علی مرادخانی ارنگه (۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ – ۲۷ مهر ۱۴۰۱) معروف به علی تهرانی، روحانی، نویسنده و خطیب ایرانی بود.
او نماینده استان خراسان در مجلس خبرگان قانون اساسی و از شاگردان سید حسین طباطبایی بروجردی و سید روحالله خمینی بود که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به مبارزه با حکومت پهلوی پرداخت و در این راه بارها به زندان افتاد و تبعید شد. او دارای درجه اجتهاد بود.
علی تهرانی | |
---|---|
نمایندهٔ مجلس خبرگان قانون اساسی | |
دوره مسئولیت ۲۸ مرداد ۱۳۵۸ – ۲۴ آبان ۱۳۵۸ | |
حوزه انتخاباتی | استان خراسان |
اطلاعات شخصی | |
زاده | علی مرادخانی ارنگه ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ ارنگه ، کرج |
درگذشته | ۲۷ مهر ۱۴۰۱ (۹۶ سال) تهران، ایران |
همسر(ان) | بدری سادات خامنهای |
فرزندان | ۵، شامل فریده مرادخانی |
خویشاوندان | سید علی خامنهای (برادر همسر) سید محمد خامنهای (برادر همسر) سید هادی خامنهای (برادر همسر) سید حسن خامنهای (برادر همسر) |
پیشه |
|
وبگاه |
تهرانی پس از انقلاب و در ادامه زندگی سیاسی خود و پس از تحمل ماهها زندان در مشهد، در نیمهٔ دوم فروردین ۱۳۶۳ در شرایطی خاص موفق شد از حصر خانگی خارج شود. سپس مخفیانه به عراق گریخت و در آنجا سالهای طولانی در رادیو و تلویزیون فارسیزبان بغداد، به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و زمامداران آن پرداخت. او در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت و به ۲۰ سال زندان محکوم شد ولی در سال ۱۳۸۴ آزاد شد. او شوهر خواهر سید علی خامنهای است.
علی تهرانی در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ (۱۲ شوال ۱۳۴۴ قمری) در روستای ارنگه از توابع کرج در جاده کرج-چالوس زاده شد. او در نوجوانی پس از فراگرفتن مقدماتِ متون حوزوی در حوزه علمیه قم، در کنار سید مصطفی خمینی به تحصیل و فراگیری درس خارج فقه و اصول از سید حسین طباطبایی بروجردی و سید روحالله خمینی پرداخت.
با اوجگیری تظاهرات، علی تهرانی از فعالان سیاسی مشهد بهشمار میآمد و در مجامع انقلابی حضوری فعال داشت. در همان زمان، گهگاه در مجالس انقلابی تهران نیز از شیخ علی تهرانی دعوت میشد. محمد مفتح نیز برای سخنرانی در مسجد قبا از او دعوت کرد که وی را پس از دو شب سخنرانی، دستگیر و سپس تبعید نمودند. وی از جمله کسانی بود که بهخاطر مبارزاتش علیه حکومت پهلوی، دستگیر و به مناطق دوردست و بد آب و هوا تبعید شده و زندانی شده بود. تهرانی در فروردین ۱۳۵۷ در سیرجان در تبعید به سر میبرد. پس از آن، همراه سید علیمحمد دستغیب، مرتضی فهیم کرمانی، و سید محمد احمدی، به سقز تبعید شد.
بلافاصله پس از انقلاب ۱۳۵۷ ریاست دادگاه انقلاب مشهد و مدتی هم ریاست دادگاه انقلاب اهواز به علی تهرانی سپرده شد. در سال ۱۳۵۸ از مشهد، داوطلب مجلس خبرگان قانون اساسی شد که به عنوان نفر هفتم از خراسان انتخاب شد و به خبرگان راه یافت. او در مجلس خبرگان در کمیسیون مالی و اقتصادی حضور داشت؛ که منجر به کنار گذاشته شدن او از نخستین انتخابات ریاست جمهوری شد. علی تهرانی در پیروزی سید ابوالحسن بنیصدر نقش داشت.
علی تهرانی در ۲۵ دی ۱۳۵۸ طی نامهای به خمینی در خصوص افغان بودن جلالالدین فارسی یکی از کاندیداهای اولین دوره ریاست جمهوری تذکر داد و به انتصاب سیدعلی خامنهای به امامت جمعه تهران شدیداً اعتراض نمود.
