نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش سامانیان روی داد. پس از آن، در زمان فرمانروایی غزنویان، سلجوقیان و پس از حملهٔ مغول، تعداد بیشتری وامواژهٔ ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راهیابی واژههای ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی صفویان، که ترکمانان قزلباش در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و قاجاریان بر ایران بود.
پسوندها
وامواژههای ترکی رایج در فارسی کنونی
وامواژههای ترکی در لهجهٔ گفتاری تهرانی
بیشتر این واژهها از زمان فرمانروایی قاجارها در ایران و به ویژه در لهجه تهرانی راه یافتهاست و در فارسی دری افغانستان و تاجیکستان ناآشناست.
آ
- اُغور/اوغور: دولت/وقت/خیر/برکت
- ال و بل از اِله و بِله: چنین و چنان
- ایز: رد پا
- آیزنه/یزنه: شوهر خواهر
ب
پ
ت
- تپق
- تُخماق: جامه کوب گازران
ث
ج
- جیک و بوک: در اصل به معنای حالت قرار گرفتن قاپ بر پشت در قمار
چ
ح
خ
د
- دگنک: چماق
- دیرَک/تِراک/تِراکو
- دیشلمه
ذ
ر
ز
ژ
س
- سپور: رفتگر
- سرتق: مُصِر/لجوج
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
- قاتق: چاشنی از قبیل سرکه یا ماست که به طعام توتماج درآمیزند/آمیزه
- قاتی
- قالتاق: زین اسب
- قاوت/قاووت/قاغُت: نوعی خوردنی
- قاین: برادر شوهر/برادر زن
- قرت: جرعه
- قرق/قریغ/قُرغ: محل محافظت شده
- قشو
- قلق:
ک
گ
ل
م
- مُشتلق: مژدگانی
- منجوق: سنگهای زینتی که بر گردن آویزند
ن
و
ی
- یالقوز: تنها/مجرد امروزه در جمهوری آذربایجان و ترکیه این کلمه به صورت یالنِز(Yalnız)یافت میشود. به فردی که ازدواج نکرده و مجرد است در آذربایجان به آن سوبای (subay) میگویند ولی در ترکیه سوبای به معنای افسر است.
- یزنه/یزنا: شوهر خواهر بزرگتر
- یغُر/یغور
- ینگه دنیا/ینگی دنیا: دنیای جدید/قاره آمریکا
- امروزه کلمه ینگی در بین جوامع ترکزبان بهصورت یئنی (yeni) یافت میشود.
نامها
آ
- آغاسی/آقاسی: سرور، مهتر
- آقا/آغا: بزرگ/برادر بزرگتر/عمو/رئیس
- آقاجری
- آنقوت
- آیدا: مثل ماه
- آیدین
- آیسان
- آیلین
- آیناز
ا
- اتابک
- ارسلان
- ازبک
- افشار
- الناز
- اوزونبرون: نام نوعی ماهی
ب
- بایقوش
- بایندر
- بکتاش
- بلدرچین
- بیات: در اصل به معنی کهنه/قدیمی
پ
ت
ث
ج
چ
ح
خ
- خانجان
- خانمحمد
- خزر/خُزار: نام سرزمینی از ترکان
- خلج
د
ذ
ر
ز
ژ
س
- سنجر: پرنده شکاری
- سنقر
- سوگل: عشق
- سولماز: همیشه شاداب
ش
ص
ض
ط
ظ
ع
غ
ف
ق
- قاآن
- قرقاول:اسم یک نوع پرنده[نیازمند منبع]
- قرقی: نوعی پرنده شکاری
- قرهغاز
- قرهقل: یک نوع گوسفند
- قزل
- قزلآلا
- قوشبید: نام تیرهای از ابریشمیواران
ک
گ
ل
م
ن
- نازلی («ناز» فارسی و «لی» ترکی)
و
ه
ی
- یاشار: زیستن
- یخنقاق: رایج در فارسی افغانستان، پیراهن
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- تاریخ ادبیات ایران، ذبیحالله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
- تاریخ ادبیات ایران، ذبیحالله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
- حسن بیگ روملو، احسنالتواریخ (۲ جلد)، به تصحیح عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. (مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات ترکی و مغولی رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشتهاست)
- فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
- غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
- فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
This article uses material from the Wikipedia فارسی article فهرست وامواژههای ترکی در فارسی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.