این نوشتار به بررسی جنجالهای پیرامون محمود احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری نهم و دهم میپردازد.
محمود احمدینژاد در اردیبهشت ۱۳۸۵، (کمتر از ۱سال پس از رسیدن به قدرت)، به محمد علیآبادی (رئیس سازمان تربیت بدنی وقت) دستور داد که مقدمات حضور بانوان تماشاچی را در مسابقههای فوتبال فراهم کند. این دستور موجی از انتقاد را میان روحانیون سنتی و محافظهکاران حاکم برانگیخت، تا جایی که چند مرجع تقلید را هم به واکنش واداشت. احمدینژاد حدود دو هفته به مخالفتها واکنشی نشان نداد و تصمیمش را عوض نکرد اما سرانجام رهبر انقلاب ، در این ماجرا میانجیگری کرد و به دولت دستور داد که نظر مراجع تقلید را محترم بشمارد.
مأموران امنیتی دادستانی تهران در ۳۰ آبان ۱۳۹۰ به ساختمان روزنامه ایران یورش برده و علیاکبر جوانفکر و برخی از خبرنگاران را بازداشت کردند که با مقاومت برخی کارکنان روزنامه ایران روبرو شد که پس از شلیک گاز اشکآور توسط مأموران آتش روشن کردهبودند. سرانجام مصیب نعیمی مدیر مسئول روزنامه الوفاق و ۳۹ تن از خبرنگاران و کارکنان روزنامه ایران بازداشت شدند. عبدالرضا سلطانی، خبرنگار سیاسی ایرنا که جهت پوشش خبری در دفتر روزنامه ایران حضور پیدا کرده بود، مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفت و وضعیت وی وخیم گزارش شد. همه کامپیوترها و مدارک روزنامه ایران نیز توقیف شد. این حمله در پی انتشار ویژهنامهای با عنوان «خاتون» دربارهٔ حجاب اتفاق افتاد. علی اکبر جوانفکر، مدیر مؤسسه مطبوعاتی ایران که ناشر این ویژهنامه بود، به دلیل انتشار این ویژهنامه یک سال حبس محکوم شده بود. کارمندان روزنامه ایران در برابر مأموران مقاومت کردند و پس از شلیک گاز اشکآور توسط مأموران آتش روشن کردند. پرونده ویژهنامه خاتون سرانجام به محکومیت علی اکبر جوانفکر و حبس او در زندان اوین انجامید. این حمله در پی انتشار ویژهنامهای با عنوان «خاتون» دربارهٔ حجاب اتفاق افتاد. سرانجام علیاکبر جوانفکر، به دلیل چاپ مطالب خلاف موازین اسلامی و توهین به حجاب اسلامی در ویژه نامه خاتون به ۶ ماه و انتشار تصاویر خلاف عفت عمومی به ۶ ماه دیگر و در مجموع به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم شد.
اسفندیار رحیم مشایی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، در تیر ۱۳۸۷ در اظهارنظری بیسابقه از یک مقام جمهوری اسلامی گفت: "ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است و هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست. در پی این ماجرا ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیهای خواستار برخورد جدی با وی شدند. پس از انتشار این بیانیه، وی در ۲۴ مرداد ۱۳۸۷ طیّ نامهای به حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی واژهٔ اسرائیل در جهان امروز را منفورترین واژهای دانست که مترادف نژادپرستی، خیانت، خشونت، مکر و فریب است. با وجود اعتراضات فراوان محافظهکاران و مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی، محمود احمدینژاد با حمایت از مشایی گفت که موضع مشایی موضع دولت است وی همچنین گفت: «ما دلسوز همه بشریت حتی مردم آمریکا و بدبختهایی که با سراب واهی به سرزمینهای اشغالی روانه شدهاند، هستیم.» سرانجام پس از یک ماه و فروکش نکردن جنجال دوستی با مردم اسرائیل، سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ، در نماز جمعه تهران گفت: صحبت از دوستی با مردم اسرائیل «حرف درستی نیست» و «این موضع دولت جمهوری اسلامی هم نیست.»«حضور مشایی در کمیسیون امنیت ملی». بایگانیشده از اصلی در ۶ سپتامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۳ سپتامبر ۲۰۰۸.
