مردم تالش قومی ایرانیتبار هستند که سکونتگاه اصلی آنها در البرز غربی از جنوب شرقی جمهوری آذربایجان آغاز شده و تا شمال غربی و غرب استان گیلان و بخشهایی از استان اردبیل در ایران ادامه دارد.
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
تؤلشؤن•tolışon | |
---|---|
کل جمعیت | |
بیش از ۲٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر | |
مناطق با جمعیت چشمگیر | |
جمهوری آذربایجان | ۱۱۲٬۰۰۰ (سرشماری ۲۰۰۹) ۸۰۰٬۰۰۰–۱٬۰۰۰٬۰۰۰ ۵۰۰٬۰۰۰ |
ایران | ۶۰۰٬۰۰۰ |
روسیه | ۲٬۵۲۹ (سرشماری ۲۰۱۰) |
زبانها | |
زبان تالشی | |
دین | |
اسلام (مذهب شیعه دوازدهامامی و سنی شافعی) | |
قومیتهای وابسته | |
دیگر اقوام ایرانیتبار (بلوچ • تات • کرد • گیلک • مازندرانی • سیستانی • آذری) |
منابع رسمی دولت جمهوری آذربایجان شمار تالشان آن کشور را در سال ۲۰۰۹ برابر با ۱۱۲ هزار نفر ذکر کردهاند که ۱٫۳ درصد از مردم این کشور را تشکیل میدهد. این منابع شمار تالشهای جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۹۹ را ۷۶٬۸۰۰ نفر یاد کردهبودند. تالشان خود اما معتقدند که تعداد تالش زبانهای جمهوری آذربایجان بسیار بیشتر یک میلیون و نیم نفر میباشد. به باور تالشها، شمار تالشان در ایران نیز بیش از ۶۰۰ هزار نفر است. البته شایان ذکر است جمعیت در حال حاضر فقط چهار شهرستان تالش نشین آستارا، رضوانشهر، ماسال،شاندرمن و تالش حدود ۴۵۰ هزار نفر است و این جدای جمعیت تالشان صومعه سرا، فومن، شفت، رودبار و نمین است. لازم است ذکر شود تعداد قابل تئجهی از تالشان در شهرهای رشت و اردبیل و تهران ساکن اند.
منطقه قومی تالش که یکی از نواحی ایرانی محل سکونت قوم تالش است با مساحتی حدود ۲۳۷۳ کیلومتر مربع که در شمال غرب گیلان قرار دارد، یک سوم خاک استان گیلان را تشکیل میدهد. به استناد منابع و شواهد بسیار، تالشها بازمانده کادوسیان باستان و از همسایگان دیرین قوم گیل میباشند. منطقه تالش جنوبی از غرب به استان اردبیل از شمال به آستارا و از جنوب به رودبار و از شرق به دریای خزر و انزلی محدود شده و شامل شهرهای آستارا، لوندویل، چوبر، حویق، لیسار، هشتپر، اسالم، پره سر، بازارجمعه، رضوانشهر، ماسال، شاندرمن، ماسوله، ماکلوان و در استان اردبیل نیز در برخی مناطق شهرستان نمین مانند بخش عنبران و بخش ویلکیج و همچنین بخش خورش رستم و بخش شاهرود در شهرستان خلخال مردم تالش هستند و به زبان تالشی سخن میگویند.
تالش از سه جهت به کوههای تالش که ادامه رشته کوههای البرز هستند و از طرف دیگر به دریای خزر منتهی میشود. کشف آثار تمدن ۴۵۰۰ ساله[نیازمند منبع] در ییلاق نوئهدی تالش جلوههای بیشتری به این منطقه خوش آب و هوا دادهاست.
مردم تالش به زبان تالشی تکلم مینمایند که نزدیکترین زبان به زبان اوستایی و زبان مادها میباشد. بخش شمالی تالش طی عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمانچای از آن جدا شده و به روسیه ملحق شدند و هماکنون تحت حاکمیت جمهوری آذربایجان میباشد.
