در این نوشتار، به شیوهها و نیز ابزارهای سرکوبگری و نقض حقوق بشر توسط نظام جمهوری اسلامی ایران پرداخته شدهاست.
در نظام جمهوری اسلامی ایران، نقض حقوق بشر با روشهای گوناگون، از اعدام و شکنجه (جنسی و غیر جنسی) گرفته تا سنگسار و بریدن انگشت و دست و پا و پرتاب کردن و گردن زدن… پیشینه دارد.
در سالهای گذشته با شدت گرفتن پدیده زبالهگردی در ایران و به کار گرفته شدن کودکان در آن، مقامات مسئول جمهوری اسلامی بر وجود مافیا در این موضوع صحه گذاشته اما درباره جزئیات آن تاکنون توضیحی نداده و برای برخورد با آن اقدامی نکردهاند. [۱] طیبه سیاوشی روز چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، از سیاستهای شهرداری تهران در مواجهه با آسیبهای اجتماعی از جمله تکدیگری و زبالهگردی کودکان به شدت انتقاد کرد.وی در واکنش به اظهارات اخیر شهردار تهران که وعده داده تا یک سال آینده چهره پایتخت را از متکدیان پاک خواهد کرد، هشدار داد که «اینگونه اقدامات قهری جواب نمیدهد»، بلکه باید «مرزها را کنترل» کرد و مانع حرکت «سازمانیافته» مهاجرین به سمت تهران شد.به گفته این نماینده شورای شهر تهران، «جریانهای سازمان یافتهای در فرایند انتقال مهاجرین» از مرز به پایتخت وجود دارد، به طوری که «بیش از بیست کودکِ ۹ تا ۱۰ ساله را داخل یک خودرو جمع کرده و به تهران میآورند» و بعد این کودکان «زیر دستِ پیمانکاران شهرداری زبالهگردی کرده یا در کارگاههای تفکیک زباله کار میکنند».خانم سیاوشی از این رو شهرداری تهران را خود عامل یکی از آسیبهای اجتماعی دانست و اظهار داشت: «این کودکان زیردست پیمانکاران شهرداری کار میکنند. من تصور میکردم شاید با تغییر مدیریت شهری این رویکرد عوض شود، اما از آنجا که سیستم پسماند تغییری نکرده و این کودکان کارگر ارزان محسوب میشوند، این فرآیند کماکان ادامه دارد».وی در ادامه با اشاره به بلایایی که کودکان زبالهگرد در تهران به آن دچار میآیند گفت: «شرایط کودکان زبالهگرد بسیار حاد گزارش میشود. این کودکان مریض شده، ایدز میگیرند و در همان محلهای تفکیک زباله دفنشان میکنند. روستاییان اطراف گود محمودآباد مدام از شرایط منطقه شکایت میکنند و میگویند که حداقل انتقال ایدز از گودالها را کنترل کنید تا به ما سرایت نکند».پیش از این نیز رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران از به کارگیری کودکان کار در شهرداری تهران انتقاد کرده بود.الهام فخاری گفته است: «برخی پیمانکاران شهرداری کودکان زبالهگرد را به کار میگیرند و از آنها به عنوان نیروی کار ارزان سوء استفاده میکنند. این کودکان در کارگاههای تفکیک زباله میخوابند و همه میدانیم که آنها در معرض چه آسیبهایی قرار دارند... تعدادی از این کودکان به بیماریهایی همچون هپاتیت، ایدز، حصبه و کزاز مبتلا شدهاند». اوایل تیرماه هم فاطمه دانشور عضو دیگر شورای شهر تهران نسبت به رواج کار کودکان در پایتخت هشدار داد. اظهارات خانم دانشور اما با گزارشهای دیگری نیز همراه بود از جمله فروش کودکان یا ناپدید شدن آنها در محلههای پرخطر مانند هرندی.وی اظهارداشت: «در بسیاری از موارد کودکان ناپدید میشوند و اعضای بدن آنها قاچاق میشود. بعد از مدتها نیز جسد برخی از آنها در بیابانها بدون کلیه و چشم پیدا شده است». [۲]
نظام جمهوری اسلامی در خیزش ۱۴۰۱ ایران صدها نفر را در خیابانهای ایران به طور سیستماتیک و عامدانه، با گلولههای ساچمهای و پینتبال زخمی کرد و حالا بیشتر از یک سال است که معترضان مجروح از ناحیه چشم بلاتکلیف با درد و نبود دارو و درمان شکنجه میشوند.