اسفندیار رحیم مشایی از افراد بسیار نزدیک به محمود احمدینژاد در جلسهای در شهر مکه خواستار نابودی اسرائیل میشود. در پی این اظهارات اسرائیل، شکایت نامهای را علیه «اسفندیار رحیم مشایی» معاون رئیسجمهوری ایران و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به بان کی مون دبیر کل وقت سازمان ملل و شورای امنیت ارسال کردهاست.
محمود احمدینژاد در مهر ماه ۱۳۹۱ در کنفرانس مطبوعاتیاش در نیویورک گفت که ایران آماده مذاکره با مقامات ایالات متحده آمریکا است چندی پس از آن علیاکبر صالحی، وزیر خارجه وقت دولت ایران گفت که «در موارد خاص و بهطور موضوعی» مذاکراتی با آمریکا انجام شدهاست و «منعی برای تکرار آن وجود ندارد.»
این اصطلاحی است که در همایش ایرانیان مقیم خارج از کشور (اوایل مرداد ۱۳۸۹) توسط اسفندیار رحیممشایی بکار رفت و با واکنشهای متفاوتی در داخل ایران روبرو شد. محمود احمدینژاد این گفته را حمایت کرد. از مخالفین سرشناس این قول احمد توکلی، علی مطهری، حداد عادل از نمایندگان مجلس و داوود احمدینژاد، حبیبالله عسگراولادی، سرلشکر فیروزآبادی و مصباح یزدی را میتوان نام برد.
محمود احمدینژاد در ۱۳خرداد ۱۳۸۸ در جریان مناظره انتخاباتی با میرحسین موسوی به چهرههای برجسته و پرسابقه جمهوری اسلامی ایران دست زد و عملاً مقامهای ارشد حکومت ایران را به فساد متهم کرد. این حمله، آن هم در یک برنامه تلویزیونی زنده پربیننده و از زبان رئیسجمهور ایران، انتقادهای بسیاری را متوجه محمود احمدینژاد کرد. اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت هم که احمدینژاد در آن مناظره او را «صحنهگردان اصلی» خوانده بود، در نامهای به سید علی خامنهای رهبر ایران نوشت: «اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه» محمود احمدینژاد «خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهکهای ضدانقلاب در سالهای اول بعد از انقلاب» را برای او زنده کردهاست.
سعید مرتضوی در اسفند ۱۳۹۰ با حکم محمود احمدینژاد به ریاست سازمان تأمین اجتماعی منصوب شد. در حالی این انتصاب رخ داد که در زمان کشته شدن تعدادی از معترضان به نتایج اعلامشده انتخابات ریاستجمهوری در بازداشتگاه کهریزک مرتضوی دادستان تهران بود و در این زمینه پروندهای علیه او به جریان افتاده بود. به همین دلیل این انتصاب انتقادهای را متوجه دولت وقت ایران کرد.
عبدالنبی نمازی، عضو مجلس خبرگان رهبری، نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان در خرداد ماه ۱۳۹۰ اعلام کرد، مشایی به برخی از اطرافیانش گفتهاست که علی خامنهای و احمد جنتی تا سالهای دیگر نخواهند بود که بتوانند از کاندیدا شدن وی برای ریاست جمهوری جلوگیری کنند.
نمازی همچنین گفت عزیز جعفری، فرمانده سپاه از رهبر جمهوری اسلامی، خواستهاست تا اسفندیار رحیم مشایی را بازداشت کند، اما رهبر خواستار بازداشت نیروهای «عملیاتی» جریان «انحرافی» شدهاست. وی که در حاشیه درس خارج فقه «انحرافات و جریانات اخیر کشور» صحبت میکرد گفتهاست: «رئیس دفتر رئیس جمهور مراکز قدرت نظام را در اختیار خودش گرفته» است. او هم چنین به نقل از مشایی گفت: فکر نمیکردیم رهبری این قدر قاطع و محکم بایستد.
