فرح پهلوی (قبل از ازدواج، فرح دیبا؛ زادهٔ ۲۲ مهر ۱۳۱۷) که تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با عنوان رسمی عُلیاحضرت شهبانو خطاب میشد، سومین همسر محمدرضا پهلوی است که از ۲۹ آذر ۱۳۳۸ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، آخرین شهبانوی ایران بود.
فرح پهلوی در دوران شهبانویی خود، بانی آثار و امکانات متعددی برای ایران شد و با اقدامات او، کشور از نظر فرهنگی و اجتماعی، ارتقاء قابل توجهی پیدا کرد.
فرح پهلوی | |
---|---|
شهبانوی ایران | |
تصدی | ۲۹ اسفند ۱۳۳۹ – ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ |
تاجگذاری | ۴ آبان ۱۳۴۶ |
پیشین | ایجاد مقام |
جانشین | پایان پادشاهی در ایران |
ملکه ایران | |
تصدی | ۲۹ آذر ۱۳۳۸ – ۲۹ اسفند ۱۳۳۹ |
پیشین | ثریا اسفندیاری |
زاده | فرح دیبا ۲۲ مهر ۱۳۱۷ ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ (۸۵ سال) تهران، ایران |
همسر | محمدرضا پهلوی (ا. ۱۳۳۸–۱۳۵۹) |
فرزندان | |
خاندان | پهلوی |
پدر | سهراب دیبا |
مادر | فریده قطبی |
امضاء | امضا فارسی امضا لاتین |
وبگاه رسمی farahpahlavi |
عناوین علیاحضرت شهبانو | |
---|---|
عنوان مرجع | علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی |
عنوان گفتاری | شهبانو شهبانو فرح شهبانوی ایران |
فرح پهلوی پیش از ازدواج، در ایران تحصیل کرد و برای ادامهٔ تحصیل در رشتهٔ معماری به فرانسه رفت و در کنار تحصیل، به زبانهای انگلیسی و فرانسوی، تسلط پیدا کرد. او در میانهٔ دوران تحصیل با محمدرضا پهلوی، آشنا شد و سرانجام این آشنایی، ازدواج آن دو در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. پس از تاجگذاری، فرح پهلوی نایبالسلطنه و شهبانوی ایران شد. در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران، دفتر مخصوص وی دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. دفتر او در زمینهٔ آموزش و بهداشت کودکان بیسرپرست، فعال بود. این دفتر، نهادهایی چون جمعیت کمک به جذامیان، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، موزه فرش ایران و موزه هنرهای معاصر تهران را پایهگذاری کرد. فرح پهلوی سعی داشت با سفرهای مکرر به شهرهای مختلف ایران، نزدیکی بیشتری با عموم مردم داشته باشد.
کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، فرح پهلوی، ایران را به همراه همسرش محمدرضا پهلوی ترک کرد و پس از اقامت در چندین کشور، تا درگذشت همسرش در مصر، در کنار او بود. فرح پهلوی صاحب چهار فرزند به نامهای رضا، فرحناز، علیرضا و لیلا شد.
فرح دیبا در ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند سهراب دیبا (۱۲۷۸–۱۳۲۶) و فریده قطبی (۱۲۹۶–۱۳۷۹) بود. او در کتاب خاطراتش مینویسد که خانوادهٔ پدرش اهل تبریز و خانوادهٔ مادرش اهل لاهیجان بودند.
پدر فرح دیبا، سهراب دیبا، فرزند مهدیخان آذری (شعاعالدوله) - برادرزادهٔ علاءالملک - و ماهتاج منورالسلطنه، دختر میرزا محمود علاءالملک طباطبایی دیبا (از رجال متنفذ عصر قاجار)، از خانوادههای سرشناس آذربایجان بود. سهراب دیبا اهل تبریز و از محلهٔ ششگلان آن شهر بود. وی در دانشکدهٔ افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب اکتبر به فرانسه رفت و در آنجا دیپلم متوسطهٔ خود را گرفت و تحصیلات عالیهٔ خود را در رشتهٔ حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن-سیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین ایران استخدام شد. سهراب دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری سرطان درگذشت.