غزل رنجکش، حسین نورینیکو، ضحا موسوی، محمد فرضی، نیلوفر آقایی، متین حسنی هر کدام در جای جای ایران هدف گلوله ماموران حکومتی قرار گرفتند و حالا همگی در حال طی کردن روند درمان هستند.یکی از آنها که در ایران است به ایراناینترنشنال میگوید: «تا مدتها به ما دارو نمیرسید. داروهای ما را به داروخانه نمیرساندند تا با درد ما را شکنجه کنند. ما که هر روز با فشار و چشم و درد مواجه هستیم.»امیر شاهولایتی، حسین جعفری، علی زارعی، متین حسنی و حسین حسینپور از معترضانی بودند که با شلیک عامدانه ماموران حکومت نابینا و مدتها در بازداشت بودند. آنها در زندان با جلوگیری از دادن داروهایشان شکنجه شدند.
«کشتن زندانیان سیاسی به روشها و ابزارهای مختلف در چند سال اخیر، یک روند تکراری در حکومت ضد بشری جمهوری اسلامی به منظور تزریق ارعاب و ترس به جامعه است». (بیانیه گروهی از زندانیان سیاسی تهران)
اعدام به گونه حلقآویز کردن، یکی از شیوههای رایج حکومت جمهوری اسلامی برای سرکوب و کشتار مخالفانش است.
در حکومت جمهوری اسلامی، اعدامهای گروهی، از جمله، بر ضد زندانیان عقیدتی و سیاسی…، انجام میشود.
یکی از تلخترین شیوههای نقض حقوق بشر در ایران، قتلعام زندانیان عقیدتی و سیاسی در سال ۱۳۶۷ به دستور سید روحالله خمینی بود.
حکومت جمهوری اسلامی برای فریب، برای از زندانیان عقیدتی و سیاسی (مانند علیرضا شیرمحمدعلی...) را به دست زندانیان خطرناک بِزهکار از میان میبرد.
در برخی از منابع، گزارشهایی دربارهٔ سوزاندن شدن برخی از افراد نوشته شدهاست.
تیرباران کردن زندانیان، از جمله در اوائل انقلاب، یکی از شیوههای کشتار زندانیان سیاسی… بودهاست.
زدن (بریدن) گردن، یکی از شیوههای کیفردهی در حکومت پیشگفتهاست.
یکی از مهمترین ترورهای حکومت جمهوری اسلامی، جریانی به نام قتلهای زنجیرهای ایران است که به دست نیروهای وزارت اطلاعات انجام شد. ماشین ترور جمهوری اسلامی، هم در داخل و هم خارج از ایران، قربانیان قابل توجهی داشتهاست.
در برخی منابع رسمی، شماری از روشهای ترور و کشتار دگراندیشان عقیدتی و سیاسی اینگونه برشمرده شدهاست:
یکی از روشهای آزار یا کشتار زندانیان، مبتلا کردن آنها به میکروب یا ویروس کشنده است.
مقامات قوه قضاییه حکومت جمهوری اسلامی، بیماری کرونا را به عنوان ابزاری برای شکنجه بر ضد زندانیان سیاسی به کار گرفتهاند.
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای، ابتلای برخی از زندانیان (عقیدتی و سیاسی) مانند بکتاش آبتین به ویروس کرونا (و درگذشت بر اثر آن) را نتیجهٔ عملکرد مسئولان زندانها و نیز حکومت جمهوری اسلامی اعلام کرد. همچنین، گروهی از زندانیان سیاسی، مرگ بکتاش آبتین را مصداقی از «قتل سیستماتیک زندانیان سیاسی» در ایران اعلام کردند.
یکی از بدترین شیوههای سرکوب و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، تیراندازی حتی مستقیم به (سر و قلب و پا… ی) معترضان است.