از محصولات تولید شده در تالش میتوان به برنج، توتون و مرکبات وچای اشاره کرد. این تنوع و فراوانی محصولات سبب شده که تالش بازارهای هفتگی پررونقی داشته باشد. از آن جمله میتوان به یکشنبه بازار چوبر که اختصاص به معاملات دام دارد، پنجشنبه بازار شاندرمن که در آن انواع نهالها، دست ساختههای پشمی و نخی و فراوردههای محلی مواد غذایی عرضه میشود همچنین میتوان به چهارشنبه بازار رضوانشهر و پنجشنبه بازار تالش و پره سر اشاره کرد که در آن اغلب زنان و مردان با لباسهای محلی حاضر شده و محصولات منطقهای خود شامل برنج، انواع سبزیها و میوههای درختی را به فروش میرسانند.[نیازمند منبع]
شالیزارهای تالش با چشمانداز زیبا، کاخ سبز سردار امجد در هشتپر تالش، کاخ میراحمدخان تالشخاناف در لنکران (مرکز خانات تالش در قرن ۱۸ و جدا شده از ایران)، جاده گیسوم تالش، پارک ملی هیرکان واقع در جمهوری آذربایجان مابین آستارا و لنکران، یاناربلاق یا چشمه سوزان در منطقه ارچیوان نزدیک آستارای جمهوری آذربایجان، روستای تاریخی نوئهدی و ییلاق مریان، شهرک تاریخی ماسوله، دژ تاریخی قلعه رودخان فومن و اماکن زیارتی شاهزاده ابراهیم و شاهزاده اسحاق شفت از جاذبههای گردشگی برجسته تالش هستند که همه ساله پذیرای میلیونها ایرانی و جهانگرد میباشد. جادههای تالش در ایران از بالاترین درصد تصادفات (طبق آمار منتشره از راهنمایی و رانندگی ایران) برخوردار است.[نیازمند منبع]
تا پیش از قرن هفتم به سرزمین و اقوام تالش، طیلسان گفته میشد و نخستین بار یاقوت حموی از لفظ طالشان استفاده نمود. مورخان صدر اسلام در جهت غرب طبرستان به پنج ولایت دیلم و گیلان و ببر و طیلسان و موغان یاد میکنند.
نخستین بار بلاذری در فتوحالبلدان از طیلسان به عنوان ناحیتی در شمال ایران یاد میکند و مینویسد:
ولید بن عقبه ابی محیط بن ابی امیه چون از جانب عثمان بن عفان والی کوفه گردید از حدود قزوین به بعد را، یعنی دیلم و آذربایجان و گیلان و موقان و ببر و طیلسان را از نو فتح کرد.
ابن اثیر نیز در کتاب الکامل فی التاریخ به طیلسان اشاره مینماید و مینویسد:
برا بن عازب دیلمان را تار و مار کرد و وادار به قبول باج نمود، علاوه بر آن به دیلمان و جیلان و طیلسان و ببر لشکیر کشید و سپس بازگشت.
یعقوبی در تاریخ یعقوبی به قوم طیلسان اشاره مینماید. یعقوبی مینویسد:
فرزندان عامور بن ثوبل بن یافث بن نوح به طرف چپ خاور بیرون شدند و جمعی از آنها؛ یعنی فرزندان ناعوما از ناحیه جربی به سمت شمال رفتند و در شهرها پراکنده شده و چندین امت شدند به نامهای برجان، دیلم، تبر، طیلسان، جیلان، فیلان، الان، خزر، دودانیه و ارمن.
در فرهنگ آنندراج ذیل کلمهٔ طیلسان آمدهاست:
طیلسان اقلیمی است وسیع در نواحی دیلم.
در دایرةالمعارف دهخدا آمدهاست:
طیلسان [ط ل] (اخ) اقلیمی است وسیع است در نواحی دیلم (منتهی الارب و آنندراج) رجوع به تالش شود. اقلیمی است پهناور دارای شهرستان بسیار از نواحی دیلم یا خزر که ولید بن عقبه آن را سال ۳۵ هجری گشود.
ابوالقاسم عبدالله بن محمد القاشانی مورخ قرن هشتم در کتاب تاریخ الجایتو اقوام تالش را طیلسان مینامد، وی مینویسد:
میان فرخه رودسر (رودسر تالشدولاب) که آخر موغان و گیلان است که آن را اسالمرود خوانند مقدار بعد مسافت آن نیم روز راه است که اقوام آن جمله تالشان میباشند و این لفظ را از طیلسان گرفتهاند.
کلمه تالش پیش از تألیف تاریخ الجایتو در کتاب معجمالبلدان که مؤلف آن یاقوت حموی در اوایل سده هفتم هجری میزیسته، به معنی سرزمین تالش کنونی ذکر شدهاست و شرح آن در کتاب سرزمینهای خلافت شرقی چنین آمدهاست:
در حاشیه باریک ساحلی و دامنههای کوهستانی که از جنوب غربی دریای خزر به طرف شمال کشیده شده و از طرف خاور مقابل دریاست، سرزمین طالش خوانده میشود که یاقوت حموی آن را به شکل جمع طلشان یا طالشان ضبط کردهاست.
