گویش مشهدی، یکی از گویشهای زبان فارسی بهشمار میآید.
زبان شناسان این گویش را بعد از گویش سبزواری عصارهای از زبان فارسی نو میدانند و بسیاری از واژگان گمشدهٔ این زبان را میتوان در گفتار عامیانهٔ مشهدیها جست. اما امروز آنان که از شهر دیگری به مشهد سفر میکنند، اثری کمرنگ از این گویش را مشاهده میکنند؛ چیزی که شاید تنها به برخی محلات خاص این شهر محدود شود.
مشهدی | |
---|---|
مِشِدی، مِشَدی | |
زبان بومی در | ایران استان خراسان رضوی |
منطقه | شهرستان مشهد شهرستان سرخس |
فارسی | |
کدهای زبان | |
ایزو ۳–۶۳۹ | – |
گلاتولوگ | mash1264 |
گویش مشهدی، بازماندهٔ گویش توس قدیم است. گویش پارسی دری معیار دارد و ازآنجاکه بزرگترین نامهٔ دری، شاهنامهٔ فردوسی توسی، به گویش قدیم توس نوشته شده، دارای ارزش زیادی است.
مهدی سیدی، پژوهشگر و کارشناس در زمینه لهجه و گویش مشهدی در خصوص این لهجه میگوید:
لهجه و گویش مشهدی یا به عبارت علمی تر فارسی مشهدی یکی از موثرترین گویشها بعد از لهجه سبزواری در فارسی دری است، چرا که خاستگاه فارسی دری و همچنین ادبیات اصیل فارسی این گویش و زبان زیباست.
مهدی سیدی همچنین در ارتباط با جایگاه لهجه و گویش مشهدی میگوید:
وقتی صحبت از گویش اصیل فارسی دری است بهطور مطلق خراسان و توس حرف اول و آخر را خواهد زد، شاهنامهٔ منصور اشعار رودکی و شاهنامهٔ فردوسی تماماً آثاری هستند که قبل از گلستان و بوستان سعدی و غزلیات حافظ خلق شدهاند. فارسی دری بعد ازاسلام در ایران، زبان رسمی ای بود که در دربار ساسانیان که دایرهٔ حکمرانیشان تا نواحی مرکزی ایران گسترده بوده مورد استفاده قرار میگرفت، در اصل عنوان دری از درباری به معنی زبانی که در دربار از آن استفاده میشد گرفته شدهاست و کلیهٔ مکاتبات اداری و رسمی به آن زبان صورت میگرفت و این درست در زمانی بود که به جز خراسان و نواحیای از تاجیکستان امروزی در بقیهٔ ایران که به عراق عجم معروف بود، عربها سلطه داشتند و زبان رسمی عربی بود، به نحوی که کلیهٔ آثار مهم نگاشته شده در آن عصر و قبل از آن در این منطقه کلاً به زبان عربی بودهاست.
بنا به توضیحاتی که ارائه شد پر واضح است که گویش مشهدی یا فارسی مشهدی گرانبهاترین گنجینهٔ زندهٔ ادبیات و فارسی اصیل دری است و حتی به شکل توسعه یافتهتری گنجینهٔ فرهنگ اصیل ایرانی، تنها ۸۰ درصد افسانهها و اشعار حماسی و پهلوانی ایران از شهر توس برخاسته است. در این گویش لغات اصیل فارسی موج میزند بهطوریکه اشعار کهن ما، برای خراسانیها ومشهدیها کاملاً قابل فهم است .
دکتر تقی وحیدیان کامیار، محقق و استاد دانشگاه جندی شاپور اهواز و دانشگاه فردوسی مشهد، در این زمینه اظهار میدارد:
نزدیکترین گویش به فارسی معیار، گویش مشهدی است، بهطوریکه اصیلترین و ریشهدارترین فارسی را میتوان از مردم این شهر شنید.
برخلاف تصور عامه که ریشههای زبان فارسی را از فارس و شیراز میدانند، فارسی دری اصیل از توس قدیم، نیشابور و مشهد کنونی انتشار یافتهاست.
