«بهار دلکش» یکی از تصنیفهای درویشخان است که در آواز ابوعطا، گوشهٔ حجاز اجرا شدهاست.
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (ژوئیه ۲۰۱۷) |
تاکنون خوانندگان چندی چون عبدالله دوامی، محمدرضا شجریان، علیرضا قربانی، رشید بهبودف، عارف، شکیلا، وحید تاج، سالار عقیلی، دریا دادور، و محمد معتمدی، سید خلیل عالی نژاد این تصنیف را اجرا کردهاند.
در بعضی منابع به اشتباه ابداع تصنیف بهار دلکش به عارف قزوینی منسوب شده است از جمله مجلهٔ موسیقی شماره ۲۰ و آلبوم عشق داند (از آثار لطفی و شجریان). جالب این که لطفی و شجریان در اجرایی که در سال ۱۳۵۴ در تلویزیون ملی ایران داشتند این تصنیف را به نام درویش خوانده و نواخته بودند. روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران از این تصنیف به عنوان یکی از آثار درویشخان یاد کرده است. ارشد تهماسبی در کتاب تصانیف عارف، ذکری از این آهنگ به میان نیاورده در حالی که در کتاب مجموعهٔ آثار درویشخان، نُت و شعر آن را آورده است. فرامرز پایور هم در کتاب ردیف آوازی و تصنیفهای قدیمی دوامی مینویسد: «آهنگ از درویشخان و شعر از ملکالشعرای بهار است که در مجلس شورای ملی به نفع حریقزدگان شهر آمل، تخصیص داده شده و در سال ۱۲۹۴ خورشیدی خوانده و اجرا شده است. بندهای دیگر این تصنیف در دیوان عارف آمده است.» مجله موسیقی شماره ۱۷، آلبوم ترانههای ایرانی، کتاب آهنگهای اصیل ایرانی نیز تصنیف را از درویشخان میدانند.
== سلام
==
بهار دلکش رسید و دل بهجا نباشد | از آنکه دلبر دمی به فکر ما نباشد | |
در این بهار ای صنم بیا و آشتی کن | که جنگ و کین با من حزین روا نباشد | |
صبحدم بلبل، بر درخت گل، بهخنده میگفت | نازنینان را، مهجبینان را، وفا نباشد |
اگر که با این دل حزین تو عهد بستی | حبیب من، با رقیب من، چرا نشستی؟ | |
چرا دلم را عزیز من، ز کینه خستی؟ | بیا بَرَم شبی از وفا ای مه الستی | |
تازه کن عهدی که با ما بستی |
به باغ رفتم دمی به گل نظاره کردم | چو غنچه پیراهن از غم تو پاره کردم | |
روا نباشد اگر ز من کناره جویی | که من ز بهر تو از جهان کناره کردم | |
ای پری پیکر، سرو سیمین بر، لعبت بهاری | مهوشی جانی، دلکشی اما، وفا نداری |
به باغ رفتم چو عارضت گلی ندیدم | ز گلشنات از مراد دل گلی نچیدم | |
به خاک کوی تو لاجرم وطن گزیدم | ببین در وطن از رفیقانت، | |
وز رقیبانت، در وطنخواهی چهها کشیدم |
ز جشن جمشید جم، دلی نمانده خرم | از آن که اهرمن را مکان بود به کشور جم | |
به پادشه عجم بده ز باده جامی | مگر که پادشه عجم ز دل برد غم | |
خسرو ایران، باد جاویدان، به تخت شاهی | دشمنش بی جان، ملکش آبادان، چنان که خواهی |
ز جنگ بینالملل مرا خبر نباشد | ز بارش تیر آهنین حذر نباشد | |
مرا به غیر از غمت غم دگر نباشد | تو شاه منی، با ولای تو، با صفای تو | |
از رقیبانم حذر نباشد |
This article uses material from the Wikipedia فارسی article بهار دلکش, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.