پدر فرح، نخست او را هنگامی که شش سال داشت در «مدرسهٔ ایتالیایی خواهران روحانی» نامنویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و بهعنوان کاپیتان تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به کاپیتانی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع، پرش طول و دو و میدانی تهران شد. وی در مدرسهٔ ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵/۱۹۵۶ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه داشت.
فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت. وی در امتحانات دیپلم دبیرستان، شاگرد اول شد و از مدرسهٔ اختصاصی معماری پاریس پذیرش گرفت. وی کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد.
فرح در فرانسه با چهار دوست نو به نامهای لیلی امیرارجمند، کریم پاشا بهادری، فریدون جوادی و بژورن مایرولد آشنا شد. دوست نزدیک فرح به نام لیلی امیرارجمند که تأثیر بسیاری بر روی افکار فرح داشت، تمایلات کُمونیستی داشت. به گفتهٔ احسان طبری از رهبران حزب توده، فرح در دوران دانشجوییاش در تظاهرات حزب توده که در پاریس برگزار میشد، شرکت میکرد.
در سال ۱۳۳۸ پادشاه وقت ایران، محمدرضا پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بود در یک مهمانی که در سفارت ایران در پاریس ترتیب داده شده بود با دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه دیدار کرد. فرح یکی از این دانشجویان بود و مکالمهٔ کوتاهی با شاه ایران داشت.
برخی پژوهشگران، ماجرای ازدواج فرح دیبا با پادشاه ایران را به داستان مشهور سیندرلا تشبیه کردهاند که در آن، دختری رنجدیده با آرزوهای بزرگ، رویاهایش به حقیقت میپیوندد و به یکباره شهبانوی کشور میشود. اردشیر زاهدی نقش وزیر اعظم داستان را ایفا میکند.
سرانجام فرح دیبا در منزل شهناز پهلوی در حصارک با محمدرضا پهلوی دیدار مینماید و وی را تحت تأثیر قرار میدهد و یک هفته پس از آن شاه به فرح پیشنهاد ازدواج میدهد. نامزدی محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۳۰ آبان ۱۳۳۸ بود. امام جمعهٔ تهران، سید حسن امامی، خطبهٔ عقد آنها را خواند. ده ماه پس از ازدواج، نخستین فرزند آنها به دنیا آمد که نامش را رضا نهادند. ثمرهٔ این ازدواج، سه فرزند دیگر بود؛ فرحناز در ۲۲ اسفند ۱۳۴۱، علیرضا در ۸ اردیبهشت ۱۳۴۵ و لیلا ۷ فروردین ۱۳۴۹ زاده شدند.
ازدواج خانم دیبا با شاه، بر مبنای متمم قانون اساسی مشروطه ایران بوده که به موجب آن:
اصل سی و ششم متمم قانون اساسی مشروطه ایران از طرف ملت بوسیله مجلس مؤسسان بشخص اعلیحضرت شاهنشاه رضا شاه پهلوی تفویض شده و در اعقاب ذکور ایشان نسلاً بعد نسل بر قرار خواهد بود.
اصل سی و هفتم متمم قانون اساسی مشروطه:
ولایتعهد با پسر بزرگتر پادشاه که مادرش ایرانیالاصل باشد خواهد بود در صورتیکه پادشاه اولاد ذکور نداشته باشد تعیین ولیعهد برحسب پیشنهاد شاه و تصویب مجلس شورای ملی بعمل خواهد آمد مشروط بر آنکه آن ولیعهد از خانواده قاجار نباشد ولی در هر موقعیکه پسری برای پادشاه بوجود آید حقاً ولایتعهد با او خواهد بود.» چون همسر اول و دوم شاه، فرزند پسر به دنیا نیاوردند، بر مبنای مردسالاری در قانون اساسی مشروطه، ازدواج خانم دیبا صورت گرفت و او توانست فرزندان ذکوری به دنیا بیاورد.
فرح پهلوی ریاست شماری از سازمانهای پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفت. دفتر مخصوص فرح پهلوی تا سال ۱۳۵۷ دارای ۴۰ کارمند و ۴ بخش بود که عبارت بودند از: بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر.