شمار قابل توجهی توسط حکومت جمهوری اسلامی ربوده و ناپدید شدهاند و هیچ اطلاعی از زندهبودنشان در دست نیست؛ از جمله، فرود فولادوند و علیاصغر کاظمی (شایان کاویانی).
در این حکومت، ربودن پیکرهای مخالفان کشتهشده
در این حکومت پس از کشتن، از دادن جنازه کشتهشده به خانواده خودداری میکنند و تحویل جنازه را مشروط به دریافت «پول تیر» یا «پول طناب» میکنند.
سنگسار، یکی از دردناکترین شیوههای پایمال کردن حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی است. در جمهوری اسلامی، ۱۵۰ (صد و پنجاه) حکم سنگسار، اجرا شدهاست.
بریدن انگشتان دست و نیز دست و پا-که جزو احکام کیفری دین اسلام است-یکی از دیگر از موارد نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی است.
«آیا میدانید که تعداد زیادی از زندانیها تحت شکنجه، توسط بازجویانشان کشته شدهاند؟! آیا میدانید که در زندان [شهر] مشهد، حدود ۲۵ دختر به خاطر آنچه بر آنها رفته بود، مجبور به درآوردن تخمدان یا رحم شدند؟! آیا میدانید که در برخی زندانهای جمهوری اسلامی، دختران جوان به زور، مورد تجاوز قرار میگیرند!»
نامه منتظری به خمینی پس از اطلاع از اعدام دستهجمعی زندانیان عقیدتی-سیاسی ایران در تابستان ۱۳۶۷.
«شلاق میزدند که نماز بخوانیم».
عفت ماهباز، زندانی سیاسی در دهه ۱۳۶۰
«عکسهای پزشکی قانونی زنجان، نشان میدهد که تن من از شانه و سینه تا بازو و ران پا چگونه توسط مردان [زندانبان] دریده شده بود…. من بارها و بارها، چه در سلولهای انفرادی و چه در بند عمومی زندان اوین، حتی در بند عادی زنان زندان زنجان، روایتهایی از تعرضهای [جنسی] مردان حکومت جمهوری اسلامی ایران نسبت به زنان را شاهد بودهام و شنیدهام». نرگس محمدی
آزار و حتی تجاوز جنسی، یکی از شکنجههای روان-تنی در حکومت جمهوری اسلامی است.
برخی از زندانیان، چند یا چندین ماه در سلول انفرادی، حبس میشوند.
همچنین برخی از پاسدارها روی جنازه زندانیان اعدامشده، راه میرفتند؛ در حالی که زندانیان دیگر، نظارهگر بودند.
برخی از بازجوها و شکنجهگران حکومت جمهوری اسلامی، با تهدید و در همان زندان، همسر زندانیان سیاسی را از آنان جدا میکردند و بعدها به عقد خود درمیآوردند.
برخی از زندانیان را به کمک به اعدام دوستان زندانیشان میکردند.
برخی از بازجویان، زندانیان را در «اتاق گاز» شکنجه میکردند. همچنین یکی از زندانیان، به دلیل مسخره کردن شعری از خمینی، سه بار به «اتاق گاز» برده شده و پنج ماه در سلول انفرادی، حبس شده بود.
زندانیان سیاسی را همراه با شکنجه به تاریکخانه (سلولی بدون نور و توالت و تنها با یک لباس زیر) حبس میکردند.
برخی از زندانیان سیاسی… با گرسنگی در سلول انفرادی شکنجه میشدند.
پاسداران زندان، زندانیان، از جمله، سیاسی را در «تونل مرگ» با چوب و کابل و ابزارهای دیگر، کتک میزدند.
یکی از روشهای شکنجه زندانیان، از جمله، زندانیان سیاسی، برهنه کردن آنان به گونه گروهی و در هوای سرد و سپس زدن آنان با چوب و چماق و کابل و کمربند است.
به گواهی برخی از زندانیان، در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی، زندانیانی که به همکاری و جاسوسی بر ضد زندانیان دیگر نمیپرداختند، چند سال به حبسشان افزوده میشد.