علی تهرانی در ۱۵ فروردین ۱۳۶۰ در نامهای خطاب به رئیسجمهور وقت (بنی صدر) نسبت به روند دادگاه و محاکمه عباس امیرانتظام و متهم کردن وی به جاسوسی برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا اعتراض کرده و خواستار دخالت بنیصدر در روند محاکمه شد.
تهرانی از کسانی بود که پس از برکناری بنیصدر دستگیر شدند.
علی تهرانی چه در درون و چه در بیرون از ایران با سازمان مجاهدین خلق ایران رابطه داشت. تهرانی از اواخر سال ۱۳۵۸ به بعد به تدریج به سمت هواداری از جریانهای مخالف کشیده شد و تقریباً مواضع مشترکی با حسن لاهوتی اشکوری داشت. با جدا شدن صفوف جناحهای حاکمیت، پیش از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ وی متمایل به بنیصدر (رئیسجمهور وقت) شد. وی در اردیبهشت و خرداد سال ۱۳۶۰ مقالات خود را در مطبوعات رسمی سازمان مجاهدین خلق یعنی نشریه مجاهد به چاپ میرساند که در پارهای از این مقالات به انتقاد از رهبران حزب جمهوری اسلامی و خمینی پرداخت.
یکی از تندترین مصاحبههای وی که در آن به حمایت از برخی از هواداران سازمان مجاهدین خلق تحت عنوان «انجمن معلمان مسلمان» پرداخت در اوایل خرداد ۱۳۵۹ پس از حمله به دانشگاه فردوسی مشهد و دفاتر سازمان مجاهدین خلق ایران بود که در مشهد اتفاق افتاد و در نشریات کیهان و مجاهد انتشار یافت که حاوی نظرات تند وی دربارهٔ برخی از رهبران حزب جمهوری اسلامی و شخص خمینی بود.
تهرانی در حصر خانگی در تنگنا قرار گرفت و محدودیتهای خاصی برایش در نظر گرفته بودند. او سرانجام در نیمهٔ دوم فروردین ۱۳۶۳ در شرایطی خاص موفق شد که از حصر خانگی خارج شود و مخفیانه به عراق برود. او در آنجا برای سالهای طولانی در رادیو و تلویزیون فارسیزبان رادیو بغداد به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و زمامداران آن بپردازد.
در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ بدری سادات خامنهای (خواهر علی خامنهای) حدود یک سال پس از فرار تهرانی به عراق در یک کنفرانس مطبوعاتی در بغداد حضور یافت. وی در این کنفرانس گفت که به همراه ۳ دختر و ۲ پسرش برای پیوستن به پدرشان مخفیانه به ترکیه رفته و از ترکیه به عراق آمدهاست. وی اعلام کرد که فاقد گذرنامه است و علی خامنهای، کمک به وی را رد کردهاست.وی به همراه همسرش در سال ۱۳۷۴ به ایران بازگشت.
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در آن زمان، در رابطه با زندانی شدن علی تهرانی میگوید:
«آقای (مهدی) بازرگان برای آقای شیخ علی تهرانی-که در مشهد بازداشت شده-کمک میخواست…»
هاشمی رفسنجانی چند ماه بعد هم گفت: «بازداشت شیخ علی تهرانی مطرح شد. ایشان اعتراف کرده که اشتباه کرده و بُریده است و حاضر به مصاحبه شده، ولی هنوز میخواهد دو پهلو صحبت کند…»
پس از فرار تهرانی، هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۲۰ فروردین ۱۳۶۳ خود در این رابطه میگوید:
«گزارشها را آوردند، خواندم. آقا شیخ علی تهرانی-که در مشهد تحت نظر بوده-فرار کرده و به عراق پناهنده شدهاست. وی از طریق رادیو و تلویزیون عراق، علیه انقلاب اسلامی صحبت میکند و دشمنان، قضیه را بزرگ میکنند؛ شاگرد امام و شوهر خواهر رئیسجمهور و… است.»