وی همچنین در برنامهریزی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران شرکت داشت. در چهارچوب برنامهریزی این جشنها ۳٬۵۰۰ دبستان در سرتاسر کشور با اعانههای شخصی ساخته شد و برج آزادی در تهران ساخته شد. در مرحلههای آغازین پروژهٔ جشنهای شاهنشاهی در ساختار بنیادی کشور، سرمایهگذاری گستردهای انجام گرفت که میتوان ساختن راهها، شبکههای ارتباطی از راه دور، فرودگاهها، هتلها، پخش سراسری برنامههای تلویزیونی و جهانگردی و گردشگری را نام برد.[نیازمند منبع]
جمعیت خیریهٔ فرح پهلوی: جمعیت خیریهٔ فرح پهلوی سازمانی غیرانتفاعی است که در سال ۱۳۳۲ بنیاد شد.
بنگاه حمایت مادران و نوزادان: این بنگاه، از سال ۱۳۳۸ به گسترش فعالیتهای خود به سبب نیازهای روزافزون خانوادههای کمدرآمد میکوشید.
انجمن ملی حمایت کودکان: این انجمن در سال ۱۳۳۱ در ایران بنیان نهاده شد. هدف این انجمن، آموزش کادر فنی مورد نیاز سازمانهای بهداشتی و تربیت افراد دانشآموخته و کارآزموده برای خدمت در سازمانهای ویژهٔ آموزش کودکان است.
کنگرهٔ پزشکی ایران: این کنگره زیر نظر بنیاد پهلوی در سال ۱۳۳۱ بنیان نهاده شد تا دربارهٔ بیماریهای بومی کشور به پژوهش و مشاورهٔ علمی بپردازد و راهحلهایی برای مبارزهٔ اساسی و عملی با این بیماریها پیدا کند.
جمعیت کمک به جذامیان: ریاست عالیهٔ جمعیت کمک به جذامیان را فرح پهلوی، در چهارچوب مسئولیتهای وی بهعنوان شهبانوی ایران پذیرفت.
بنیاد ایرانی بهداشت جهانی: بنیاد بهداشت جهانی در سال ۱۳۴۸ بنیانگذارده شد. هدفهای این بنیاد، کمک به سازمانهای بهداشتی و تحقیقاتی موجود است.
جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی: جمعیت حمایت از آسیبدیدگان سوختگی در سال ۱۳۴۴ برای حمایت و تأمین نیازمندیهای بهداشتی و درمانی کسانی که بر اثر سوانح سوختگی آسیب میبینند بنیانگذارده شد.
جمعیت ملی مبارزه با سرطان: جمعیت ملی مبارزه با سرطان در فروردین سال ۱۳۴۶ بنیانگذارده شد. جمعیت ملی مبارزه با سرطان برای ایجاد و گسترش مرکزهای تشخیص، درمان و شیمیدرمانی کسانی که به بیماری سرطان دچار شدهاند فعالیت میکند.
جمعیت طرفداران مرکز طبی کودکان: به ریاست فرح پهلوی در سال ۱۳۴۰ بنیان نهاده شد.
مرکز رفاه خانوادهٔ جوادیه
شورای عالی بهداشت: به ریاست فرح پهلوی در آذر ۱۳۲۹ از تصویب دو مجلس گذشت. این شورا، مطالعه و اظهارنظر در کلیهٔ امور مهم مربوط به بهداشت عمومی مانند قوانین و آییننامههای مربوط به مبارزه با بیماریهای واگیر، بهداشت کودکان، کارخانجات، کارگران، زندانیها و غیره را عهدهدار بود.
جمعیت بهزیستی ایران (اکنون سازمان بهزیستی)
شهبانو فرح پهلوی پایهگذار رخدادهای ورزشی مختلفی در ایران بوده است که بیشتر آنها در حوزهٔ ورزش زنان در ایران بوده است. وی از پایهگذاران جامهای شهبانو بوده است. این جامها نخستین دوره از لیگهای باشگاهی زنان ایران در رشتههای والیبال و بسکتبال بودهاند که از سال ۱۳۵۴ آغاز شدهاند.
فدراسیون ورزشی کر و لالها: در سال ۱۳۳۴ در تهران بنیان نهاده شد.