محمود احمدینژاد با آغاز دور دوم ریاستجمهوری خود در تابستان ۱۳۸۸ اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اولش برگزید. این تصمیم انتقادهای شدید محافظهکاران را برانگیخت و از جمله روزنامه کیهان، (نزدیک به رهبر ایران)، این اقدام رئیسجمهور را «دهنکجی به بزرگان» خواند. سرانجام پس از بیش از یک هفته متن دستور سید علی خامنهای به احمدینژاد مبنی بر برکناری مشایی منتشر شد. سید علی خامنهای در نامه خود انتصاب مشایی را «کان لم یکن» خوانده بود. پس از انتشار نامه روشن شد که رهبر ایران این دستور را دو روز بعد از انتصاب مشایی به رئیسجمهور ابلاغ کرده بود، اما محمود احمدینژاد یک هفته از پذیرش آن خودداری کرده و پس از علنی شدنش ناگزیر به اجرایش شده بود.
غیبت یازده روزه محمود احمدینژاد در پی استعفای حیدر مصلحی وزیر اطلاعات وقت در ۲۸ فروردین ۱۳۹۰، پذیرش استعفاء توسط محمود احمدینژاد و مخالفت رهبر ایران با کنار رفتن حیدر مصلحی و پس از آن توصیهٔ سید علی خامنهای به وزیر اطلاعات برای باقیماندن در جایگاه خود انجام گرفت. با گذشت مدتی، رسانهها از عدم شرکت رئیسجمهور در جلسات کابینه و همچنین سایر برنامههایش خبر دادند که ناظران آن را نشانهٔ اعتراض احمدینژاد به سید علی خامنهای، اختلاف بین این دو نفر و رقابت دو کانون تصمیمگیری در حاکمیت جمهوری اسلامی دانستند. این غیبت که یازده روز به طول انجامید با دیدار چهرههای مختلف با محمود احمدینژاد و همچنین دیدار وی با سید علی خامنهای همراه بود. سرانجام حیدر مصلحی با حکم سید علی خامنهای در سمتش باقیماند و در پی اوجگیری حملات عدهای از محافظهکاران علیه احمدینژاد، او در جلسهٔ هیئت دولت شرکت کرد.
بهگفتهٔ محمدرضا باهنر نایبرئیس وقت مجلس، در این ماجرا احمدینژاد قصد استعفا داشت اما در نهایت به این نتیجه رسید که بهتر است به کار خود ادامه دهد. اگرچه محمود احمدینژاد سرانجام به سر کار خود بازگشت و به ادامه وزارت حیدر مصلحی تن داد، اما قهر و خانهنشینی یازده روزه او شکافی ترمیمناپذیر میان او و بخشی از هواداران محافظهکارش انداخت. استعفای مصلحی: خبرگزاریهای داخلی ایران روز یکشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۰، خبر استعفای حیدر مصلحی از سمت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را همراه با متن موافقت محمود احمدینژاد با استعفای مصلحی و نیز حکم انتصاب او به عنوان مشاور امور اطلاعاتی انعکاس دادند. این استعفا و موافقت رئیسجمهور با آن مورد مخالفت رسمی سید علی خامنهای قرار گرفت. هر چند تا چند روز بعد که این مخالفت با ارسال نامهای از سوی وی به حیدر مصلحی رسماً اعلام شد، ابهاماتی در مورد آن وجود داشت. خبرگزاری رسمی دولت ایران بعد از تأخیری قابل توجه در اعلام این مخالفت و ابقای حیدر مصلحی، سرانجام پذیرفت که رهبر جمهوری اسلامی با این کنارهگیری مخالفت کردهاست. این در حالی بود که در پی انتشار خبر شب گذشته خبرگزاریهای فارس، مهر و ایسنا در مورد مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با کنارهگیری حیدر مصلحی از وزارت اطلاعات، ایرنا در ساعات اولیه روز ۲۹ فروردین انتشار این خبر را یک «سناریو» علیه دولت محمود احمدینژاد دانسته بود.
احمدینژاد پس از اولین دیدار از نیویورک و شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل و در سفر بعدی خود به قم بر اساس فیلمها و اخبار پخش شده در حضور جوادی آملی سخن از «هالهٔ نوری» میگفت که در مدت سخنرانی دور او را گرفته بود.
