قزلباش

قِزِلباش (به ترکی آذربایجانی: Qızılbaş; به ترکی عثمانی: قزیل باش; به ترکی استانبولی: Kızılbaş‎، ت. «سرخ سر» تلفظ ترکی استانبولی: )، گروهی از ایلات شیعه و پیرو طریقت صفوی بودند که شاه اسماعیل به یاری آن‌ها دودمان صفوی را پس از براندازی سلسلهٔ آق‌قویونلو بنیان‌گذاری کرد.

به‌طورکلی ارتش ایران در زمان صفویان، «قزلباش‌ها» بودند. در میان قزلباش‌ها، قبایل ترک اغوز که ساکن آناتولی شرقی و آذربایجان بودند، از نظر تعداد و نفوذ بسیار مهم بودند و نام قزلباش معمولاً منحصراً برای آن‌ها کاربرد دارد.

قزلباش
جنگجوی قزلباش (کاخ سعدآباد)

دلیل نام نهادن

قزلباش 
قزلباشان با پرچم یا علی ولی‌الله مدد
قزلباش 
شاه تهماسب با کلاه قزلباش اثر فرخ بیگ

لغت قزلباش از دو واژهٔ ترکی قزل به معنی «سرخ» و باش به معنی «سر» تشکیل یافته‌است. البته در زبان ترکی امروزی ایران و آناتولی، کلمه باش (Baş) به معنی کلاه هم استفاده می‌شود. وجه تسمیهٔ آن مربوط می‌شود به کلاه سرخی که پیروان این طریقت به سر داشتند و توسط شیخ حیدر ــ پدر شاه اسماعیل اول ــ برای صوفیانِ مرید ابداع شده بود. این نام در اصل یک برچسب تحقیرآمیز بود که عثمانی‌ها به آن‌ها داده بودند، اما خیلی زود به عنوان یک نام تحریک‌کننده و غرورآمیز توسط پیروان صفوی پذیرفته شد. روایت دوم این است که قزل در زبان ترکی آذربایجانی به معنای طلا است و با ترکیب قزل یعنی طلا و باش به معنی سر به واژه سر طلا می‌رسیم؛ به نظر می‌رسد چون شاهان صفوی برای ارتش قزلباش خود اهمیت به سزایی از جهت مرید و مرادی قائل بوده‌اند سر هرکدام از این افراد را به اندازه طلا ارزشمند می‌دانستند؛ یعنی یک قزلباش برای شاه صفوی به اندازه وزن سرش طلا می‌ارزد.

عقاید

قزلباش ها به آموزه های شیعه غیر سنتی شیوخ اولیه صفوی شیخ حیدر و پسرش اسماعیل اول، پایبند بودند. آنها حاکمان خود را شخصیت های الهی می دانستند و از این رو توسط اثنی عشری سنتی به عنوان غلاه طبقه بندی می شدند.

وقتی تبریز را گرفتند، در میان سران قزلباش حتی یک کتاب در مورد شیعه دوازده امامی وجود نداشت. کتاب علامه حلی (1250-1325میلادی) از کتابخانه شهر تهیه شد تا راهنمای دینی برای دولت باشد. علمای شیعه در شکل‌گیری سیاست‌های مذهبی صفویه در اوایل مشارکت نداشتند. در آینده علمایی از لبنان، عراق و بحرین وارد شدند تا عمل و اعتقادات اثنی عشری را اشاعه دهند.

سیمای قزلباش‌ها

قزلباش 
سوار قزلباش در دورهٔ صفوی
قزلباش 
شخصی با کلاه قزلباش بدون عمامه اثر صادقی بیگ افشار

قزلباش‌ها معمولاً ریش‌های خود را می‌تراشیدند و سبیل‌های درازی می‌گذاشتند و بر روی سر تراشیده خود کلاهی غالباً سرخ رنگ بر سر می‌گذاشتند، در قسمتی که کلاه سر را می‌پوشاند، گشاد و نوک آن تنگ و بلند بود و به نشانهٔ ۱۲ امام شیعه ۱۲ خط راه راه روی کلاه دیده می‌شد و عمامه ای غالباً سفید رنگ دور آن پیچیده می‌شد.

نوعی دیگر از کاربرد این کلاه در معیت کلاهخود جنگی بود. برای این کار با ایجاد شکافی گرد در رأس کلاه‌خود و گذراندن برجک کلاه قزلباش از زیر سوراخ آن، دو سرپوش را باهم بر سر می‌نهادند که در نگاره‌های دورۀ صفویه مشهود است.

تاریخ

ورود به ایران

قزلباش 
برگی از شاهنامه طهماسبی که در آن رستم در میان ایرانیانی است که کلاه قزلباش بر سر دارند.