بر پایه برخی از منابع، زندانیانی که از مصاحبه اجباری خودداری میکردند، مورد ضرب و شتم قرار میگرفتند.
برخی از حوزویان بازجو مانند هادی غفاری، روی پشت دختران ۱۵–۱۴ ساله مینشست و آنها را مجبور میکرد که راهش ببرند و صدای حیوان درآوردند. او در زندان اوین، لبادهاش را در شلوارش میکرد و زندانیان را شلاق میزد.
برخی از شیوههای دیگر شکنجه کردن در جمهوری اسلامی عبارتند از:
برخی از زندانیان سیاسی، مانند منوچهر بختیاری... از حقِ داشتن وکیل، دیدار و تلفن، محروم شدهاند.
در حکومت جمهوری اسلامی، زندانیان، از سوی مسئولان حکومت یا زندان، از جمله، زندانیان عقیدتی و سیاسی، به شیوههای گوناگونی، تهدید میشوند؛ از جمله، با طناب دار، تهدید جنسی خود یا یکی از اعضای خانواده و مواردی دیگر.
برخی از عوامل وابسته به حکومت جمهوری اسلامی، ترور و سلاخی شدن فریدون فرخزاد را به سازمان درفش کاویانی نسبت دادهاند که البته این اتهام به دلیل دست داشتن خود حکومت جمهوری اسلامی در ترور وی، رد شدهاست.
از سوی حکومت جمهوری اسلامی با برخی از شخصیتهای سرشناس مخالفان حکومت (از جمله، فریدون فرخزاد)-که در بیرون از ایران اقامت داشتند-تماس برقرار شده و ادعا میشود که وضعیت در جمهوری اسلامی برای بازگشت مخالفان، به شرط ادامه ندادن فعالیت سیاسی، تغییر کرده و آنان میتوانند بدون نگرانی به ایران بازگردند؛ در حالی که بعدها روشن شد که هدف اصلی از چنین تماسها و گفتوگوهایی کشتن آنهاست.
مسئولان حکومت جمهوری اسلامی دلیل کشتهشدن معترضان را خودکشی، بیماری زمینهای، گاز گرفتن سگ و حتی شلیک معترضان به یکدیگر اعلام میکنند.
پیگیری نکردن و پاسخ نبودن به درخواست برخی از زندانیان و خانوادههایشان یکی از موارد دیگر نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
تخریب چهره و ریختن آبروی مخالفان و زندانیان، یکی از شیوههای مربوط است.
در آذر ۱۳۹۹، یک شاعر ایرانی به نام ابوالحسن کمالی، با شکایت سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و با حکم دادگاه انقلاب یاسوج، به هفت ماه زندان در خانه با پابند الکترونیکی و شرکت در مراسمهای مذهبی (با تأیید روحانی مسجد) محکوم شد. اتهامات وی، «توهین به مقدسات و نشر اکاذیب» بودهاست.
نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت امر ولی فقیه، با دخالت در امور کشوهای دیگر و به راه انداختن جنگهای نیابتی، باعث نقض حقوق بشر در آن کشورها شدهاست؛ از جمله، سوریه (پشتیبانی از رئیسجمهور سوریه)، عراق، افغانستان و لبنان… و یمن.
یکی از روشهای پایان دادن به اعتراضات به ویژه سراسری (از جمله در اعتراضات سالهای ۱۳۸۸، اعتراضات دی ۱۳۹۶ ایران و اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران)، قطع نمودن اینترنت به گونه موقت و نیز فیلتر یا مسدود کردن شمار قابل توجهی از تارنماها… ست. بر پایه برخی از منابع، خاموشیهای اینترنتی توسط حکومت جمهوری اسلامی و در برابر اعتراضات آبان ۱۳۹۸ ایران تا اعتراضات تابستان ۱۴۰۰ ایران بارها رخ دادهاست.
بر اساس برخی از منابع، سرکوب و نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی، چند بخش و لایه دارد:
برخی از ابزارها و جنگافزارهای بهکارگرفته برای نقض حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی:
و مواردی دیگر.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article روشها و ابزارهای نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.