تقی کامیار همچنین علت تحت تأثیر قرار گرفتن گویش مشهدی از فارسی معیار را مرتبط با تفاوتهای اندک آن با فارسی معیار میداند واظهار میدارد:
لهجههایی مانند اصفهانی، یزدی، شیرازی و … تفاوتهای ساختاری با فارسی معیار دارند، در حالی که در گویش مشهدی تنها در برخی آواها و تکیهها با فارسی معیار متفاوت است.
محسن رحیمی، زبانشناس و شاهنامه پژوه دربارهٔ گویش مشهدی مینویسد:
(گویش توسی یکی از گویشهای ناب و ارزشمند زبان پارسی دری بودهاست که از برای پیشینهٔ تاریخی و پیوند با گذشتهٔ پارسی دری، بررسی و شناخت آن ارج و ارزش فراوانی دارد. این گویش در زیر شاخهٔ گویشهای خراسان یکی از مایهورترین، گستردهترین و پیشرفتهترین گویشهای زبانهای ایرانی بودهاست. توسیها در پیدایش و باروری زبان پارسی دری، پس از اسلام، نقش بسیاری داشتهاند. شاهنامه منثور به پشتیبانی ابومنصور محمدبن عبدالرزاق فرماندار توس و به سرپرستی وزیر او نوشته شد. دقیقی توسی آغازگر سرایش شاهنامه بود. فردوسی توسی، شاهنامه را سرود. پس از فردوسی، اسدی توسی نیز نخستین واژهنامه پارسی را گردآوری نمود. اکنون لهجهٔ مشهدی، بازماندهٔ زنده، گویش توسی است، باید گفت تا دو سده پیش تفاوتی میان گویش توسی و لهجهٔ مشهدی نبوده است، اما رفته رفته به دلایلی چند، گویش کهن توسی به فراموشی سپرده شده است، بلایی که اکنون لهجهٔ مشهدی نیز اندک اندک بدان گرفتار میآید.)
ضمایر:
من = مو
تو = تُو(گویشی خاص تر)
او(اون) = او
آن = او
ما = ما
شما = شما
آنها = اونا
گنجشک = چغوک
گوجه فرنگی = گُرجه
بشقاب برنج خوری = دووری
بشقاب میوه خوری = پیش دستی (پُشدستی)
کوچه = میلان
بالش = مُتَکّا
آب = اُو
خواب = خوو
شب = شوو
گاو = گُوو
تیله = توشله
سینی = مُجُمّه
تیر و کمان = پلخمون
مارمولک = کلپسه
تلمبه باد = ناسوس
کیک = کیس
چه مقدار = چقذر
جا بجا شدن = جل جل(جول جول)
برخی از افعال به شکل دیگری تبدیل میشوند، به عنوان نمونه «شدن» به «رفتن» تبدیل میشود، مثال: امشب چه زیبا شدی = امشوو طُو قِشَنگ رِفتی.
و بالعکس تبدیل (رفتن) به (شدن) مثال: یادت نره = یادت نِشَه
«را» ی مفعولی به «ره» تبدیل میشود، مثال: هیچکسی مثل من تو را دوست ندارد = هیچ کی (در هنگام تلفظ «هیشکی» شنیده میشود) مثل مو تو ره دوست نِدِره.
در بعضی موارد محدود، ظاهر نوشتاری (املایی) کلمات در گویش مشهدی کاملاً شبیه هم میشوند که برای افرادی که با بافت گویش مشهدی آشنایی کافی ندارند یا در معرض این لهجه به شکل مداوم قرار نگرفتهاند یا حتی گوش آنها با این لهجه آشنایی کافی ندارد میتواند گیجکننده باشد. در این موارد دقت کردن به موقعیت قرار گرفتن استرس یا کشیدگی صداها در هر کلمه میتواند به تشخیص معنی مورد نظر کمک کند. مثال رایج در این مورد شباهت ظاهری صرف افعال رفتن، بریدن، برنده شدن، بردن (چیزی یا کسی به همراه خود) در اول شخص مفرد است.