ما به نیویورک که رفته بودیم، قبل از آنکه برویم خیلی جوسازی بود، تهدید کرده بودند که اگر بیای، دستگیرت میکنیم. گفتم: من میآیم. گفتند: پس امنیت را برقرار نمیکنیم. گفتم: پس حتماً آنجا خبری هست که مخالفت میکنند. من میآیم. خدمت آقا هم عرض کردم، همین را فرمودند، گفتند: حتماً باید این سفر انجام شود، خودشان آنقدر علیه ما تبلیغ کرده بودند که همه گوشها و چشمها را به سمت ما متوجه کرده بودند که این هیئت کی هست. وقتی در خیابانها راه میرفتیم، به هر ساختمانی میرفتیم، همه توجهات به سمت هیئت ایرانی بود، کأنه هیچکس دیگری نبود. من روز آخری که سخنرانی کردم، تقریباً همه سران بودند یکی از همان جمع به من گفت: «وقتی تو شروع کردی «بسمالله..» و «اللهم» را گفتی، من دیدم یک نوری آمد، تو را احاطه کرد و تو رفتی در یک حصن و حصاری… تا آخر»؛ من خودم هم اینو احساس کردم که فضا یک دفعه عوض شد و همه حدود بیستوهفت، هشت دقیقه تمام، این سران مژه نزدند. اینکه میگم مژه نزدند، غلو نمیکنم. اغراق نیست، چون نگاه میکردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار یک دستی همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود. چشمها و گوشهایشان را باز کرده بود که ببینند از جمهوری اسلامی پیام چیست.
علی رغم اینکه از این جلسه فیلمبرداری شد و فیلم آن در دسترس عموم قرار گرفت، احمدینژاد و دفتر رئیس جمهور آن را تکذیب کرد و غلامحسین الهام، رئیس دفتر وی که خود نیز در جلسه حضور داشت، اعلام کرد که چنین چیزی نشنیده و هاله نور و مسائلی شبیه به این ساختگی و تروکاژ سینمایی است.
به دنبال انکار این موضوع توسط محمود احمدینژاد در مناظره با مهدی کروبی، دفتر جوادی آملی، سخنان کروبی در مناظره با احمدینژاد در خصوص ادعای احمدینژاد مبنی بر هالهٔ نور را تأیید کرد. همچنین حجتالاسلام محمد تقی سبحانی، نیز که از حاضران جلسه بود، این ماجرا را تأیید کرد.
این درحالی بود که برخی دیگر از مدافعان، مانند سایت رجانیوز، فیلم را ساختگی ندانسته و مدعی شدند که «چنین تجربیات معنوی و عرفانی ای در طول زندگی هر شخصی ممکن است روی دهد.»
دو روز بعد از این که قهر یازده روزه محمود احمدینژاد پایان گرفت و او به ریاستجمهوری بازگشت، گروهی از نزدیکانش بازداشت شدند.
ظهور بسیار نزدیک است نیز ظهور نزدیک است نام فیلم مستندی دربارهٔ امام زمان و آخرالزمان محصول آذر و دی ماه سال ۱۳۸۹ که اواخر سال ۱۳۸۹ در ایران بهطور گسترده و رایگان تکثیر شد و باعث انتقادات فراوانی از سوی سیاستمداران و روحانیون شد.
مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با انتشار بیانیهای این مستند را مردود و فاقد اعتبار دانست.
در طول تاریخ مدعیانی بودند؛ بعضی از مدعیان هم یک علامتی را بر خودشان یا بر یک کسی تطبیق کردند؛ همهٔ اینها غلط است. بعضی از این چیزهائی که راجع به علائم ظهور هست، قطعی نیست؛ چیزهائی است که در روایات معتبرِ قابل استناد هم نیامده است؛ روایات ضعیف است، نمیشود به آنها استناد کرد. آن مواردی هم که قابل استناد هست، اینجور نیست که بشود راحت تطبیق کرد.. .. اینها غلط است، اینها کارهای منحرفکننده است، کارهای غلطانداز است. وقتی انحراف و غلط به وجود آمد، آن وقت حقیقت، مهجور خواهد شد، مشتبه خواهد شد، وسیلهٔ گمراهی اذهان مردم فراهم خواهد شد؛ لذا از کارِ عوامانه، از تسلیم شدن در مقابل شایعات عامیانه بایستی بشدت پرهیز کرد. کارِ عالمانه، قوی، متکی به مدرک و سند، که البته کار اهل فنِ این کار است، این هم کار هر کسی نیست، باید اهل فن باشد، اهل حدیث باشد، اهل رجال باشد، سند را بشناسد، اهل تفکر فلسفی باشد؛ بداند، حقایقی را بشناسد، آن وقت میتواند در این زمینه وارد میدان شود و کار تحقیقاتی انجام دهد
توقیتها و تطبیقها برای نزدیک بودن ظهور حضرت حجت بسیار نگرانکنندهاست و این مطالب عقاید مردم را هدف گرفته و باعث تضعیف اعتقادات جامعه میشود… چنین جریاناتی نباید در کشوری همانند ایران شکل بگیرد، یک روز شعیب بن صالح را به یک فرد و بار دیگر به فرد دیگری تطبیق میکنند است، این مسائل نگرانکنندهاست.