هاشمی رفسنجانی همچنین در کتاب خاطراتش در سال ۱۳۶۳ آوردهاست:
وی در تابستان سال ۱۳۶۳ پس از فرار از کشور، در مصاحبهای با هفتهنامهٔ آلمانی اشپیگل گفت: «آقای رفسنجانی به من گفتهاست که اگر ما عراق را به دست آوریم، دو کشور ما به صورت یک کشور و آن هم بزرگترین صادرکننده نفت درخواهد آمد. ما جمعاً شصت میلیون جمعیت خواهیم بود و قدرت عظیمی در اقتصاد جهانی خواهیم داشت».
علی تهرانی در روزهای آغازین سال ۱۳۷۴ به دلایلی خواستار بازگشت به ایران شد. او پس از بازگشت خانواده به ایران، در خرداد ۱۳۷۴ در یکی از پاسگاههای مرزی ایران خودش را به نیروهای ایرانی تسلیم میکند. علی تهرانی را دستگیر و در یکی از زندانهای سازمان اطلاعات حبس میکنند. پس از بازجوییهای طولانی، در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و به ۲۰ سال حبس محکوم میشود و تا سال ۱۳۸۴ در حبس به سر میبرد. او چهار سال آخر حبس خود را در زندان اوین میگذراند. علی تهرانی چندین بار در زندان اعتصاب غذا کرد که آخرین آنها ۲۷ روز طول میکشد و موجب عوارض ریوی و قلبی و بستری شدن او شد. علی تهرانی حدود چهار سال در بند عمومی ۳۲۵ ویژه روحانیت زندان اوین به سر میبرد. در تیر ۱۳۷۹ روزنامه بهار مدعی خودکشی او در زندان شد. پس از انتشار این خبر، فریده تهرانی (مرادخانی) دختر او با ارسال جوابیهای به آن روزنامه اعلام کرد.
همزمان محمود مرادخانی (تهرانی) فرزند علی تهرانی در پاریس نیز ضمن تکذیب خودکشی پدرش مدعی شکنجه پدرش شد. سرانجام پس از گذشت بیش از ۹ سال زندان، کمکم مرخصیهای تهرانی از زندان اوین آغاز و طولانیتر شدند و در آخر غالباً در خارج از زندان به سر میبرد. او سرانجام آزاد شد و در تهران در کنار همسر و فرزندانش زندگی میکرد و در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ درگذشت.
در دی ۱۳۹۵ گفتگویی از فردی به نام شیخ علی خراسانی در ویژهنامه همایش برگزار شدهای در قم به نام «آیین نکوداشت آیت الله العظمی میلانی» منتشر شد که خمینی را فردی سازشکار با ساواک معرفی میکرد. این موضوع اعتراض حامیان خمینی را برانگیخت. سید حمید روحانی خبر داد این شخص همان علی تهرانی است و از ارائه چنین گفتگویی در این همایش که با حضور حسین فریدون دستیار رئیسجمهور ایران برگزار شده بود، انتقاد کرد.
علی تهرانی در سن ۳۵ سالگی پس از استقرار در مشهد با بدری سادات خامنهای، تنها خواهر تنی سید علی خامنهای ازدواج کرد. حاصل این پیوند سه دختر و دو پسر به نامهای محمود، وحیده، سعیده، فریده، احسان است. فرزند بزرگ تهرانی، محمود مرادخانی، مقیم فرانسه است. فریده مرادخانی، یکی از دخترانش، فعال مدنی است که کارزاری در حمایت از زندانیان راهاندازی و چندین مرتبه بازداشت شدهاست.
در آذر ۱۴۰۱ بدری خامنهای در جریان خیزش ۱۴۰۱ ایران از «خامنهای و خلافت مستبدانه او» اعلام برائت کرد و افزود: «برادرم صدای مردم ایران را نمیشنود و بهنادرستی صدای مزدوران و جیرهخوارانش را صدای مردم ایران میشمارد.»
تهرانی، علاوه بر کارهای مبارزاتی، از سال ۱۳۵۰ به بعد، به کار تألیف کتاب نیز اشتغال داشت.
الف) کتابهای منتشر شده:
ب) نوشتارهای دوره حصر خانگی، و حبس پیش و پس از اقامت در عراق (۱۳۶۰ تا ۱۳۸۴):
This article uses material from the Wikipedia فارسی article علی تهرانی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.