مو بُرُم(mo bo'rom)(استرس روی صدای اُ اول است) به معنی: من بروم. مثال: مو بُرُم دِگِ: دیگر من بروم.
مُبُرُّم(mobo'rrom)("مو" و "برم" جدا تلفظ نمیشوند و ر با تشدید ادا میشود) به معنی: من آن را میبرم اش. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُّمِش: تو نگران نباش من آن را (مثلاً چیزی را با اره یا با چاقو یا چیز دیگری) خواهم برید.
مُوبُرُم(moboro'm)به معنی: من میبرم. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُمِش: تو نگران نباش من او را برنده میشوم/او را شکست خواهم داد.
مُوبُرُم(mob'or'om)(دو استرس دارد و استرس اولی خفیف و استرس دومی شدید تر است) به معنی: من او را با خودم میبرم یا من او را به مقصد خواهم رساند. مثال: تو کارِت نِبِشِه مو اورِه مُبُرُمِش: تو نگران او نباش من او را (به عنوان مثال به مدرسه) میبرم.
برخی کلمات و اصطلاحات مشهدی، به همراه معنی آنها را در زیر مشاهده میکنید:
کولون = چفت و بست در، چوب بزرگی که پست در میگذاشتند تا مانع ورود افراد از بیرون بشوند، در حال حاضر معنای چفت و قفل زنجیری در را میدهد.
ملاقی = نورگیر سقف
احوال پرسی:
سلام = سلام(selam)
خوب هستید؟ = خوبن؟ (khooben)
خوب هستید که ان شاء الله؟ = ایشالله خوب هَستِن که؟ (Ishalla khoob hasten ke)
حالتان خوب است؟ = حالتان (ن در صورت تلفظ بسیار خفیف شنیده میشود یا هرگز شنیده نمیشود) خوبه؟ (haltan khoobe)
چکار میکنید؟ = چه کار (چه و کار به سرعت و در پس هم تلفظ میشوند و حرف ر نیز در اغلب موارد تلفظ نمیشود، به این صورت: «چـِکا») مُکنن؟ (che kar mokonen)
خوش میگذرد؟ = خوش مِگذِره؟ (khosh megzere)
شعر زیر، اثری است ماندگار از استاد عماد خراسانی که به گویش مشهدی سروده شدهاست:
یَرِه گِه کارِ مو و تو دِرِه بالا میگیره | ذره ذره دِرِه عشقت تو دِلُم جا میگیره | |
روز اول به خودُم گُفتُم ایَم مثل بَقی | حالا کمکم میبینُم کار دِرِه بالا میگیره | |
چَن شَبه و از مودوزُم چشمامه تا صُبحه به چُخت | یا به یک سَم بیخودی مات مِمِنِه و را میگیره | |
چَن شَبه و از مثِ چل سال پیش اَزی مرغ دِلُم | تو زمستون بَهَنِهٔ سِبزه و صحرا میگیره | |
تا سحر جُل مِزِنُم خواب به سُراغُم نیمیه | هی دِلُم مثل بِچه بَهَنِه بیجا میگیره | |
مُگُمِش هرچی که مرگت چیه کوفتی! نِمِگه | عوضش نق مِزِنِه و ذکر خدایا میگیره | |
پیری و معرکهگیری که مِگَن کار مُویه | دِرِه کمکم ای کتاب صفحه پِنجاه میگیره | |
اوکه عاشق شده پنهون مُکُنِه مثل اویِه | که سِوار شتر و پشتشِه دولا میگیره | |
کوتا کِردَن دامنارِ تا بیخِ رون، مشتی عماد! | دیگه مجنون توی خواب دامن لیلا میگیره |
این شعر با صدای استاد محمدرضا شجریان، با عنوان عشق پیری و در دستگاه (در گوشههای: زابل، مویه، مخالف) خوانده و منتشر شدهاست.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article گویش مشهدی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.