چرا این حرفها را میزنید و چه کسی گفتهاست من همان فرد (شعیب بن صالح) هستم.
بسمه تعالی
انتساب تأیید لوح فشرده ظهور بسیار نزدیک است را به اینجانب تکذیب نموده و مطالب مندرج در آن را از جهاتی خلاف واقع میدانم.
محمود احمدینژاد در ۲۴ اسفند ۱۳۹۰ برای پاسخگویی به سؤال نمایندگان به مجلس رفت. این نخستین بار بود که در اجرای طرح سؤال، یک رئیسجمهور به مجلس کشیده میشد. او با حضور در مجلس به کنایه و شوخی پرداخت و پاسخهای جنجالبرانگیزی داد که انتقاد شدید نمایندگان مجلس و علی لاریجانی را به دنبال داشت. بهطوریکه علی لاریجانی ریاست وقت مجلس شورای اسلامی نحوه برخورد احمدینژاد را مناسب ندانست و گفت: «مجلس جای شوخی نیست، جای مسایل جدی و مهم است.»
لاریجانی در مورد این سخن آقای احمدینژاد که طراح سؤال مدرک فوق لیسانس را با شصتی فشار دادن گرفتهاست، گفت: «این تعبیر، تعبیر غلطی است. این حرفها جایگاهش مجلس نیست. نمایندگانی که در مجلس هستند، یا از حوزه علمیه فارغالتحصیل شدند که مدارک حوزوی دارند یا از دانشگاهها فارغالتحصیل شدهاند که مدرک دانشگاهی دارند.» احمدینژاد پیش از آن گفته بود دورهای که در آن «مجلس در راس امور» بود گذشتهاست. چند ماه بعد طرح سؤال از رئیسجمهور یک بار دیگر در مجلس مطرح شد، اما برخی نمایندگان بیم آن را داشتند که احمدینژاد دوباره به شیوه حضور قبلی خود به سؤالهای نمایندگان پاسخ دهد. برخی پیشنهاد میکردند برای پرهیز از این احتمال، مسئله به قوه قضاییه برده شود. سرانجام مجلس با حکم حکومتی از سؤال دوباره از رئیسجمهور منصرف شد.
برادران قاچاقچی اصطلاحی است که برای اولین بار توسط محمود احمدینژاد برای توصیف قاچاقچیان وابسته به مراکز قدرت در جمهوری اسلامی ایران در تیرماه ۱۳۹۰ بهکار رفت. محمود احمدینژاد در «همایش تخصصی راهبردهای نوین در پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز» از کسانی صحبت کرد که به گفته وی، اسکلههای خارج از کنترل گمرک در اختیار دارند و دست به جابجایی غیرقانونی و گسترده کالا میزنند. «اتصال شبکههای قاچاق به صاحبان قدرت و نفوذ» و «برادران قاچاقچی»، دو تعبیر جنجالآور احمدینژاد در همایش علمی تخصصی «راهبردهای نوین پیشگیری و مبارزه با قاچاق کالا و ارز» بودهاست. این سخنان احمدینژاد واکنش فرماندهان سپاه پاسداران را به دنبال داشت. محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران این سخنان را یک موضوع انحرافی دانست. البته به این موضوع که چند اسکله در اختیار نظامیان هستند اعتراف کرد، لیکن مدعی شد که هیچگونه کالای تجاری در این بنادر ردوبدل نمیشود. در پی این واکنشها، سایت ریاست جمهوری، سخنان منتشر شده احمدینژاد را تکذیب کرد. آمارها حکایت از آن دارد که بیش از ۸۰ اسکله غیرمجاز در سواحل ایران وجود دارد که سهم استان هرمزگان نزدیک به ۴۰ اسکله از کل این اسکلههاست. محمود احمدینژاد خواستار بسته شدن تمام مرزهای غیرقانونی ایران شد.