احمد کسروی تالش را لفظ دگرگون یافته کادوش میداند، وی مینویسد:
کادوش تا زمان ساسانیان معروف بود کمکم تغییرهایی در آن از روی قواعد زبانشناسی روی داد بدین سان که «ک» تبدیل به «ت» یافته و «د» مبدل به «ل» شده و این است که «کادوش» «تالوش» گردید سپس «و» هم از میان رفته «تالش» گفته شد. به عبارت دیگر مردمی که امروز تالش نامیده میشوند بازماندگان آن مردم باستانی میباشند که ما در تاریخ آنان را با نام «کادوش» مییابیم و واژه تالش نیز تبدیل شده همان کادوش میباشد چنانکه که این موضوع از دیده فن زبانشناسی ایران روشن و یقین است.
جواد مشکور از جمله محققانی است که در مورد تبدیل «کادوش» به «تالش و تالوش» با احتیاط اظهار نظر نموده و نوشتهاست:
کادوسیان مردمی بودند که در گیلان جای داشتند و ظاهراً نیاکان طالشیهای کنونی بودهاند و کادوس مصحف یا یونانی شده تالوش است که در قرن بعد تالش شدهاست و از بومیان سابق ایران بودهاند.
احمد کسروی در کتاب کاروند از قول استرابون مینویسد:
استرابون مورخ یونانی در کتاب جغرافیای خود که دو هزار سال پیش نوشتهاست، اقوام کوه نشین سرزمین ماد را بدینسان نام میبرد: کردتیان، آماردان، تپوران، کادوسیان.
تالش، سرزمینی که در روزگاران کهن به منطقه وسیعی گفته میشد که از شمال با آلبانیای قفقاز، از شرق به دریای کاسپی و از جنوب به اسپیهرو یا سپیدرود و از آن به حدود مارلیک یا عمارلوی کنونی میرسید و از غرب نیز رشته کوههای تالش را دربر میگرفت.
تالش (کادوسیه) از زمان مادها و در زمان هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان، همواره بخش جداییناپذیر ایران بود. تالشها (کادوسیان) همواره یکی از اصلیترین بخشهای ارتش ایران را تشکیل میدادند.
در اسناد و منابع پیش از اسلام کلمهٔ تالش دیده نشدهاست. برخی از پژوهشگران، تالش را با قوم «کادوس» که از آن بارها در منابع یونان و روم باستان یاد شدهاست، یکی میدانند. در منابع سدههای نخست هجری از این قوم با نام «طیلسان» یاد کردهاند. یاقوت ذیل مادهٔ طیلسان، به نقل از اصمعی میگوید که طیلسان با تالشان یکی است. واژهٔ طیلسان ظاهراً از اواسط سدهٔ ۷ق متروک، و به جای آن کلمهٔ «تالش» تدریجاً وارد منابع تاریخی و جغرافیایی ایران شد.
در زمان خلافت عمر والی کوفه، مغیرة بن شُعبه، سردار خود کثیربن شهاب حارثی را که در جنگ قادسیه هم شرکت داشت، به جنگ اهالی بَبَر و طیلسان (تالشی) فرستاد ولی او نتوانست آن سرزمین را بگشاید. در اوایل اسلام در زمان خلافت عثمان سرزمین تالشان (طیلسان) همزمان با دیار دیلم و بَبَر، یکبار به وسیلهٔ براء بن عازب و بار دیگر بهوسیلهٔ ولید بن عُقبة بن اَبی مُعَیط فتح شد.
سرزمین بَبَر در اواخر دوره ساسانی و اوایل دوره اسلامی، میان گیلان و تالش از یک سو و تالش و دیلم از سوی دیگر قرار داشت. نیز آن را نزدیک دیلم، گیلان، تالش و مغان آوردهاند. سرزمین بَبَر محدودهٔ خلخال و منطقه مرزی تالش و گیلان را شامل میشود.
تالشها در نیمه دوم قرن هجدهم بعد از کشته شدن نادرشاه و آغاز هرج و مرج در ایران خودمختاری درونی خود را به دست آوردند و حکومت خانها تالش را تأسیس کردند و شهر لنکران را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمودند. پس از ظهور آغامحمدخان قاجار این خودمختاری از میان رفت. ناگفته نماند که لنکران از دیرباز تا کنون مرکز سکونت تالشها بهشمار میرود. در سال ۱۸۱۳ میلادی با امضای عهدنامه گلستان بخشی از تالش به روسیه پیوست و در سال ۱۸۲۸ میلادی با امضای عهدنامه ترکمن چای این پیوند تصویب و تثبیت گردید و تالشها به دو قسمت تقسیم شدند. یک قسمت آن تحت سلطه روسیه و بخش دیگر آن تحت حاکمیت دولت ایران قرار گرفت.