سازمان ملی فولکلور ایران: سازمان فولکلور ملی ایران در خردادماه ۱۳۴۶ برای گردهمآوری، گسترش، پراکندن و پخش ترانهها، لباسها، سازهای موسیقی محلی، و ضبط و یادداشت آهنگهای بومی و رقصهای محلی ایران در تهران گشایش یافت.
تالار رودکی: در تاریخ ۳ آبان ۱۳۴۶ محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی تالار رودکی را گشودند. این تالار برای اجرای کنسرتهای موسیقی ایرانی و اروپایی به ابتکار فرح پهلوی بنا شد.
انجمن ملی روابط فرهنگی: انجمن روابط فرهنگی در سال ۱۳۴۵ بنیانگذاری شد. هدف این انجمن، ایجاد پیوند فرهنگی و هنری در میان ملتها و نیز شناساندن فرهنگ و هنر جهانی است.
بنیاد فرهنگ ایران: بنیاد فرهنگ ایران در مهر ماه ۱۳۴۳ برای پاس، گسترش، و پیشبرد زبان فارسی میراث گرانبهای فرهنگ ایران بنیان شد.
سازمان جشن هنر شیراز: برای سازمان دادن به جشن هنر شیراز در سال ۱۳۴۶ با ۳۳ نفر عضو هیئت امنا و ۵ عضو هیئت مدیره و کمیتههای تئاتر، موسیقی، سینما و نمایشگاهها و دفاتر پروژههای فنی، مالی، و پذیرایی و روابط عمومی آغاز بهکار کرد.
تئاتر شهر: مجموعهٔ تئاتر شهر تهران، بزرگترین مجموعهٔ نمایش تئاتر در ایران است.
مؤسسه آسیایی دانشگاه پهلوی: در سال ۱۹۲۹ در نیویورک بنیانگذاری شد. این مؤسسه در سال ۱۳۴۵ به شیراز منتقل شد و در جای موزه شهرام به کار ادامه داد.
انجمن فیلارمونیک تهران: در سال ۱۳۴۲ بنیانگذاری شد.
بنگاه ترجمه و نشر کتاب: در سال ۱۳۳۳ به فرمان محمدرضا پهلوی بنیانگذاری شد. هدف از بنیانگذاری این بنگاه، این بود که از راه برگردان و چاپ کتابهای مهم جهان به زبان فارسی، مردم کشور را از بهترین کارهایی که با انگیزه و اندیشهٔ بشری در دوران گوناگون، آفریده و بر روی کاغذ آمده، برخوردار سازند تا این موضوع، سبب نیرومند کردن فکر و برانگیختن خوانندگان گردد.
سازمان گفتگوی فرهنگها: در سال ۱۳۵۵ بنیانگذاری شد. هدف این سازمان، ایجاد پیوند میان فرهنگها در سطح جهانی بود.
جشنواره توس: ۲۳ تیر ۱۳۵۴ خورشیدی در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد نخستین جشنوارهٔ توس، گشوده شد. برگزاری جشنوارهٔ توس، برای بزرگداشت ابوالقاسم فردوسی توسی و شاهنامه بود.
انجمن شاهنشاهی فلسفه: در سال ۱۳۵۲ بنیانگذاری شد و مدیریت آن، به حسین نصر داده شد. اعضای دیگر این انجمن، احسان نراقی، عبدالحسین زرینکوب، محسن فروغی، نادر نادرپور و سید جلالالدین آشتیانی بودند.
جشن هنرهای مردمی اصفهان: در سال ۱۳۵۶ هفتهٔ جشن هنرهای مردمی اصفهان برای نخستین بار با حضور فرح پهلوی برگزار شد.
گروه همسرایان فرح (گروه کُر فرح): این گروه، از سال ۱۳۵۳ تا وقوع انقلاب ۵۷، فعالیت داشن.
دانشگاه فرح پهلوی (نام فعلی دانشگاه الزهرا): در ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ گشایش بافت.
