علم کَلام حوزهای در اندیشه اسلامی است که به گفتگو پیرامون پایهها و بنیانهای اعتقادی و جهانبینی دینی بر پایه استدلال عقلی (خردی) و نقلی (گزارشی) میپردازد و به شبههها و بدگمانیهایی که در این زمینه پدیدار میشود، (در چهارچوب اسلامی) پاسخ میدهد.
این پدیده ناشی از نیاز به پدیداری و دفاع از بنیانهای اعتقادات اسلامی در برابر کسان مشکوک (گمانیک) و بدبین و شکگرایی دینی است. از دانشمندان علم کلام با عنوان «متکلم» یاد میشود و این کارکردی است که آنها را از فیلسوفان، فقها و دانشمندان اسلامی جدا میکند. در نوشتارهای اسلامی، گاه از متألهین دیگر ادیان نیز به عنوان متکلم نام برده شدهاست.
دانش (فن) کلام از علوم اسلامی است که رویکردهای گوناگونی در آن وجود دارد. در برخی رویکردها بر کاربرد خرد و عقل و علم در پرسشهای دینی و اعتقادی پافشاری میشود و در برخی رویکردهای دیگر، منابع نقلی و شنیداری مورد تأکید جدی قرار میگیرد. علم کلام باورمند به تحقیقی و پژوهشی بودن باورهای دینی است، و به دنبالهرو بودن در این زمینه باور ندارد.
این فن به پایههای اعتقادی در یک دین و رویارویی و بحث با نظرات دیگر اندیشهها میپردازد. جُستارهایی مانند برهانهای اثبات وجود خدا، حدوث یا قدم جهان هستی، نبوت خاصه و نبوت عامه، عدل الهی، امامت، معاد و … در این رشته نظری بحث میشود.
لغتنامهٔ دهخدا دربارهٔ علت نامیده شدن این علم بدین نام، چنین آوردهاست:
این علم را برای آن علم کلام خوانند که اولین اختلاف در کلام الله را مطرح و مورد مباحثه قرار داده و از مخلوق و غیر مخلوق بودن آن صحبت بمیان آوردهاند. (از الانساب سمعانی).
در دائرةالمعارف فارسی مصاحب در وجه تسمیه کلام آمدهاست: «در اینجا تأثیر دو زبان یونانی و سریانی را نباید فراموش کرد، زیرا در زبان یونانی لوگوس هم به معنای کلمه و هم به معنای کلام میآید و نیز به معنای استدلال و در زبان سریانی واژه ملل(mallal) با مشتقات آن به معنای کلام و استدلال وارد شده. در زبان لاتین نیز واژه ثئولوژی(theology) به معنای بحث دربارهٔ خداوند است که احتمال میرود در دوران نهضت ترجمه وارد حوزه علوم اسلامی شده باشد.»
دلیل نامگذاری این علم به کلام را میتوان وجوهی از این دست دانست:
علم کلام را نیز نمیتوان معادل فلسفه تلقی نمود. گرچه ظاهر علم کلام و فلسفه الهی، هر دو بر مبنای استدلال عقلی (مسامحتا-مشترک لفظی است) استوار گردیدهاند، ولی تفاوتهایی میان آنها وجود دارد که به مهمترین آنها اشاره میشود:
مُتَکَلِّمْ یا کلامشناس کسی است که با علم کلام و اصول آن، آشنا باشد.
لغتنامهٔ دهخدا در سرواژهٔ متکلم چنین آوردهاست:
عارف به علم کلام. (از اقرب الموارد). کسی را گویند که بعلم کلام و اصول آشنا باشد. این علم را برای آن علم کلام خوانند که اولین اختلاف در کلام الله را مطرح و مورد مباحثه قرارداده و از مخلوق و غیر مخلوق بودن آن صحبت بمیان آوردهاند. (از الانساب سمعانی). صاحبان علم کلام؛ و علم کلام علمی است که در آن مقدمات علم منقول را به دلایل عقلی ثابت کنند و دلایل رابه ادله عقلیه موجه سازند. اهل کلام. کلامی. آن که علم کلام داند. آن که توفیق میان فلسفه و دین خواهد. عالم بعلم کلام. دانای بعلم کلام. آن که فهم حقایق اشیاء خواهد به برهان با شرط مطابقت با دین. عالم به علم کلام. (از یادداشت به خط دهخدا). که حقایق اشیاء را با برهان و انطباق با احکام شرع درک کند و بدیگران تعلیم دهد از طریق خطابه و جز آن.
علاوه بر بررسی اصول دین و اعتقادات اسلامی موارد زیر نیز مطرح اند:
رابطه میان عقل (علم) و دین(وحی)
رابطه دین با سیاست (سکولاریسم)
رابطه آزادی و دین (آیین الهی یا بشری)
رابطه میان قضا و قدر الهی و اختیار انسان
عصمت انبیا-علل گرایش به دین و
مذاهب کلامی بسیاری در جهان اسلام مطرح شدهاست، ولی معروفترین آنها عبارتند از:
مذهب کلامی امامیه، به زمان اهل بیت بازمیگردد. این مکتب در عصر امام محمد باقر متولد سال ۵۷ هجری، و امام جعفر صادق، متولد سال ۸۳ هجری، به اوج خود رسید.
در قرن دوم هجری، برخی از مکاتب عقلی کلامی دیگر، مانند مکتب «معتزله» پدید آمدند. مکتب معتزلة، توسط «واصل بن عطاء»، متوفای سال ۱۳۱ هجری بنیانگذاری شد. او با حسن بصری معاصر بود و در مجالس درس او شرکت مینمود، ولی از شیوه فکری وی کنارهگیری کرد و حوزه کلامی دیگری را تأسیس نمود و بدین جهت، مکتب او «معتزله» نامیده شد؛ در حالی که پیروان این نحله، خود را «اهل التوحید و العدل» مینامیدند.
در قرن سوم هجری، مکاتب فکری و کلامی دیگری نیز، مانند مکتب «طحاویة» توسط «احمد ابن محمد ابن سلامة الطحاوی»، متولد سال ۲۲۹ هجری در مصر، و مکتب «اشعریة» توسط «ابو الحسن علیّ ابن اسماعیل ابوالحسن اشعری»، زاده سال ۲۶۰ یا ۲۷۰ هجری در منطقه بینالنهرین، و مکتب «ماتریدیة» توسط «ابومنصور ماتریدی»، متوفای سال ۳۳۳ هجری در سمرقند به وجود آمدند.
امامان شیعه، پیروان خود را از بحثهای بیهوده کلامی که راه به جایی نمیبرد بر حذر میداشتند؛ و با این همه خود به پرورش برخی متکلمان همت میگماشتند. بر این اساس، میتوان گفت از دیدگاه پیشوایان مکتب امامیه، قدم نهادن در وادی کلام با دو شرط روا و بلکه بایستهاست: نخست آنکه متکلم از شایستگیهای لازم برای این کار برخوردار باشد؛ و دوم آنکه از ورود به بحثهایی چون قدیم یا حادث بودن کلام الهی که فایده چندانی دربرندارد بپرهیزد.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article علم کلام, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.