حامیان اصلی صفویان، ایلات ترکمان بودند که قزلباش، خوانده می‌شدند. مهم‌ترین قبایل قزلباش عبارت بودند از ایل افشار، ایل قاجار، ایل شاملو، ایل تکلو، ایل ذوالقدر، ایل روملو و ایل استاجلو، که همگی از آناتولی و سوریه به ایران آمده بودند. هر دودمان به بخش گوناگونی از ایران مهاجرت کرد و رهبرانشان پس از فتح آن مناطق به حکومت آن دیار منصوب شدند؛ بنابراین استاجلوها در آذربایجان و بخشی در عراق عجم و کرمان اقامت کردند؛ طایفه قهرمانلو در شیروان و ایل شاملو در خراسان اقامت نمود، و ایل تکلو حکمرانی اصفهان، همدان و بخش‌هایی از عراق عجم را گرفت؛ فارس در دست ایل ذوالقدر بود، ایل افشار کهگیلویه و خوزستان را داشت و بغداد در کنترل طایفه ماوشلو قبیله‌ای کوچکتر و منشعب از آق‌قویونلو بود. در واقع، مهاجرت قبایل تُرک از آناتولی و سوریه به ایران، که مربوط به قرن چهاردهم است، در به قدرت رسیدن صفویه و ماندگاری آن‌ها به عنوان یک دودمان سیاسی کمک زیادی کرد. در تاریخ بعدی ایران، قبایل تُرک نقش اصلی را ایفا کردند. دودمان صفوی با کمک ارتش متشکل از قبایل تُرک قزلباش (افشار، قاجار، شاملو، تکلو، ذوالقدر، روملو و استاجلو) به حکومت رسید و قدرت را حفظ کرد. نادرشاه افشار از شاخه خراسان از طایفه قرخلو قبیله افشار برخاست و پس از درهم شکستن افغان‌ها، دودمان افشاری را تأسیس کرد و در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی، حکومت ایران به دست مجموعه دیگری از روسای قزلباش، یعنی ایل قاجار افتاد. در ایران طی سال‌های ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ قدرت نظامی معمولاً منشأ ایلی داشت و قدرت سیاسی نیز از آن پیروی می‌کرد و قدرت نظامی و سیاسی در ایران عموماً در دست قبایل تُرک بود.

ایل‌های تشکیل‌دهنده قزلباش

قزلباش 
کلاه قزلباش در دوره شاه سلطان حسین اثر کرنلیوس دبروین
قزلباش 
طرح نیکلا سانسون از لباس زن ایرانی قزلباش در دورهٔ صفوی

ایل‌های قزلباش عمدتاً از تُرک‌های اغوز ساکن آذربایجان و آناتولی شرقی تشکیل شده بود. با پیوستن خان‌ها و قبایل جنوب سبلان، قره‌داغ و دشت مغان به قزلباش‌ها و فرمانبری کامل آن‌ها از شاه اسماعیل، قدرت و توان قزلباشان که در آن زمان در حکم ارتش ایران بودند، بالا رفت. بعدها، با پیوستن ایل‌ها و قبایل کوچک قزلباش به یکدیگر، ایل بزرگ شاهسَوَن تشکیل شد.

هفت ایل اصلی ترکمان که ایلات قزلباش را تشکیل دادند عبارتند از:

و اصلی ترین ایل قزلباش ( بیگدلی) می‌باشد .

ایلات ترکی که بعدها به قزلباشان پیوستند:

  • بیات (Bayat)
  • شمگانی (shamgani)
  • قارامنلی (Qaramanlı)
  • بهارلو (Baharlı)
  • آلپات (Alpaut)
  • ارشلی (Ərəşli)
  • قازاخلی (Qazaxlı)

ایلات غیرترک قزلباش که توسط ترکمانان، تاجیک نامیده می‌شدند عبارت بودند از:

بعدها دو ایل از افغانستان نیز به این اتحادیه پیوستند. جمعیت فعلی قزلباش‌ها در افغانستان حدود ۲۹۹ هزار نفر می‌باشد.

جامعهٔ قزلباش، به‌عنوان یکی از طریقت‌های علوی‌ها در شرق آناتولی، هنوز وجود دارند که کردهای زازا بیش‌ترین پیروان آن شمرده می‌شوند. شاه اسماعیل و اشعار او یکی از منابع دینی آن‌ها به‌شمار می‌رود.