در اسناد و منابع پیش از اسلام کلمهٔ تالش دیده نشدهاست. برخی از پژوهشگران، تالش را با قوم «کادوس» که از آن بارها در منابع یونان و روم باستان یاد شدهاست، یکی میدانند. در منابع سدههای نخست هجری از این قوم با نام «طیلسان» یاد کردهاند. یاقوت ذیل مادهٔ طیلسان، به نقل از اصمعی میگوید که طیلسان با تالشان یکی است. واژهٔ طیلسان ظاهراً از اواسط سدهٔ ۷ق متروک، و به جای آن کلمهٔ «تالش» تدریجاً وارد منابع تاریخی و جغرافیایی ایران شد. نام طیلسان معرب واژه تالشان (طالشان) میباشد.
برخی واژه «تالش» را برگرفته از طَیلَسان به معنی روپوش بلند پشمی میدانند و بر این باورند که مردم تالش را به دلیل جامهشان این چنین نامیدهاند. طَیلَسان معرَّب تالسان، نوعی از ردا است که مردم بر دوش اندازند.
این احتمال هست که واژه «تالش» که تالشان آن را تِوِلِـش یا تِـوِلیش تلفظ میکنند، از واژه «تول» و «تِـوِل» به معنی «گِـل» گرفته شده باشد. مارسل بازن فرانسوی میگوید: «واژه تالش که خود آن را تالیش یا تِـوِلِش تلفظ میکنند، هم برای نامیدن دامنه خاوری رشته کوه و هم مردمانی به همین نام به کار میرود». واژه تُول tūl و تِوِل tevel در زبان تالشی به معنی گِل میباشد و در زبان مازندرانی واژه تیل til به معنای گِل میباشد و در زبان گیلکی واژه گیل gil به معنای گِل میباشد. واژه طیلسان معرب واژه تالشان و تولشان میباشد.
پس از اسلام مردم تالش با نام طیلسان شناخته میشدند که این واژه معرب لفظ تالش میباشد. یعقوبی در تاریخ یعقوبی مردم تالش را از قوم طیلسان معرفی میکند. یعقوبی مینویسد:
فرزندان عامور بن ثوبل بن یافث بن نوح به طرف چپ خاور بیرون شدند و جمعی از آنها؛ یعنی فرزندان ناعوما از ناحیه جربی به سمت شمال رفتند و در شهرها پراکنده شده و چندین امت شدند به نامهای برجان، دیلم، تبر، طیلسان، جیلان، فیلان، الان، خزر، دودانیه و ارمن.
کسروی بر این باور است که بیگمان تالشان امروزی فرزندان و بازماندگان همان کادوسان میباشند و واژه «تالش» از «کادوس» است. او میگوید: نخست باید دانست که رویه درست و ایرانی نام کادوس، کادوش یا کادِش میبوده که گادوش یا گادش نیز میگفتهاند. چرا که میدانیم که یونانیان همچون تازیان واژههایی را که میگرفتند، دیگر میگردانیدهاند و از جمله «ش» ها را در آخر نامها «س» میکردند همچون کاسی که اصل آن کاشی است.
معین با ارجاع به کسروی مینویسد: «تالش به قول برخی مبدَّل و محرَّف «کادوس» است و آن قومی بود که در زمان باستان بس انبوه بودند و در کوهستان شمال غربی ایران جایگاه داشتند و چون بارها به گردنکشی برخاستند و با پادشاهان هخامنشی از در نافرمانی درآمدند از اینجا نام ایشان در تاریخ آمده و امروز مترجمان «کادوش» را که تلفظ صحیح آن است، «کادوس» نویسند. جایگاهی که برای «کادوشان» در تاریخ یاد کردهاند امروز منطبق با جایگاه تالشان میباشد.»
