب را قبل از اعدامش زنده دید. ظواهری در اثرش با عنوان «شوالیههای تحت بیرق پیامبر» از او تجلیل کرد.
قطب میگفت که بسیاری از مسلمانان، مسلمانان حقیقی نیستند. او استدلال میکرد که برخی از مسلمانان مرتدند. چنین اتهامات ارتداد شامل رهبران کشورهای مسلمان نیز میشد، چرا که از دید او آنها نتوانسته بودند قانون شریعت را اعمال نمایند.
اخاذی از کشورهای اروپایی برای القاعده به تجارتی پرسود تبدیل شده است. القاعده با ربودن شهروندان اروپایی هربار مبالغ هنگفتی برای آزادیشان درخواست میکند. این مبلغ در ۶ سال منتهی به سال ۲۰۱۴ میلادی، ۱۲۵ میلیون دلار بوده است. تنها در سال ۲۰۱۳ میلادی القاعده و گروههای همکیش با آن ۶۶ میلیون دلار اخاذی کردهاند که بیشتر آن از کشورهای اتحادیه اروپا بوده است، به ویژه شاخه القاعده در آفریقا از این بابت سودهای کلان برده است. به گزارش نیویورک تایمز کشورهای اروپایی برای برملا نشدن باج دهیشان به القاعده، این پولها را تحت عنوان «کمک به توسعه» پرداخت کردهاند. القاعده با کشورهای اتحادیه اروپا مانند یک گروگان برخورد میکند؛ گروگانی که مجبور است برای آزاد کردن شهروندان خود از چنگ این گروه مبالغی میلیونی بپردازد و با همین پولها ناخواسته به قدرت گرفتن هرچه بیشتر القاعده یاری رسانده است.
در ۲۵ ژوئن سال ۱۹۹۶ میلادی بر اثر انفجار یک کامیون بمبگذاریشده در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر خُبَر عربستان، ۱۹ سرباز آمریکایی کشته و حدود ۴۰۰ تن زخمی شدند. در ابتدا افبیآی ایران را مسئول این بمبگذاری دانست؛ امّا ویلیام پری، وزیر دفاع آمریکا در زمان بیل کلینتون، در سال ۲۰۰۷ اعلام کرد به این نتیجه رسیدهاند که بمبگذاری کار القاعده بوده و نه ایران.
انفجار یواساس کول حملهای تروریستی علیه کشتی تخریبگر یواساس کول نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در ۱۲ اکتبر ۲۰۰۰ بود، که در حالی انجام شد که این کشتی در لنگرگاه عدن یمن مشغول سوختگیری بود. در مرگبارترین حمله علیه یک کشتی نیروی دریایی آمریکا از زمان رویداد یواساس استارک در ۱۹۸۷، ۱۷ ملوان آمریکایی کشته و ۳۹ نفر زخمی شدند. سازمان القاعده مسئولیت این حمله را برعهده گرفت.
حملات ۱۱ سپتامبر عبارت است از سلسلهای از حملات انتحاری که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، توسط القاعده در خاک ایالات متحده آمریکا انجام شد. در صبح آن روز، ۱۹ تن از اعضای القاعده، چهار هواپیمای تجاری - مسافربری را ربودند. هواپیماربایان، دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون تعمداً به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک زدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری که در ساختمانها حضور داشتند، کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت بهطور کامل ویران شدند و آسیبهای زیادی به ساختمانهای پیرامون زدند. گروه هواپیماربایان، هواپیمای سوم را به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. هواپیمای چهارم اما در زمینی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا، سرنگون شد. این در حالی بود که شماری از مسافران و خدمه پرواز پیش از سرنگونی هواپیما، تلاش کردهبودند تا کنترل هواپیما را که هواپیماربایان آن را به سمت واشینگتن، دی.سی. هدایت میکردند، به دست بگیرند. اما هیچکدام از مسافران این پرواز و سه پرواز دیگر زنده نماندند. کشته شدگان این حملهها ۲٬۹۷۴ تن بودند، که با در نظر گرفتن ۱۹ هواپیماربا در کل شمار کشتههای این حملهها به ۲٬۹۹۳ تن میرسد. بیشتر کشته شدگان این حملهها مردم عادی و شهروندان بودند، که ملیت آنها از ۹۰ کشور گوناگون جهان بود که یک نفر ایران بود. بهعلاوه، مرگ دستکم یک تن ناشی از قرارگرفتن در برابر گرد و خاک به وجود آمده از ویرانی دوبرج نیز گزارش شد.
بمبگذاری عاشورای ۲۰۰۴ مجموعه بمبگذاریهایی در بغداد بود که به کشته و مجروح شدن صدها تن از شیعیان در روز عاشورا انجامید. این بمبگذاریها شدیدترین در دوران حضور آمریکا در عراق بود. القاعده عراق متهم به دست داشتن در این بمبگذاری بود
صبح روز پنجشنبه ۱۱ مارس ۲۰۰۴ (۲۱ اسفند ۱۳۸۲) در مادرید، پایتخت اسپانیا، ده بمب در ساعات پرتردد در سه ایستگاه قطار منفجر و قطارهای مملو از جمعیت را متلاشی کرد. در این بمبگذاریها ۱۹۱ نفر کشته ۲٬۰۵۰ نفر مجروح شدند.