نفوذ قزلباش‌ها در دولت صفوی

یکی از مشکلات مهمی که شاه اسماعیل پس از استقرار دولت صفوی با آن روبرو شد این بود که چگونه می‌توان شکاف بین دو گروه قومی عمده در این کشور را از بین برد: ترکمانان قزلباش به عنوان «مردان شمشیر» که با توان نظامی او را به قدرت رسانده بودند، و عناصر پارسی که «مردان قلم» بودند و صفوف اداری و تشکیلات مذهبی در دولت صفوی را پر کردند همان‌گونه که طی قرن‌ها تحت حاکمان قبلی ایران (اعم از عرب، ترک، مغول، یا ترکمان) این مسئولیت را عهده‌دار بودند. به عقیده مینورسکی، اصطکاک بین این دو گروه اجتناب‌ناپذیر بود، زیرا قزلباش‌ها بخشی از فرهنگ ملی پارسی نبودند. ترکمانان همانند نفت و آب به‌راحتی مخلوط نمی‌شدند و این دوگانه‌گی جمعیت عمیقاً بر مدیریت نظامی و مدیریت مدنی ایران تأثیر می‌گذاشت. راه حل شاه اسماعیل برای این مشکل ایجاد مقام «وکیل نفس نفیس همایون» بود، یعنی جانشین و معاون شاه در هر دو مقام دینی خود به عنوان مرشد کامل صوفیان، و به عنوان شاه یا حاکم موقت دولت. این واقعیت که اولین کسی که برای تصدی این سمت انتخاب شد، حسین‌بیگ شاملو، یکی از اهلِ اختصاص و لَلِ‍ه (مربی) شاه اسماعیل طی دوران کودکی در گیلان بود، از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا حسین‌بیگ یکی از فرماندهان قزلباش بود. این آزمایش به نتیجه نرسید، زیرا وی بسیار قدرت گرفت و توسط شاه اسماعیل در سال ۱۵۰۴ برکنار شد. سپس شاه اسماعیل یک فرد فارس را به این مقام منصوب نمود، اما این سیاست، که در آن کینه و خصومت آشکار قزلباش همچنان ادامه داشت، حتی کمتر موفقیت‌آمیز بود. بین سال‌های ۱۵۰۸ و ۱۵۲۴، شاه پنج نفر از فارس‌ها را پیاپی به مقام وکیل منصوب کرد که از این پنج نفر، اولی یک سال پس از انتصاب درگذشت و در یکی از تواریخ گفته شده که وی موقعیت ترک‌ها را تضعیف نمود. نارضایتی قزلباشان از هرگونه تضعیف موقعیت مسلط آن‌ها در سیستم اداری صفوی، تحت نظر وکیل دوم نیز مورد توجه قرار گرفت و هنگامی که او به فرماندهی ارتش صفوی در ماوراءالنهر منصوب شد، قزلباشان خدمت تحت فرماندهی او را یک توهین قلمداد کردند، و عدم حمایت از وی در میدان جنگ موجب کشته‌شدن او گردید. سومین وکیل ایرانی در جنگ چالدران کشته شد و وکلای چهارم و پنجم نیز توسط قزلباشان به قتل رسیدند. این واقعیت که شاه اسماعیل بر انتصاب وکلای ایرانی [غیرقزلباش] اصرار داشت، فقط می‌تواند به معنی ترس او از خطر تمرکز تمام قدرت در دست امرای قزلباش باشد، همانگونه که بلافاصله پس از مرگ شاه اسماعیل و تسلط قزلباشان بر کنترل حکومت، مشخص گردید که این احساس خطر او صحیح و بسیار واقعی بوده‌است، عملی که بعدها انگیزه‌بخش شاه عباس برای محرومیت و تضعیف ترکمان‌ها شد. آزار و اذیت قزلباش‌ها در پی جانشینی تدریجی قزلباش‌ها توسط شاه عباس در رده‌های نظامی و اداری صفوی صورت گرفت. به دلیل سیاست‌های او و شاه صفی، قزلباش‌ها شروع به چرخش و شورش علیه صفویان کردند. این امر سپس منجر به پذیرش عقاید کلاسیک اثنی عشری توسط ایران شد و شاه عباس به‌همراه علمای شیعه در مبارزه با عقاید قزلباش‌ها با هم همکاری کردند و در نهایت باعث انحطاط عقاید آن‌ها به نفع تفسیری ارتدکس از تشیع دوازده امامی شدند.

