موعظه

موعظه در لغت به معنای «پند و نصیحت و آنچه را شخص از پند و نصیحت و وعده و وعید بیان می‌کند» می‌باشد.

پند دادن، نصیحت کردن، اندرز دادن، وصیت کردن، وعظ کردن و موعظه کردن؛ همگی در زبان فارسی به یک معنا استعمال شده‌اند. گاهی حکمت در قالب موعظه و نصیحت القاء می‌شود. حکمت به معنی علم و دانش، راستی و درستی و کلام موافق حق می‌باشد.

موعظه در عین حال یکی از انواع شیوهای سخنرانی است، روش‌های دیگر عبارتند از حکمت و خطابه که به اقتضای نزدیکی و را بطه تنگاتنگ این مفاهیم در این نوشتار سعی به تعریف و مقایسه هر سه مفهوم شده‌است.

موعظه و حکمت

تفاوت موعظه و حکمت در اینست که حکمت تعلیم است و موعظه تذکار، حکمت‌برای آگاهی است و موعظه برای بیداری، حکمت مبارزه با جهل است و موعظه مبارزه با غفلت، سر و کار حکمت‌با عقل و فکر است و سر و کار موعظه با دل و عاطفه، حکمت‌یاد می‌دهد و موعظه یادآوری می‌کند، حکمت‌بر موجودی ذهنی می‌افزاید و موعظه ذهن را برای بهره‌برداری از موجودی خود آماده می‌سازد، حکمت چراغ است و موعظه بازکردن چشم است‌برای دیدن، حکمت‌برای اندیشیدن است و موعظه برای به خود آمدن، حکمت زبان عقل است و موعظه پیام روح. از اینرو شخصیت گوینده در موعظه نقش اساسی دارد، بر خلاف حکمت. در حکمت روحها بیگانه‌وار با هم سخن می‌گویند و در موعظه حالتی شبیه جریان برق که یک طرف آن گوینده است، و طرف دیگر شنونده به وجود می‌آید و از این رو در این‌گونه از سخن است که «اگر از جان برون آید نشیند لا جرم بر دل»، و گرنه از گوش شنونده تجاوز نمی‌کند. دربارهٔ سخنان موعظه‌ای گفته شده‌است: «الکلام اذا خرج من القلب دخل فی القلب و اذا خرج من اللسان لم یتجاوز الاذان» سخن اگر از دل برون آید و پیام روح باشد در دل نفوذ می‌کند اما اگر …

موعظه و خطابه

موعظه با خطابه نیز متفاوت است، سر و کار خطابه نیز با احساسات است اما خطابه برای تهییج و بیتاب کردن احساسات است و موعظه برای رام ساختن و تحت تسلط درآوردن، خطابه آنجا به کار آید که احساسات خمود و راکد است و موعظه آنجا ضرورت پیدا می‌کند که شهوات و احساسات خود سرانه عمل می‌کنند خطابه احساسات، غیرت، حمیت، حمایت، سلحشوری، عصبیت، برتری طلبی، عزت طلبی، مردانگی، شرافت، کرامت، نیکوکاری و خدمت را به جوش می‌آورد و پشت‌سر خود حرکت و جنبش ایجاد می‌کند، اما موعظه جوششها و هیجانهای بیجا را خاموش می‌نماید، خطابه زمان کار را از دست‌حسابگریهای عقل خارج می‌کند و به دست طوفان احساسات می‌سپارد اما موعظه طوفانها را فرومی‌نشاند و زمینه را برای حسابگری و دوراندیشی فراهم می‌کند. خطابه به بیرون می‌کشد و موعظه به درون می‌برد.

فردوسی می‌گوید:

بسوی خراسان فرستادشانبسی پند و اندرزها دادشان

سعدی می‌گوید:

بدان ماند اندرز شوریده حالکه گویی بکژدم گزیده منال

منابع

  • لغت‌نامه دهخدا
  • فرهنگ لغت معین
  • سیری در نهج البلاغه، تألیف:مرتضی مطهری

Tags:

زبان فارسیعلم

🔥 Trending searches on Wiki فارسی:

ایرلنددرکونیمسیح علی‌نژادتحریک نوک پستانفتیش پستانسیروس گرجستانیپاسارگادباغ ارملیونل مسیحمیدرضا آذرنگقانون تغییر ساعت رسمی ایرانفورد فستیواپورنوگرافی هاردکورعنکبوت مقدسآرژانتینامیر قلعه‌نوییسوپر (فیلم ۲۰۱۰)توماس توخلچشم‌چران عمارتمهدی پاکدلژوزف استالینمسیحیتاصغر فرهادیماساژ اروتیکشهرام صولتینهنگ (فیلم ۲۰۲۲)سگ‌بندصادق هدایتعبدالمالک ریگیعثمان یکمفرندزماشاالله ورواییشریک جنسیکریم منصوریاحمد کسرویامیر جعفریام‌بی‌سی پرشیادیلدو بنددارشبنم مقدمیپوزیشن میسیونریجیجی حدیدمورمور (فیلم)دودمان صفویسعید پورصمیمیبانیپال شوموناندام جنسیامیرحسین رستمیوزارت اطلاعاتشهرستان‌های ایرانچارلز سومالیزابت دومیاس (خواننده)نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایراناختلال کمبود توجه بیش‌فعالیزمین‌لرزهآتیلا پسیانیپژمان بازغیواژن مصنوعیدوش مقعدگوکونفهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های جهانسید محمد خاتمیهادی غفاریآقامحمدخان قاجاربدن انسانساندرا بولاکدرکونی جنسیحافظمجید واشقانیلبه (فرج)شاهین نجفیمریلین مونروتاجیکستانفیلم پورنوشکیراجاستین بیبرکریم اکبری مبارکهمتوکلوپرامید🡆 More