اَبهَر( تلفظ راهنما·اطلاعات) با نام باستانی اوهر یا اوهیرد، دومین شهر بزرگ استان زنجان و مرکز شهرستان ابهر میباشد.
این شهر با وسعتی برابر ۲۷۷ هزار هکتار در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شرقی زنجان واقع شدهاست، و به علت قرار داشتن در کناره جاده بینالمللی تهران – بازرگان از نظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بهترین و مطلوبترین جایگاه استان قرار دارد. جمعیت این شهر ۹۹٬۲۸۵ تَن در ۳۰٬۹۳۲ خانوار بر مبنای سرشماری سال ۱۳۹۵ بودهاست.
ابهر | |
---|---|
از بالا به پایین و از چپ به راست: آرامگاه شازده، سر در بازارچه، بازار سنتی سرپوشیده ابهر، نمای درونی آرامگاه شازده، بقعهٔ امامزاده اسماعیل، آرامگاه پیر احمد زهرنوش و مسجد جامع ابهر | |
نشانواره شهرداری ابهر | |
کشور | ایران |
استان | زنجان |
شهرستان | ابهر |
بخش | مرکزی |
نام(های) پیشین | اوهیرد یا اوهر |
سال شهرشدن | در دوران پادشاهی شاپور دوم ساسانی |
مردم | |
جمعیت | ۹۹٬۲۸۵ تَن (۱۳۹۵) ۸۷٬۳۹۶ تن (۱۳۹۰) ۷۰٬۸۳۶ تن (۱۳۸۵) |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | ۲۷۷هزار هکتار |
ارتفاع | ۱۵۴۰ متر |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۱۰٫۵ درجه سلسیوس یا ۵۰٫۵درجه فارنهایت |
اطلاعات شهری | |
شهردار | رضا حیدری |
رهآورد | انگور، سیب، گردو، بادام، سیب زمینی، زردآلو |
پیششمارهٔ تلفن | ۰۲۴ |
وبگاه | |
شناسهٔ ملی خودرو | ایران ۹۷ ب ایران ۹۷ ق |
کد آماری | ۱۵۲۸ |
ارتفاع شهر ابهر از سطح دریا ۱۵۴۰ متر است. از مهمترین آثار تاریخی این شهر میتوان به بقعهٔ امامزاده اسماعیل در شناط، بقعهٔ امامزاده زیدالکبیر در خاور این شهر و آرامگاه پیر احمد زهرنوش در جنوب باختری شهر اشاره کرد. شهرداری ابهر به چهار ناحیهٔ «مرکزی»، «شناط» (در قسمت شمالی شهر)، «شریفآباد» (در قسمت شرقی شهر) و «حسینآباد» (در قسمت غربی شهر) تقسیم شدهاست.
فاصله این شهر تا زنجان ۹۰ کیلومتر، قزوین ۸۰ کیلومتر، تبریز ۳۷۸ کیلومتر، اردبیل ۳۵۵ کیلومتر، خرمآباد ۴۵۶ کیلومتر، ارومیه ۵۲۹ کیلومتر، رشت ۱۸۱ کیلومتر، همدان ۲۱۴ کیلومتر و تهران ۲۲۵ کیلومتر است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۵۴۰ متر است. بیشینه گرمای آن ۴۵ درجه و کمینه سرمای آن ۳۰ درجه زیر صفر گزارش شدهاست.
واژه ابهر ریشه در زبان آذری دارد و تشکیل شدهاست از دو بخش اَب (آب) و هر (آسیا کردن یا خورد کردن) است. که در کل معنی آب آسیاب میدهد. در کتاب حدود العالم مربوط به قرن دهم میلادی، این نام به صورت «اوهیرد» نیز نوشته شدهاست. یاقوت حَمَوی (متوفی ۱۲۲۹ میلادی) نیز گزارش میدهد که ایرانیان این شهر را «اوهیرد» مینامند.
لفظ اوهیرد واژهای در زبان منقرض شده آذریست در این زبان واژه آب بصورت او تلفظ میشود مانند سایر زبانهای همخانواده آن (کردی و لری و…) و بخش دوم هیرد است چون در زبان آذری به جای بکار بردن «خ» لفظ «ه» رایج بوده مانند هیردکردن به جای خیرد کردن یا همان خورد کردن. ایرانی باستان x, xw> h در harda به معنی خورده، *hūzdan به معنی خواستن، hošk به معنی خشک (ایرانی باستان *huška)و hana به معنی خانه و…
یعقوبی در مورد نامگذاری ابهر چنین میگوید؛
ابهر شهری مشهور میان قزوین، زنجان و همدان از نواحی جبال است و عجمان (ایرانیان) آن را اوهر خوانند، و بعضی از عجمها به من گفتند واژه ابهر مرکب از او به معنای آب و هر به معنای آسیاب، که در کل معنای آب آسیاب میدهد.
زکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد در مورد آسیابهای آبی ابهر چنین میگوید؛
در ابهر به هر طرف که نگاه کنی، آسیابها را میبینی که وسیله آب میچرخند و بیشتر میوههای ابهر مانند انگور، گردو و گلابی، از همین آبها، آسیابها و کانالها تأمین میشود.
شهر ابهر در دوران پادشاهی شاپور دوم ساسانی بنیاد گذاشتنه شد. ابهر در منطقه سپهبد شمال قرار داشت در این دوره منطقه ابهررود تحت تسلط خاندان مهران یکی از هفت خاندان مهم حکومت گر ایران قرار داشت این خاندان علاوه بر ابهر به مناطق وسیعی که از ناحیه خوار تا آوج و دشتبی امتداد داشت مالکیت داشتند و معروفترین افرادی که از این خاندان شناخته شدهاند شروین دشتبی، بهرام چوبین، پیران گشسب، گریگوریوس و سیاوش رازی هستند.
تا پیش از خلافت هارون الرشید، ابهر منطقه نسبتاً وسیعی را شامل بود. وی قسمتی از قاقازان و نیز ناحیه ابهررود را از ابهر جدا کرد و به قزوین ملحق ساخت. در اوایل سده ۸ قمری ولایت ابهر ۲۵ پاره دیه داشت و حقوق دیوانی آن به یک تومان و چهار هزار دینار میرسید.
از ابهر به عنوان بلوک معتبر از ولایت خمسه با باغات فراوان و آبهای جاری نام برده شدهاست. ژان شاردن مینویسد ابهر در دوره شاه عباس دوم صفوی دارای ۲۵۰۰ خانه و باغچه بودهاست. چنانچه سواره نیم ساعت وقت لازم داشته تا از آن عبور کند. ابهر در این زمان دارای اماکن عمومی و سه مسجد بزرگ بوده و در وسط شهر بقایای گلین قلعه مخروبهای مشاهده میشود.
در سال ۱۱۰۰ هجری ژان تاوِرْنیه، جهانگرد فرانسوی قرن هفدهمی، که به ابهر سفر کردهبود، در کتاب خود ابهر را به عنوان یک شهر بزرگ و باستانی گزارش نمود که ویران شدهاست و جمعیتی از ارامنه در آن حضور دارند. یکی دیگر از جهانگردان ژوبر بود که در زمان فتحعلیشاه قاجار باغهای ابهر و خانههای تمیز و راحت آن را ستودهاست. در سال ۱۲۴۷ هجری ابهر ۷۰۰ خانه و باغهای دانشین داشته و قبر شیخ قطب الدین از مشایخ سلسله شیخ صفی الدین اردبیلی در ابهر واقع شدهاست. براساس کتاب کنت دوسرسی در سال ۱۲۵۰ هجری دوره محمد شاه قاجار ابهر دارای ۲۰۰ خانه و ۹۰۰ نفر جمعیت بوده و دو گنبد نیمه ویران از دو مسجد در آن دیده میشدهاست اما زین العابدین شیروانی (درگذشت به سال ۱۸۳۷ میلادی) از وجود ۷۰۰ خانه خبر دادهاست. در زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار (ح. ۱۸۴۸–۱۸۹۶ میلادی)، توپخانه سلطنتی از ابهر به عنوان یکی از پایگاههای مرکزی خود استفاده میکرد. چنانچه خرمدره در تیول فراشخانه بوده در همین دوره قلعه خرابهای به نام دارا در ربع فرسخی شهر دیده میشدهاست و خانههای آن کمتر از ۱۱۰۰ نبوده. در سده ۱۰ قمری از مرقد پیر حسن بن اخی آوران نیز در ابهر یاد شده و سیدی علی کاتبی دریاسالار عثمانی در ۹۶۴ ه.ق آن را زیارت کردهاست.
یاقوت حموی دربارهٔ فتح ابهر بدست اعراب گوید:فتح ابهر در سال ۲۴ پس از هجرت و به ایام عثمان ابن عفان بود که در این وقت مغیره بن شعبه والی کوفه بود و جریر بن عبدالله بجلی حکومت همدان را داشت و براءبن عازب نیز ولایت ری را داشت عثمان لشکری بمدد براء فرستاد و او بغزاء ابهر شد و حنظله بن زیدالخلیل با او بود و او در پشت حصار منیع ابهر لشکرگاه کرد و گویند این حصن (قلعه) را شاپور ذوالاکتاف کردهاست چون براء به آنجا فرود آمد مردم حصار با وی بجنگ برخاستند و جنگ چندین روز بکشید سپس امان نامه خواستند و براء آنان را به آن شرط که حذیفه بن الیمان باهل نهاوند امان داده بود زنهار داد.
