رضا طاهری (متولد ۱ مرداد ۱۳۵۵، بندر کنگان) شاعر و نویسنده ایرانی است.
بیشتر شعر سپید میسراید؛ و تاکنون چهار مجموعه شعر و هشت کتاب از او به چاپ رسیدهاست. مهمترین اثر وی در زمینه جغرافیای تاریخی جنوب از مروارید تا نفت است. طاهری در کنار شعر و شاعری و پژوهش در تاریخ جغرافیا که وجه غالب کار اوست به ترجمه شعر نزار قبانی از عربی به فارسی و همچنین همراهی با گروههای تئاتر نیز پرداختهاست.
رضا طاهری | |
---|---|
زاده | یک مرداد ۱۳۵۵ بندر کنگان |
پیشه | شاعر و مترجم و پژوهشگر |
ملیت | ایران |
کتابها | هفت تا و دو تا دوستت دارم، از فال قهوه، داستان مرگ سیزدهم، شبانهها، کارتونی، از مروارید تا نفت |
این نوشتار حاوی گفتاورهای بسیار زیاد یا بیش از اندازه طولانی برای یک مدخل دانشنامهای است. |
چهار شعر کوتاه برای سفر از چهار مجموعه شعر رضا طاهری
جامه دانم را که بستی
کالسکهای گوشهٔ خیابان ایستاد و
گفت: «فقط دو نفر» / ترس من با تو سوار شد
آخرِ این هر شب در این پیراهن نیستم
باد میآید و میبردم
بیخبر از هرکجا که دلم برای تو تنگ است و
تو آسمان را میکشی روی سرت
که از من خبری نیست
از این که ماه را برمیدارم از آسمان خالی
میگذارم گوشه لبت که خدایی بکنم
سفر به من آموخت
در راههای گمنام قدم بردارم
به مسافرخانههای گمنام بروم
با آدمهای گمنام دوست شوم
به راستی سفر برای من چه داشت
که همیشه غمگین ام میکرد
همیشه یک مسافر نا شناختهام
که ناگزیر به عبور از تاریکی است
وقتی از سفر به خانه بر میگردم
میترسم چمدان ام را باز کنند
تو همه جا پراکنده شوی
و حضور مرا دریابند
میگویدم هنگامی که به رقص برمیخیزاندم
کلمههایی که شبیه دیگر کلمهها نیست
زیرِ بازوهایم را میگیرد
و بر یکی ابر مینشانَدم
بارانی سیاه از چشمانام
تند… تند میبارد
مرا با خود میبرد… میبرد
به بعد از ظهری که ایوانش عطرآگین است
و من دخترکی در دستانِ او
پَری که نسیماش میبرد
برایم هفت دایرهٔ ماه میآورد
در دستاناش… و بقچهای ترانه میآورد
آفتابی میدهدم
و تابستانی… و دستهای از چلچلهها
چیزهایی بازمیگوید که سرگیجه میگیرم
به من میگوید: هدیهٔ گرانبهایم
و برابر با هزارها ستاره
من گنج ام
و زیباترین نقشی که دیدهاست
آنسان که رقص و گامها را از یاد میبرم
کلمههایی که تاریخ ام را باژگونه میکند
برای لحظهای مرا زن میسازد
برایم قصری خیالی میسازد
که جز زمانی کوتاه در آن زندگی نمیکنم
و بازمیگردم به سوی میز خود و بازمیگردم
هیچ چیزی با من نیست
جز کلمهها
- پسرک پنج ساله یک عدد
- عروسک خندهرو یک عدد
- قالیچهٔ ایرانی یک عدد.
- یک اتاق محتوی وسایل لازم زندگی.
قالیچه را توی اتاق فرش کنید. پسربچه را روی حصارکهای باغچهٔ قالیچه بگذارید، عروسک را هر جا که پسر بچه دلش خواست. پسربچه روی گلبرگهای باغ راه میرود، گلها زیر پایش له میشوند. عروسک از ته دلش به او میخندد. پسر بچه دل گرفته گوشهای از رنگ آبی قالیچه مینشیند. گل نیلوفری را میچیند و در آب میاندازد.
وی پیشنهاد میکند برای نامگذاری روزها بر اساس سنت ایرانی تلفیقی از گاهشمار جلالی و باستانی مورد نظر قرار گیرد در این روش تعداد روزهای ماه بر مبنای تقویم جلالی حساب شده مثلاً شش ماه اول همان ۳۱ روز باشد و روزهای نامگذاری شده باستانی بر پایهٔ نامگذاری کهن ماههای ۳۰ روزه نامگذاری شود و روز ۳۱ ماه نیز نامگذاری جدید شود. در این روش ۵ یا ۶ روز به آخر سال نمیرود؛ مثلاً سپندارمذ برابر ۵ اسفند به بهمن ماه منتقل نمیشود یا هرمزدروز و شب یلدا دقیقاً با تقویم جلالی و منطبق با گاهشماری طبعیت در تقویم خواهد بود؛ و با همین شکل گاهنبارها نیز با گاهشماری طبیعی خود همراه میشوند. ایشان تیرگان را برابر نام کهنش و در روز ۱۳ تیر در تقویم جلالی میداند نه ۱۰ تیر و مینویسد: «از جمله ۶ گاهنبار مهم مِیدیوشَهم به معنی «میان تابستان» است که جشن برداشت خرمن نیز بودهاست. افزون بر تیر روز ۱۵ تیرماه(۱۰۵ روز از سال گذشته) بتیکان (دی به مهر) جشن میگرفتهاند، آفرینش آب در این گهنبار رخ دادهاست. در بندهشن آمدهاست: «دیگر، آب را آفرید به پنجاه و پنج روز که از روز مهر، ماه اردیبهشت است تا روز آبان، ماه تیر، پنج روز درنگ کرد تا روز دی به مهر. آن پنج روز گاهنبار و آن را نام مدیوشم (فرنبغ دادگی، ترجمه بهار، ۱۳۷۵، ص ۴۱)» در اوستا، کردهٔ چهارم میخوانیم: «تشتر، ستارهٔ رایومند فرهمند را می ستاییم؛ که شتابان به سوی فراخکرت بتازد چون آن تیرِ در هوا پَران که آرش تیرانداز - بهترین تیرانداز ایرانی -از کوه «اَیریو خشتوثَ» به سوی کوه «خوانونـَت» بینداخت… آنگاه آفریدگار اهوره مزدا بدان دمید، پس آنگاه [ایزدان] آب و گیاه، مهر فراخ چراگاه، آن [تیر] را راهی پدیدآوردند. (دوستخواه، ج ۱، ص ۳۳)» «جشن تیرگان» از بزرگترین جشنهای ایران باستان است در ستایش و گرامیداشت «تیشتـَر» (تِشتـَر- تیر-شباهنگ- شِعرای یَمانی)، ستارهٔ بارانآور در باورهای مردمی، و درخشانترین ستارهٔ آسمان که در نیمهٔ دوم سال، همزمان با افزایش بارندگیها، در آسمان سرِ شبی دیده میشود. جشن تیرگان در آیینهای آب پاشی (آب ریزان یا آب پاشان)، فال کوزه، روز آرش شیواتیر و نویسندگان و دست بند تیر و باد نمود بارزد دارد.»
This article uses material from the Wikipedia فارسی article رضا طاهری, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.