بمبگذاریهای سفارتها در تاشکند در روز جمعه ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۴ در سه بمبگذاری انتحاری در تاشکند پایتخت ازبکستان رخ داد. این بمبگذاریها سفارتهای اسرائیل و آمریکا و دفتر دادستان کل ازبکستان را هدف قرار دادند. دو تن از نگهبانان امنیتی ازبکستان در ورودی سفارت اسرائیل کشته شدند و نه نفر دیگر در بمبگذاریها زخمی شدند.
بمبگذاری در حرم علی بن ابیطالب در ۲۳ اوت ۲۰۰۳ روی داد و به قتل ۹۵ تن از جمله محمدباقر حکیم و مجروح شدن بیش از ۵۰۰ تن انجامید، این حمله به القاعده نسبت داده شد.
بمبگذاریهای ۷ ژوئیه ۲۰۰۵–۱۶ تیر ۱۳۸۴ رشتهای از حملات انتحاری انفجاری در ساعات بامداد ۷ ژوئیه ۲۰۰۵ در مرکز لندن با هدف شهروندان عادی در سیستم حمل و نقل عمومی لندن بودند. در این روز ۴ بمب در ۳ ایستگاه مترو و یک اتوبوس شهری توسط ۴ بمبگذار انتحاری منفجر شد که به مرگ ۵۲ شهروند عادی و هر ۴ عامل حمله انجامید، همچنین ۷۰۰ نفر در این حملات زخمی شدند.
بامداد روز چهارشنبه، ۳ اسفند ۱۳۸۴ (۲۲ فوریه ۲۰۰۶)، مردان مسلح به نگهبانان حرمین عسگریین در شهر سامرا حمله کردند و با ورود به این مکان و نصب بمب در نقاط مختلف آن، این حرم را منفجر کردند. بهطوریکه بخشی از حرم ویران شد و به گنبد طلای آن آسیب جدی رسید. بعد از این حادثه مقامات امنیتی وقت عراق، عاملان این حادثه را گروهی متشکل از هفت عضو القاعده معرفی کردند.
بمبگذاری ۱۹ نوامبر ۲۰۱۳ در بیروت، انفجاری است، که توسط دو بمبگذاری انتحاری در مقابل سفارت ایران در بیروت انجام گرفت و بر اثر آن ۲۳ نفر از جمله رایزن فرهنگی ایران در بیروت کشته شدند. گردان عبدالله عزام، از گروه جهادی سَلَفی وابسته به القاعده مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت.
در ۲۰ نوامبر سال ۲۰۱۵، یک حمله تیراندازی و گروگانگیری در هتل رادیسون بلو در باماکو، پایتخت مالی انجام شد که دستکم ۲۷ نفر کشته شدند. بعد از گروگانگیری نیرویهای ویژه به هتل حمله و گروگانها را آزاد کردند. گروه مرابطون همراه با القاعده مسئولیت این حملات را پذیرفت. در پی این حمله دولت مالی برای ده روز وضعیت فوقالعاده و سه روز عزای عمومی برای کشته شدگان اعلام کرد
سیانان میگوید عربستان و امارات سلاحهای آمریکایی دراختیار القاعده یمن قرار میدهند. همچنین جوبایدن، معاون وقت رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۱۴ گفته است عربستان و امارات صدها میلیون دلار و دهها هزار اسلحه دراختیار هر کسی که در سوریه علیه بشار اسد بجنگد گذاشتهاند، افرادی که توسط آنها تأمین میشدند اعضای النصره و القاعده و عناصر افراطی جهادی از کشورهای مختلف بودند.
با وجود تفسیر متفاوت جمهوری اسلامی ایران و القاعده از اسلام و احکام اسلامی، جمهوری اسلامی ایران و القاعده در بحث دشمنی با آمریکا و تفکر غربی مشترکند. بنابر گفتهٔ آمریکا، جمهوری اسلامی با القاعده همکاری میکند. به دنبال کشته شدن فرد شماره دوم القاعده در تهران به دست مأموران برون مرزی اسرائیل، این شائبه تا حد زیادی تأیید شد. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا در ژانویه ۲۰۲۱ گفته بود: ایران به مکان امنی برای رهبران القاعده تبدیل شده و آنها در آنجا با آزادی عمل رفتوآمد میکنند.
سعید قاسمی، در مصاحبه با برنامه اینترنتی «رو در رو»، گفت: «در جنگ بوسنی، ما حضور پیدا کردیم، به تبع ما القاعده آمد. القاعدهایها ـ بعد از حضور ـ استیل ما را گرفته بودند؛ از سربند و پرچم گرفته تا شکل گردانها و… همان استیل ما را آنها در آنجا به اجرا درآوردند. مجاهدین از سرتاسر دنیا به آنجا آمدند و یک اتفاق جدید رقم خورد. یگانهای جهادی مسلمان در آنجا تشکیل شد. این چیزی که در سوریه اتفاق افتاد، قبل از آن در بوسنی اتفاق افتاده بود».
در ۱۷ مرداد ۱۳۹۹، عبدالله احمد عبدالله ملقب به ابومحمد المصری، فرد شمارهٔ دو القاعده، و نیز عروس اسامه بن لادن در منطقه پاسداران تهران و در نزدیکی خانه ابومهدی المهندس، به دست مأموران برونمرزی اسرائیل کشته شدند. گفته میشود المصری در انفجار سفارت آمریکا در نایروبی در سال ۱۹۹۸ مشارکت داشته است. سپاه پاسداران در این مدت از او و خانوادهاش محافظت میکرد.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article القاعده, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.