نتایج جستجو برای «نوروز واژهٔ » - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
نوروز در ایران باستان است و در مناطق وسیعی در آسیا و دیگر نقاط جهان جشن گرفته میشود. زمان برگزاری نوروز، اعتدال بهاری و در آغاز فصل بهار است. نوروز،... |
زبان فارسی (تغییرمسیر از ورود واژه هاي اروپايي به فارسي) عجم) میگفتند. نام فارسی در زبانهای غربی از واژهٔ یونانی (Persís) Περσίς آمدهاست. این واژه یونانیشدهٔ واژهٔ پارسَه در پارسی باستان است که در فارسی امروزی... |
سیزدهبدر (تغییرمسیر از سیزده نوروز) میپردازند. سیزده نوروز در ایران تعطیل رسمی است. در بخشنامهٔ ۱۰۱۶ مورخ اول آبان ۱۳۴۷ نیز این روز تعطیل رسمی اعلام شده بود. مشهور است که واژهٔ سیزدهبدر بهمعنای... |
جغرافیای جشن نوروز به مناطق جغرافیایی گفته میشود که نوروز در آن جشن گرفته میشود. امروزه علاوه بر ایران در کشورهای عراق، هند، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان،... |
هفتسین (رده نوروز) حرف «سین» آغاز میشود و بهطور سنتی در نوروز، سال نوی ایرانی، گسترانده میشود. هفتسین از مشهورترین مراسم نوروز است که روی زمین یا میز گذاشته میشود و... |
مردم کرد (تغییرمسیر از پیشینهٔ واژهٔ کرد) بوده، به رستم زابلی اشتهار یافتهاست»... و سپس در مورد معنای واژهٔ کُرد نتیجهگیری میکند: واژه کُرد به معنی مرد جنگی دلیر؛ مرد شمشیرزن و مرد دلاور است. منابع... |
تحویل سال، قبل از ظهر باشد همان روز نوروز است و در صورتیکه تحویل سال بعد از ظهر واقع شود، فردای آن نوروز است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۰، ۲۱ یا ۲۲ مارس... |
نوروز در ایران باستان به پیشینه، مراسم و رویدادهای مربوط به نوروز در ایران باستان میپردازد. قدمت نوروز و وجود این جشن به زمانهای پیش از شکلگیری ایران... |
قزاقستان (بخش نوروز در قزاقستان) منطقه نفوذ کردهاست. واژهٔ قزاقستان از دو بخش «قزاق» و پسوند فارسی «ستان» تشکیل شدهاست، که به معنای «سرزمین قزاقها» است. واژه قزاق نیز خود به معنی «کوچنده»... |
دوران ایران باستان اشاره دارد. جشنهای بزرگ ایرانیان باستان عبارت بودند از: نوروز، مهرگان، جشنهای آتش، گاهنبارها و جشن فروردگان که در هر یک از این جشنها... |
کنونی کاربرد حقوقی دارد. این واژه از مفرد کردن واژهٔ «جُناح» ساخته شدهاست، اما «جناح» خود عربیشدهٔ واژهٔ پارسی «گناه» است. واژگانی مانند «پهلوان» (پهلوان)... |
روش هشانا (تغییرمسیر از نوروز یهودیان) تمامی ماه ایلول هر روز صبح شوفار نواخته میشد تا روز روش هاشانا فرابرسد. این واژه معادل «یوم الدین» در اسلام است زیرا «ها» در عبری معادل «ال» در عربی میباشد... |
بهعنوان nap harriyanam (خدای ایرانیان) یاد میکند. شکل فارسی واژهٔ ایران (Īrān) برگرفته از واژهٔ پارسی میانهٔ Ērān (پهلوی کتیبهای: 𐭠𐭩𐭫𐭠𐭭) است، که نخستین... |
بعضی از واژهها از اول واژه حذف میشود، اما معنای واژه تغییر نمیکند؛ مانند: «آلاله» و «لاله». در واژهٔ «ایمن»، «آ» که در عربی در آغاز واژهٔ «آمن» وجود... |
حاجی فیروز (رده نوروز) فرهنگ ایرانیان است که در نخستین روزهای هر سال، در کنار عمو نوروز، به شهرها میآید تا از آمدنِ نوروز به مردم آگهی دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاهرُخ، با کُلاهِ... |
ایرانشهر (مفهوم) (تغییرمسیر از ایران (واژه)) ایرانشهر (ērānšahr)، (برآمده از واژهٔ پارسیگِ ērān : 𐭠𐭩𐭫𐭠𐭭)، نامِ شاهنشاهیِ ایران در روزگارِ ساسانیان بود و تحلیلگران این موضوع را قطعی میدانند... |
عهدهدار ولایات خراسان، مازندران و قومس شد؛ امیر نوروز نیز نیابت او در خراسان را به عهده داشت. امیر نوروز در ذیحجه سال ۶۸۷ ه.ق علیه غازان دست به شورش زد... |
در اوستا واژهٔ «اَئیریَ» (به اوستایی: 𐬀𐬌𐬭𐬌𐬌𐬀) برای اشاره به همین نژاد استفاده شده است. به جز واژهٔ ایران، این کشور بیشتر با پارس و واژههای برگرفته... |
حبشی=نجاشی)-نمرهNuméro-نوئلNoël-نوت، نت ---Note-نوترون-نوراستِنیNeurasthénie-نِورُز، نوروزNévrose-نورماتیف-نورولوژی-نِوروم Névrom-نوکلئول-نوکلئوپلاسم-... |
نشادر (nişadır) نشانه (nişane) نعلچه (nalça) نگار (nigâr) نماز (namaz) نوروز نوظهور (nevzuhur) نهالی نهان (nihan) نیمتنه (mintan) هاله (hale) هرکس (herkes)... |