علی سعیدی، نماینده رهبر در سپاه پاسداران، در دی ماه ۱۳۹۱ گفت: «وظیفه ذاتی سپاه مهندسی معقول و منطقی انتخابات است.»
محمود احمدینژاد در یک مصاحبه زنده تلویزیونی در اظهاراتی جنجالی عنوان کرد که ۳۰۰ نفر در ایران ۶۰ درصد منابع مالی را بلوکه کردهاند و دولت نیز از قوه قضاییه درخواست برخورد با آنها را کرده ولی قوه قضاییه اقدامی انجام نداده است.
پس از آن که علیاکبر جوانفکر، مدیر مؤسسه مطبوعاتی ایران و مشاور رسانهای رئیسجمهور برای تحمل محکومیتش راهی زندان اوین شد، در مهر ماه ۱۳۹۱ اعلام شد که محمود احمدینژاد قصد بازدید از زندان اوین را دارد. اما مقامهای قوه قضاییه این اجازه را به احمدینژاد ندادند ولی رئیسجمهور وقت ایران همچنان بررفتن به زندان اوین اصرار کرد و گفت نگران نقض قانون اساسی در قوه قضاییه است.
پس از بروز تردید در اعتبار دکترای علی کردان از دانشگاه آکسفورد علی لاریجانی دستور تحقیق در این زمینه را صادر کرد.
البته این کار سودی نداشت و سرانجام مجلس ایران در ۱۴ آبان ۱۳۸۷ با استیضاح علی کردان، وزیر کشور وقت، او را از کار برکنار کرد و به یک جنجال دامنهدار پایان داد.
در ۴ مرداد ۱۳۸۸ و در شرایطی که تنها ۸ روز از عمر رسمی کابینه اول محمود احمدینژاد باقیمانده بود، او غلامحسین محسنی اژهای و محمدحسین صفارهرندی، وزرای وقت اطلاعات و ارشاد را برکنار کرد.
محمود احمدینژاد در ۲۸ آذر ۱۳۸۹ آغاز طرح «هدفمند کردن یارانهها» را اعلام کرد. به موجب این طرح، که به تصویب مجلس ایران رسیده بود، دولت با پرداخت ماهانه وجه نقد به خانوادههای ایرانی به حذف سوبسید کالاهای اساسی، همچون حاملهای انرژی و مواد خوراکی دست زد.
محمود احمدینژاد مانند بیشتر مقامهای جمهوری اسلامی تحریمها را بیاهمیت تلقی کرده و آنها را «کاغذپاره» خوانده بود. با این وجود آثار تحریمها به مرور در اقتصاد ایران پیدا شد و ریال ایران در تابستان ۱۳۹۱ به ترتیبی بیسابقه ارزش خود را از دست داد و حتی خرید و فروش ارز برای مدتی غیرقانونی شد.
در بهمن ۱۳۹۱ محمود احمدینژاد به به ردصلاحیتهای صورتگرفته در انتخابات سازمان نظام پزشکی ایران اعتراض کرده و در نامهای به وزیر کشور و سرپرست وزارت بهداشت گفت: «باید طبق قانون عمل شود و نظرات شخصی و گروهی و خارج از چارچوبهای قانون دخالتی نداشته باشد.» در این انتخابات پزشکان منتسب به جریان اصلاحطلب با استناد به گزارش نهادهای امنیتی و نظامی احراز صلاحیت نشده بودند. این انتخابات در روز ۴ اسفند ۱۳۹۱ برگزار شد. اما محمود احمدینژاد پس از برگزاری این انتخابات مجدداً تأکید کرد: «نظام پزشکی یک نهاد صنفی و متعلق به جامعه پزشکی و درمان کشور است و نباید نهادهایی که مسئول نیستند به ویژه نهادهای امنیتی در آن دخالت کنند. این بد است که اطلاعات سپاه پاسداران و اطلاعات غیرسپاه بیایند و دخالت کنند.» سرانجام این جنجال به اینجا ختم نشد و احمدینژاد از ابلاغ حکم ریاست رئیس جدید سازمان نظام پزشکی خودداری کرد.