کانون کارآموزی کشور: در سال ۱۳۳۷ به ریاست عالیهٔ فرح پهلوی گشایش یافت. کانون کارآموزی کشور، برای نگهداری و آموزش و پرورش شهروندان مستمند کشور و در راه پیکار با بیکاری و ولگردی و گدایی و آماده ساختن آنها برای آغاز به پیشهای که در کانون آموختهاند، بنیانگذاری شد.
پیشاهنگی دختران ایران: زیر نظر سازمان ملی پیشاهنگی ایران با سرپرستی شورای عالی پیشآهنگی ایران به ریاست عالیهٔ فرح پهلوی و هیئتمدیره اداره میشد. پیشآهنگی دختران در سال ۱۳۳۶ بنیانگذاری شد و آغاز به کار کرد. هدف از ایجاد این سازمان، آموزش روانی و جسمی دختران، بر اساس پیشاهنگی جهانی و برتریهای ملی و رشد اجتماعی بیشتر آنان برای زندگی بهتر بود.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: در دی ماه سال ۱۳۴۴ پایهگذاری شد. ایجاد کانون در راستای فراگیر کردن کتابخوانی میان کودکان و نوجوانان و بهدنبال چارهاندیشی برای پرکردن هنگام فراغت گروه نوجوانان ایران و فراهم آوردن آموزش و سرگرمی برای آنها بود.
آموزشگاه نابینایان رضا پهلوی: در سال ۱۳۴۳ گشوده شد. کلاسهای این آموزشگاه، برای جوانان نابینای علاقهمند به موازات سایر واحدهای وزارت آموزش و پرورش که هدف آن گسترش آموزش بین جوانان و اجرای برنامههایی در جهت پرورش شخصیت آنهاست.
دانشگاه فارابی: در سال ۱۳۵۶ در اصفهان گشوده شد. هدف از ایجاد دانشگاه فارابی، نگهداری و گسترش فرهنگ ایرانی و آشنایی ایرانیان با دیگر فرهنگهای گیتی بود.
شورای عالی آموزش و پرورش: شهریور ماه ۱۳۴۵ کمیسیون آموزش و پرورش مجلس شورای ملی و مجلس سنا این شورا را تصویب کرد.
شورای عالی پژوهشهای علمی
فرهنگستان علوم ایران: یکی از فرهنگستانهای ایران بود این فرهنگستان در زیر چتر بنیاد شاهنشاهی فرهنگستانهای ایران که در تیر ۱۳۵۳ به تصویب مجلس شورای ملی و در خرداد ۱۳۵۳ به تصویب مجلس سنا رسید.
شورای عالی شهرسازی: شورای عالی شهرسازی، سازمانی است که در وزارت آبادانی و مسکن تشکیل شد و از سال ۱۳۴۴ آغاز به کار کرد.
شورای عالی رفاه اجتماعی: شورای عالی رفاه اجتماعی یکی از شوراهای عالی زیر ریاست فرح پهلوی بود. این شورا ایجاد صندوقهای جداگانه یا متمرکز برای حمایت از کارمندان در هنگام پیری و از کار افتادگی یا در صورت مرگ با توجه به نوع کار مؤسسات و مشخصات اجتماعی کارمندان را بر عهده داشت.
شورای عالی اطلاعات و جهانگردی: این شورای در تیر ۱۳۵۴ به تصویب کمیسیونهای پارلمانی مجلس شورای ملی و سنا رسید.
بنیاد فرهنگی گفتگوی تمدنها
محمدرضا شاه پهلوی، در پی اصلاحات قانون اساسی مشروطه، حق انتخاب نایبالسلطنه و تعیین سن بیست سالگی برای رسیدن ولیعهد به سلطنت را پیشنهاد داد. این تغییرات که در ۱ شهریور ۱۳۴۰ به تصویب رسیدند، این قوانین اجازه میدادند تا در زمانی که ولیعهد به سن بلوغ نرسیده است، نایبالسلطنه کشور را اداره کند. محمدرضا پهلوی این اصلاحات را گامی مهم به سمت پیشرفت و تمدن بزرگ ایران میدانست.