بنا به روایت بلاذری، ابن اثیر و برخی دیگر از منابع، تالش (طیلسان) در عهد خلیفه دوم، دوبار به وسیله عقبه بن ابی معیط و برا بن عازم فتح شد؛ ولی ورود فراگیر اسلام به گیلان و تالش و سده سوم هجری مقارن با ورود علویان طبرستان به دیلم و گیلان بر میگردد. بنابر گزارش احمد مقدسی مورخ قرن چهارم: مذهب ناحیه دیلم شیعه هست و بیشتر گیلها سنی هستند. مذهب اهالی دیلم و گیلان بیهپیش، یعنی نواحی شرق سفیدرود، به پیروی از خاندان علوی تا دوره سادات کیایی که به دست شاهان صفویه منقرض شد، شیعه زیدی بود. بنا بر نوشته اصطخری مورخ قرن سوم: مردم دیلم تا زمان حسن بن زید کافر بودند و پاره ای از آنان در آن وقت مسلمان شدند. در نواحی غرب سفیدرود شامل گیلان بیهپس و منطقه قومی تالش، اهالی پیرو مذهب سنی بودند. شهاب الدین دستی در کتاب مسالک الابصار میگوید: گیلان بیهپس چهار شهر بزرگ دارد که در هر شهر و حومهٔ آن سلطانی حکمرواست. این چهار شهر فومن، تولم، گسکر و رشت اشت. مردم اینجا حنبلی مذهبند. چنانکه آمد، فومن و گسکر در برگیرنده بخش جنوبی منطقه قومی تالش است. تا اوایل دوره قاجار محدودهٔ آن را رودخانه دیناچال (نزدیک به اسالم) تعیین میکرد. این مرز سیاسی، که احتمالاً مرز مذهبی هم بود، از حدود دیناچال تا خانبلی مرکز قسمت شمالی دیار تالش امتداد داشت و زاد و بوم مشایخ شافعی معروفی چون سید جمال الدین و شیخ زاهد گیلانی بودهاست. بخش بزرگی از اهالی منطقه مذکور هنوز دارای مذهب شافعی میباشند، ولی مردم نیمه جنوبی شامل: گسکری، فومن، ماسال، شاندرمن و شفت تغییر مذهب داده و اکنون شیعه امامی هستند. وجود برخی نشانهها از جمله، استقرار چندین خانواده اسماعیلی در کوهستانهای تالشدولاب، حاکی از آن است که اهالی منطقه تالش زمانی پیرو مذهب اسماعیلی بودهاند.
در حال حاضر قلمرو مذهب شافعی از مرز بین بلوکهای تالشدولاب و شاندرمن آغاز و به سوی شمال تا حدود لیسار در بلوک کرگانرود ادامه دارد. از این نقطه به بعد این مذهب به تدریج جای خود را به اکثریت شیعه میدهد. مردم تالش جنوبی در زمان صفویه در پیروی از حکام خود بهصورت یکپارچه مذهب حنبلی را ترک کرده و به شیعه امامی گرویدند. اما در تالش شمالی تاریخ مشخصی برای گرایش مردم به مذهب شیعی وجود ندارد؛ زیرا برخی از حکام آن منطقه خیلی دیر به مذهب شیعه گرویدند. به عنوان مثال، از علی قلی خان که در دوره فتحعلی شاه حاکم بلوک تالشدولاب در تالش میانی بود به عنوان نخستین خان شیعه در منطقه یاد میشود، در صورتی که تالش شمالی تا زمان به قدرت رسیدن سید میرعباس خلخالی در زمان افشاریه، حاکم حکام آن دیار سنی بودند. با این حال مسئله گرایش به مذهب شیعه در تالش شمالی (از تالش دولاب به بعد) تا اندازهای قدیمی است. این گرایش باید در نیمه دومدوران صفویه آغاز شده باشد، زیرا اولهآریس در سال ۱۶۳۸ میلادی از همه تالشها و گیلها به عنوان سنی مذهب یاد میکند. در صورتی که در اواسط قرن ۱۹ میلادی شرایط بسیار نزدیکی به وضعیت فعلی مشاهده میشود، زیرا شیعیان در آستارا در اکثریت بودند؛ اما در کرگانرود تعدادشان با اهل سنت برابر بود و در اسالم و تالشدولاب تعداد شیعیان اندک بود. نفوذ پایگاه مذهبی صفویه در اردبیل در گرایش تالشها به مذهب شیعه دخیل بودهاست، ولی تالش شمالی در اویل قرن هجدهم میلادی شاهد پیدایش خانواده سید میرعباس از دهکده اولوف وابسته به لنکران بود. فرزندان وی در محدوده کوچک خود به قدرتی مشابه آنچه صفویان در تمام ممالک برخوردار بودند، تبدیل شدند و برای این کار اقتدار موقتی خود را با نفود مذهبی مرد مقدس شیعی توسعه دادند.
شهرها و روستاهای بزرگی که مردم تالش در آنها اکثریت هستند:
در ایران
در جمهوری آذربایجان
This article uses material from the Wikipedia فارسی article مردم تالش, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.