ساختار سپاه قزلباش

قزلباش 
قزلباش‌ها در نبرد با ازبک‌ها (نبرد مرو)
قزلباش 
یک سوار قزلباش در سدهٔ هفدهم میلادی (دوران صفوی)، اثر ژان شاردَن

نیروهای نظامی قزلباش‌ها در درجهٔ اول خود را متعهد به اطاعت از سران قبیله و خاندان (اویماقِ) خود می‌دانستند و حقوق و مواجب خود را نیز از این سرانِ ایل دریافت می‌کردند. شاه عباس اول، با تشکیل نیروهای شاهسَوَن، که تنها از شاه حقوق می‌گرفتند و زیر فرمان مستقیم گماشتگان شاه بودند، در کنار تشکیل سپاه «غلامان خاصهٔ شریفه»، سعی در افزایش قدرت شاه در مقابل خودسری‌های برخی امرای قزلباش داشت.

شاملوها و استاجلوها در زمان حکومت خاندان صفوی قدرتمندترین خاندان قزلباش بودند. مهم‌ترین افراد نزدیک به شاه اسماعیل (اهل اختصاص) در ابتدای به قدرت رسیدن وی از شاملوها بودند و تا زمان شاه عباس اول، شاملوها قوی‌ترین و بانفوذترین قبایل قزلباش بودند. تَکَلّوها، پس از واقعهٔ رویارویی با شاه تهماسب یکم و مطرودشدن‌شان، دیگر قدرت چندانی در میان قبایل قزلباش نداشتند و نفوذ خود را از دست دادند. افشارها و قاجارها ابتدا دارای قدرت و نفوذ کمی در ساختار قدرت بودند، اما با زوال قدرت صفوی توانستند هر یک برای مدتی خود را به‌عنوان قدرت اول کشور مطرح کنند.

امرای قزلباش عموماً به‌عنوان امرای نظامی و حاکم ولایات تعیین می‌شدند، اما معمولاً امور دیوانی و وزارت در حیطهٔ کاریِ آن‌ها قرار نداشت. بالاترین مقام قزلباش، «امیرالامرا» بوده‌است.

در زمان شاه عباس یکم، ایلات قزلباش منحل شده و از ادغام تعدادی از قزلباش‌ها، ایل شاهسَوَن ایجاد شد. با اصلاحاتی که در زمان شاه عباس یکم صورت گرفت، مقام‌های «وکیل» و «امیرالامرا»، که بی‌استفاده شده بودند، با جایگاه «سپه‌سالار» جایگزین شدند که فرماندهی کل قوا ــ اعم از ترکمان و غیرترکمان ــ را بر عهده داشت.

قزلباش‌های امروزی

افغانستان

قزلباش 
محمد نایب شریف، رهبر گروه قزلباش‌های افغانستان در طول جنگ اول افغان و انگلیس در سالهای ۱۸۳۹–۱۸۴۲.
قزلباش 
یک بانوی قزلباش در کابل.

قزلباش‌ها در افغانستان عمدتاً در مناطق شهری مانند کابل، قندهار یا هرات زندگی می‌کنند. برخی از آن‌ها، از نوادگان سپاهیان به جا مانده از لشکر نادرشاه هستند. با این حال، برخی دیگر در زمان حکومت درانی به این کشور آورده شدند. زمان‌شاه درانی سواره نظامی متشکل از ۱۰۰٬۰۰۰ نفر داشت، که بیشتر آن‌ها قزلباش بودند. قزلباش‌های افغانستان در گذشته پست‌های مهمی در ادارات دولتی داشتند و امروزه به تجارت یا پیشه‌وری مشغول هستند. از زمان ایجاد افغانستان، آن‌ها یک عنصر مهم و تأثیرگذار سیاسی جامعه را تشکیل می‌دهند. تخمین جمعیت آن‌ها از ۳۰٬۰۰۰ تا ۲۰۰٬۰۰۰ نفر متغیر است. مذهب آن‌ها شیعه است و فارسی‌زبان هستند.

مونت‌استوارت الفنستون، در آغاز قرن نوزدهم، قزلباش‌های کابل را به عنوان "شهرک‌نشینان ترک" توصیف می‌کند، که "در بین خودشان به فارسی و ترکی" صحبت می‌کنند." به نظر می‌رسد، آن افرادی که به عنوان افراد دانشمند، مرفه یا با نفوذ توصیف می‌شوند، از زبان ترکی استفاده نمی‌کنند و تنها از زبان فارسی «در واقع ایرانی شده‌اند» استفاده می‌کنند. فلورنتیا سیل (همسر رابرت هنری سیل) و وینسنت ایر - هر دو از همراهان مونت‌استوارت الفنستون - قزلباش‌های افغانستان را با عنوان «فارسی‌زبانانی با تبار ایرانی، یا از نوادگان ایرانی‌ها، با کلاهی قرمز» توصیف کرده‌اند.