در تاریخ ۴ آبان ۱۳۴۶، چهل و هشتمین سال زادروز محمدرضا پهلوی در کاخ گلستان مراسم تاجگذاری محمدرضا شاه و شهبانو فرح و ولیعهد رضا پهلوی برگزار شد. در همین سال اصل ۳۸ قانون اساسی به این صورت تغییر کرد که در صورت انتقال پادشاهی به ولیعهدی که به سن قانونی نرسیده، مادر ولیعهد بهطور خودکار نایبالسلطنه میشد.
فرح پهلوی همسر خود محمدرضا پهلوی را در دیدارهای رسمی به خارج از کشور همراهی میکرد و همچنین در استقبال شاهان و رئیسجمهورهای دیگر کشورها که برای دیدار رسمی به ایران میآمدند در کنار محمدرضا پهلوی بود.
فرح پهلوی در سرتاسر ایران، موزهها، ساختمانهای ماندنی و پارکهایی ساخت. برخی از جاهایی که به دستور فرح پهلوی ساخته شد، عبارتاند از:
و اهدای آن به موزه هنرهای معاصر تهران
فرح پهلوی در چهارچوب فعالیتهایش به عنوان شهبانوی ایران از استانهای ایران بازدید به عمل آورد. این بازدیدها برای آگاه شدن از شرایط زندگی مردم بومی، آوردن طرحهای اقتصادی، اجتماعی و رفاهی و سرپرستی انجام آن بود. به عنوان مثال او از جذامخانه بابا باغی در آسایشگاه بابا باغی دیدار به عمل آورد.
نخستین سفر فرح پهلوی به سوی سیستان و بلوچستان روز سه شنبه ۱۵ آذر ۱۳۴۴ خورشیدی بود. او تقریباً به تمامی استانهای کشور همچون خراسان رضوی، هرمزگان، خوزستان، کردستان، آذربایجان شرقی و غربی و .. سفر کرده و بازدید به عمل آورد و در طی این سفرها مکانها یا کنفرانسهایی را افتتاح میکرد. بهعنوان مثال او دانشگاه بوعلی سینا را طی سفر خود به همدان افتتاح کرد و در سفر خود به استان فارس به کوشش او حمام وکیل، نوسازی شد و ارگ کریم خان به موزه صنایع دستی مبدل گشت. او همچنین در این سفر، نخستین کنفرانس طب سنتی را در تالار پهلوی گشود. در سال ۱۳۵۱ فرح پهلوی نیز همراه با پادشاه ایران محمدرضا پهلوی وارد جزیره خارک بزرگترین سکوی نفتی ایران شدند و در اسکله خارک، «آذرپاد» دوم، در کنار آذرپاد اول و مرحله چهارم پروژه «گسترش خارک» و پایان بخشی از پروژهٔ «چم» را گشودند.
فرح پهلوی در سال ۱۳۵۶ آخرین سفر داخلی خود را به مقصد ترکمن صحرا انجام داد.
در سال ۱۳۵۲ ساواک اعلام کرد که عدهای از روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی را دستگیر کرده است که قصد داشتند شاه را ربوده و فرح پهلوی و رضا پهلوی فرزند وی را گروگان بگیرند. اطلاعیهٔ ساواک، این افراد را دارای دیدگاههای مارکسیستی معرفی کرد. دو تن از اعضای گروه که کارمند تلویزیون بودند تصمیم داشتند با مخفی کردن اسلحه در میان دوربینها در جریان مراسم جشن سینمای کودک و نوجوان، فرح یا ولیعهد را که در برنامه شرکت میکردند گروگان بگیرند و آزادی زندانیان سیاسی را طلب کنند.
این افراد، با اطلاعاتی که یکی از زندانیان سیاسی سابقاً مارکسیست در اختیار ساواک قرار داد، بازداشت شدند و در جریان بازجوییها یکی از آنان از خسرو گلسرخی که در جریان ترور نبود، نام برده و وی نیز دستگیر شد. این افراد، بهطور علنی محاکمه شدند اما بر خلاف اکثر افراد، خسرو گلسرخی در دادگاه به انتقاد از ساواک و بیان دیدگاههای مارکسیستی خود پرداخت و حاضر به عذرخواهی نشد و در کنار کرامتالله دانشیان، اعدام شد.