محمود احمدینژاد در ۲۲ بهمن ۱۳۹۱در سخنرانی خود در میدان آزادی به مناسبت سالگرد انقلاب ایران سبب انتقادهای بسیاری شد به گونهای که یکی از نمایندگان مجلس احمدینژاد را متهم به خیانت کرد و گفت: «سوءاستفاده از حضور گسترده مردم در چنین راهپیماییهایی در واقع مصداق بارز خیانت به ملت و کشور است.» از جمله انتقاداتی که به محمود احمدینژاد شد این بود که او سخنرانی خود را با تکرار سهبارهٔ عبارت زنده باد بهار به پایان برد. کاری که پیشتر در سازمان ملل هم کرده بود. در همان روزی که احمدینژاد شعار «زنده باد بهار» را در میدان آزادی سر داد، عدهای در قم سخنرانی علی لاریجانی، رئیس مجلس را به هم زدند و با پرتاب اشیاء به وی حمله کردند. گفته میشد این افراد پوسترهایی با شعار «زنده باد بهار» در دست داشتند. با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری ایران، محمود احمدینژاد و اسفندیار رحیم مشایی به کرات از شعارهای «بهاری» استفاده کردند.
محمود احمدینژاد در پیامی که به مناسبت درگذشت هوگو چاوز از وی ستایش عجیبی نمود و گفت که چاوز به همراه امام دوازدهم شیعیان باز خواهد گشت. این سخنان انتقادهای مراجع تقلید ایران را در پی داشت. محمود احمدینژاد سه روز بعد برای شرکت در مراسم خاکسپاری هوگو چاوز راهی کاراکاس شد.
احمدینژاد در آخرین روز مهلت قانونی برای اعلام داوطلبی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ایران به همراه اسفندیار رحیم مشایی به وزارت کشور رفت. احمدینژاد در وزارت کشور اعلام کرد که «احمدینژاد یعنی مشایی و مشایی یعنی احمدینژاد.»
در روزهای پایانی کار دولت دهم، اکبر ترکان از مشاوران و نزدیکان روحانی، و فردی که مسئول هماهنگی امور بین دولت دهم و یازدهم در دوران انتقالی (۲۴ خرداد تا ۱۲ مرداد) بود، مرتباً خبر از استخدامهای غیرقانونی در بدنه دولت دهم را اعلام میکرد و خواستار توقف این قبیل استخدامهای بدون ضابطه بود. این استخدامها غالباً در روزنامه ایران، نهاد ریاست جمهوری، سازمان میراث فرهنگی و … انجام شده بود. احمدینژاد در دی ۱۳۹۰ نیز اقدام به استخدام ۱۵۰۰ نفر از کارمندان نهاد ریاست جمهوری کرده بود که با انتقادات فراوانی مواجه شد. اما ترکان اعلام کرد که آن استخدام را به رسمیت میشناسد، ولی استخدامهایی که بعد از ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ صورت گرفتهاند (در دوره انتقالی) از نظر دولت یازدهم غیرقانونی و لغو میشوند.
احمدینژاد تلاش کرد در روز ۱ تیر ۱۳۹۲ (۱۷ روز مانده دولت دهم)، بخشنامهای را به اجرا بگذارد که بر طبق آن در ساختمان نهاد ریاست جمهوری میبایست دفتری با عنوان «دفتر رئیسجمهوری سابق» بنیانگذاری شود که وظیفه آن ایجاد هماهنگی در خصوص اجرای مصوبات دولتهای نهم و دهم در دولت یازدهم بود. سرپرستی این دفتر نیز بر عهده حمیدرضا بقایی گذاشته شده بود. این بخشنامه که منتقدان آن را به منزله تلاش احمدینژاد برای حفظ برخی امتیازات دوران ریاستجمهوریاش قلمداد میکردند، با مخالفت و اعتراض نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اطرافیان حسن روحانی، رئیسجمهور جدید مواجه شد و احمدینژاد مجبور شد این بخشنامه را پس بگیرد.
احمد احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی فاش کرده که محمود احمدینژاد از اعضای این شورا خواسته بود کوچهها را برای یافتن امام زمان جستجو کنند. وی افزوده بخش قابل توجهی از جلسات این شورا از سوی احمدینژاد به این قبیل اظهارنظرها اختصاص داشت و رئیس دولت دهم میگفت باید دربارهٔ زیارت «جامعه کبیره» بحث کنیم.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article جنجالهای پیرامون محمود احمدینژاد, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.