نفوذ قزلباش‌ها در دولت باعث ایجاد خشم در میان طوایف پشتون حاکم شد، به ویژه پس از اینکه قزلباش‌ها آشکارا با انگلیسی‌ها در جریان جنگ اول افغان و انگلیس (۱۸۳۹–۱۸۴۲) متحد شدند. در جریان کشتار اقلیت‌های شیعه در افغانستان توسط عبدالرحمن‌خان، قزلباش‌ها «دشمنان دولت» اعلام شدند و توسط دولت و اکثریت سنی تحت تعقیب و شکار قرار گرفتند.

در سرود ملی پیشین افغانستان (۲۰۰۶–۲۰۲۱) در سطر سوم، از قزلباش‌ها به عنوان یک قوم یاد شده‌است.

ایران

ایل قزلباش در شمال شرق ایران، ایلات شاهسون ، قاجار ، تکلو ، افشار و... همگی بازماندگان قزلباش های صفوی در ایران امروزی هستند.

بلغارستان، یونان و رومانی

سرزمین‌هایی به مانند باباداغ در رومانی تا دیدیموتیچو در یونان سرزمین قزلباش‌های امروزی است. این سرزمین‌ها شامل بخشی از شرق بلغارستان، از جمله شهرهایی مانند دوبروجا و سیلیسترا است. اکثر قزلباش‌ها به صورت داوطلبانه یا با تبعید شدن از آناتولی توسط مقامات عثمانی بین قرن ۱۵ و ۱۷ در دوبروجا ساکن شدند. جوامع قزلباش در لودوگوری (Deliorman) نیز حضور دارند.

قزلباش‌ها هویت واقعی خود را پنهان می‌کنند و ظاهراً برای همسایگان ترک یا بلغار، خود را سنی ارتدوکس معرفی می‌کنند، یا بسته به این‌که چه کسی آن‌ها را مخاطب قرار می‌دهد ادعا می‌کند که بکتاشی هستند. بر اساس سرشماری سال ۱۹۹۲، ۸۵٬۷۷۳ شیعه در بلغارستان زندگی می‌کردند.

جستارهای وابسته

پانویس

منابع

Tags:

قزلباش دلیل نام نهادنقزلباش عقایدقزلباش سیمای ‌هاقزلباش تاریخقزلباش ایل‌های تشکیل‌دهنده قزلباش نفوذ ‌ها در دولت صفویقزلباش ساختار سپاه قزلباش ‌های امروزیقزلباش جستارهای وابستهقزلباش پانویسقزلباش منابعقزلباشآذربایجانآق‌قویونلوآناتولیایران صفویترجمه تحت‌اللفظیدودمان صفویزبان ترکی آذربایجانیزبان ترکی استانبولیزبان ترکی عثمانیشاه اسماعیل یکمشیعهطریقت صفویهغزویکی‌پدیا:الفبای آوانگاری بین‌المللی برای ترکی استانبولی، آذری و ترکمنی

🔥 Trending searches on Wiki فارسی:

جانی سینزریواساحمدشاهچهار زن و یک مردمریم نوازناپروکسندیجی‌کالامغولستانامپراتوری عثمانیفرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایرانزن ملبس، مرد برهنهسیروس میمنتفرانسهاعمال جنسی مردان مردآمیزسکس گروهیجنمحمدعلی رجاییجفت‌گیری (جانورشناسی)فاصله‌هاکره شمالیغلفه (زنان)تمساح خونیپوزیشن ۶۹پیمان معادیهمایون شجریانپارک مین یونگاحمد وحیدیحریدیقرقیزستانآیات حجاباحمد مهران‌فرستیریزینگوگوشفهرست پیش‌شماره تلفنی کشورهاهتل (فیلم ۱۴۰۲)سحر قریشیشیوه قاشقیجواد کریمی قدوسیفهرست اسماء الحسنیمک‌دانل داگلاس اف-۴ فانتوم ۲ترامادولنقطه جیجنگ نیابتی ایران و اسرائیلبیضهسلیمان یکمپسحبمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکیبتامتازونمردی که زیاد می‌دانست (فیلم ۱۳۶۳)کاناداحکم (بازی)پرده بکارتداعشفهرست بازیگران ایرانیلبه کوچکسوخو-۵۷شبنم مقدمیسوریهمهدی یراحیجام ملت‌های فوتسال آسیا ۲۰۲۴کیربه‌کیرمالیفوت‌جابقلبابیهوتن شکیباحسام منظورکون (ابهام‌زدایی)نهنگ ۵۲ هرتزپورن‌هابتیک‌تاک (شبکه اجتماعی)دوش مقعدملکشاه یکمگیلدختسادومازوخیسمسرنره🡆 More