محمدرضا پهلوی و فرح پهلوی در ۲۶ دی ۱۳۵۷ تهران را ترک کردند. در اسوان رئیسجمهوری مصر انور سادات با همسر و دخترش در پای پلکان هواپیما از زوج سلطنتی استقبال کردند. فرح، پس از سفر به کشورهای اردن، آمریکا و باهاما، سرانجام به مصر بازگشت و در مصر، شاهد درگذشت محمدرضا پهلوی بود.
فرح پهلوی در سال ۲۰۰۳ میلادی، دومین کتاب خود را بهنام کتاب کهن دیارا، خاطرات فرح پهلوی را منتشر کرد. او در درازای سالهای پس از انقلاب، مصاحبههای زیادی را انجام داد. وی در کتاب خاطرات خود میگوید که همهچیز را در ایران رها کرده است. آیلین شولینو رئیس دفتر روزنامه نیویورک تایمز — که در جریان انقلاب نیز به ایران مسافرت داشته است — در نقدی بر کتاب خاطرات او این پرسش را مطرح میکند که اگر وی همهچیز را در ایران ترک کرده چطور خانوادهٔ سلطنتی در طی این سالها خود را اداره کردهاند؟ وی جملهای را از رضا پهلوی نقل میکند که گفته است آنان بهدلیل سوءمدیریت مشاور خود، ۲۵ میلیون دلار از سرمایهٔ خود را از دست دادهاند. همچنین به عقیدهٔ شولینو، وی حقایقی همچون دست داشتن سرویس اطلاعاتی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد را از قلم انداخته است.
در سال ۲۰۰۸ فیلمی مستند به نام ملکه و من، ساختهٔ ناهید سروستانی تولید گشت که به زندگی شخصی او میپردازد. همچنین مستند «از تهران تا قاهره» وقایع سال ۵۷ تا مرگ محمدرضا پهلوی را از زبان فرح پهلوی بازگو میکند. این مستند، کاری از شبکهٔ من و تو است.
فرح پهلوی در حال حاضر، گاه در ایالات متحده آمریکا و گاه در فرانسه زندگی میکند. پس از سقوط نظام سلطنتی در ایران، خانوادههای سلطنتی در دنیا اغلب از خانوادهٔ سلطنتی پیشین ایران برای شرکت در مراسم شادی مختلف دعوت کردهاند و فرح پهلوی در مراسم این خانوادههای سلطنتی شرکت کرده است. در سال ۲۰۰۴ دولت ایران در واکنش به دعوت از فرح پهلوی از سوی دولت اردن برای حضور در مراسم عروسی ولیعهد اردن و همچنین حضور فرح در مراسم عروسی ولیعهد اسپانیا به دو کشور اردن و اسپانیا اعتراض کرد.
در سال ۲۰۱۸ - با چهل سال تأخیر - اجراهای گروه همسرایان فرح که بهدلیل پیروزی انقلاب اسلامی هیچگاه منتشر نشده بود، در اروپا منتشر شد.
پس از درگذشت شاه، متنی از سوی فرح خوانده شد که با عنوان «وصیتنامهٔ شاه» مشهور شد. این وصیتنامه و عمل فرح پهلوی، از آن جهت مورد انتقاد قرار گرفت که شاه، هرگز وصیتنامهای ننوشته بود و صرفاً فرح و مشاورینش این نوشتار را تدوین کرده و به نوشتهٔ فرح:
از آنجا که در واپسین روزهای زندگیاش، همواره در کنار او بودم و از کنه افکارش خبردار بودم، وظیفهٔ خود دانسته که وصیتنامهای برای او و بهجای او تدوین کنم.
برخی از طرفداران شاه مانند اردشیر زاهدی مخالف چنین کاری بوده و عقیده داشتند که فرح نباید رأساً و بهجای شاه، پس از درگذشتش برای او وصیتنامه تدوین میکرده است.
شاپور بختیار در کتاب یکرنگی، شخصیت ملکه ایران را چنین شرح میدهد:
فرح دیبا در زمانی که به مدرسهٌ ژاندارک، و بعد به دبیرستان رازی میرفت، دختری ورزشکار و سرزنده و فعال بود، لااقل این تصویری است که دختر من ویوین از او داشت که با او هممدرسه ولی از او جوانتر بود. فرح دیبا در خانوادهای قدیمی و متوسط بهدنیا آمده بود. پدرش که افسر ارتش بود بسیار جوان درگذشت. طبق آنچه شنیدهام این دختر جوان را شاه روزی در یک سفر رسمی حین خواندن عریضهای از طرف دانشجویان ایرانی دید، احتمالاً از او خوشش آمد، به زنی گرفتاش تا از این ازدواج سوم صاحب ولیعهدی شود. در آغاز، فرح دیبا کمترین نفوذی بر شاه نداشت. بر خلاف ثریا که همیشه چند قدم از شاه جلو میافتاد، فرح در مقابل پادشاه، خود را عقب میکشید. پس از به دنیا آمدن ولیعهد، شهبانو به کارهای خیریه سرگرم شد. شاید بتوان گفت که عقایدی لیبرال حتی نزدیک به سوسیالیست و در هر حال، پیشرو داشت. نقصی که فرح دیبا حتی با تمرینهای مکرر نتوانست در خود برطرف کند، لحن محزون صحبت کردنش است، خصوصاً وقتی فارسی حرف میزند؛ ولی به فرهنگ علاقهمند است و در ادب و شعر حتی شعر فرانسه از خود ذوقی نشان میدهد. چنین صفاتی برای من در خاندان پهلوی بسیار نادر است. یک بار کتابی از اشعار الوار فرستاد. تنها فرد خانوادهٔ سلطنتی است که از فرهنگ ایران، ذخیرهای دارد. برداشتن اولین قدمها در محیط تازهای که فرح دیبا به آن وارد شده بود، قطعاً ساده و آسان نبوده است. برای مهار کردن احساسات خویش بیشک بر خود فشار زیادی وارد کرده است، با این حال بر خلاف رفتار رایجِ درباریان، به مستمندان توجه داشت. من در نزد او نه ذرّهای فخرفروشی دیدم و نه نشانهای از بدطینتی. شهبانو بهندرت برای منافع شخصی دست به کاری میزد. میبایست نقش او را در زمینههای فرهنگی در نظر گرفت. در این رابطه او را میتوان مروّج اروپاییشدن ایران دانست. او پادشاه را تشویق کرد که بین فرهنگهای شرق و غرب ارتباطی بر قرار سازد و پای عدّهای از هنرمندان و شعرا و فلاسفه را به کاخ سلطنتی باز کرد. بهعلاوه، کموبیش توانست از مداخله در امور دولت خودداری کند. من سهماه قبل از انتصابم به پست نخستوزیری او را دیدم. به من بهطور خصوصی گفت که عقایدش به افکار من نزدیک است و اگر ساواک مزاحم من بوده او را هم آرام نگذاشته است، البته نسبت به موقعیتها، این مزاحمتها، شدت و ضعف دارد.
اندی وارهول نقاش آمریکایی، در سال ۱۹۷۷، پرترهای از فرح پهلوی را کشید. کیس روردا، کارگردان هلندی در سال ۲۰۱۲ میلادی، تئاتری با الهام از زندگی فرح دیبا و مستند «ملکه و من» ساختهٔ ناهید سروستانی آفرید. نمایش در یک تور سراسری در هلند اجرا شد.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ فرح پهلوی موجود است. |
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به فرح پهلوی در ویکیگفتاورد موجود است. |
فرح پهلوی زادهٔ: ۲۲ مهر ۱۳۱۷ | ||
پادشاهی ایران | ||
---|---|---|
بدون متصدی آخرین تصدی توسط: ثریا اسفندیاری | شهبانو ایران ۱۳۳۸–۱۳۴۶ شهبانو ایران ۱۳۴۶–۱۳۵۷ | پایان سلطنت |
مدعی تاج و تخت | ||
پیشین: محمدرضا پهلوی به عنوان پادشاه | — عنوان ادعا شده — نایبالسلطنه ایران ۵ مرداد ۱۳۵۹– ۹ آبان ۱۳۵۹ علت لغو تصدی: انقلاب ۱۳۵۷ | پسین: رضا پهلوی به عنوان ولیعهد |
This article uses material from the Wikipedia فارسی article فرح پهلوی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.