در سده چهارم ابهر در دست یوسف ابن ابوالساج بود سپس به قلمرو دیلمیان درآمد و در ۳۸۶ هـ. ق بدست وهسودان بن سالار محمد بن مسافر از دودمان آل مسافر افتاد و در ۴۲۰ هـ. ق لشکریان محمود غزنوی به ری و قزوین درآمدند و ولایت را از چنگ و غارت رهانید. در جنگهایی که بین دیلیمان و قشون اسلام جریان داشت از برخی از شعرای اعراب که در قشون اسلام بودند. در برخی از شعرها و قصاید خود یادی از سرگذشت خود با دیلیمان کردهاند.
امروزه زبان مردم ابهر زبان ترکی آذربایجانی با لهجه ابهری است که عموماً دو زبانه بوده و از ترکی آذربایجانی و فارسی استفاده میکنند. و همچنین زبان لری بختیاری نیز در بعضی خانوادهها رایج است
در کتاب ابهر گذری و نظری در مورد زبان مردم ابهر چنین میگوید:
قبل از هجوم اقوام مغول، زبان بومی مردم ابهر فارسی بودهاست ولی از قرن هفتم به بعد و پس از استقرار اقوام ترک در منطقه و مهاجرتهایی که توسط اقوام ترک صورت گرفت و همچنین آمیزش با اقوام مغول، زبان ترکی به مرور جانشین زبان فارسی گردید. امروزه والدین با فرزندان خود فارسی صحبت میکنند و مردم شهر به دو زبان ترکی و فارسی تسلط دارند.
پیش از گسترش زبان ترکی مردم ابهر به زبان آذری سخن میگفتند، ظهور زبان ترکی در ابهر در زمان سلجوقیان درنتیجهٔ مهاجرت طوایف ترک از فرارود به فلات ایران شروع شدهاست و سپس در عهد حکومت مغول که قشون ایشان عمدتاً ترک بودهاند، شیوع ترکی در ابهر رفته رفته قوت گرفته، تا در دوران تیموریان و قراقویونلو و آق قویونلو، یعنی در دورهٔ فترت میان مغول و صفویه، به نهایت درجهٔ انتشار و شیوع خود رسیدهاست. بهطور کلی میتوان گفت که پس از یورشهای تیمور لنگ به ایران و نفوذ و تسلط سلسلههای قراقویونلو و آق قویونلو در ابهر، آذری بزرگترین آسیبها را دید و در برابر زبان ترکی به مرور عقبنشینی کرد و تنها در شماری از روستاهای دوردست و در پناه کوهپایهها باقی ماند. بهویژه در دورهٔ صفویه به سبب چیرگی و انبوهی تیرههای ترک شیعه که هواخواه خاندان صفوی بودند، به مرور آذری در ابهر متروک شد. جغرافیدان مسلمان حمدالله مستوفی در کتاب نزهةالقلوب (تألیف در ۷۴۰ق/۱۳۳۹م) زبان زنجان، ابهر، مراغه و تالش گشتاسبی را پهلوی ذکر میکند و میگوید «زبانشان پهلوی به جیلانی بازبسته است»که منظور همان گویشهای گوناگون زبانهای تاتیتبار (بازمانده زبان آذری) است. مستوفی همچنین در کتاب تاریخ گزیده به شاعری به نام «جولاهه ابهری»، اشاره میکند که به زبانِ پَهلَوی (پارسی میانه) اشعار نیکو دارد؛
سند دیگر از وجود زبان آذری جملهای از شیخ صالح ادریس صانع ابهری است که در کتاب التدوین فی اخبار قزوین عبدالکریم بن محمد رافعی قزوینی آمدهاست. ژان شاردن که در مجموع یازده سال در دوره صفویان (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱ میلادی) در ایران بوده و از ابهر دیدن کرده دربارهٔ زبان مردمش مینویسد:
از این شهرک (ابهر) سخن گفتن مردمان به زبان پارسی آغاز میشود. چه ساکنان آبادیها و شهرهای پیش از آن به ترکی سخن میگویند؛ اما ترکی گفتن آنان با زبان ترکان عثمانی اندکی تفاوت دارد. تکرار میکنم از ابهر تا هندوستان همهٔ مردمان به زبان پارسی سخن میگویند.
پیش از پیدایش و گسترش اسلام مردم ابهر مانند دیگر نواحی ایران پیرو دین زرتشتی بودند فتح ابهر در سال ۲۴ هجری به دست مسلمانان سرآغاز گسترش اسلام در این شهر شد. حمدالله مستوفی در سدهٔ ۸ قمری (۱۴ میلادی) میگوید؛ مردم ابهر شافعی بودند، اما در آغاز دورهٔ سلجوقی شیعیان و اشعریان در آنجا نفوذ داشتهاند. در مورد حضور گرایشهای شیعی در ابهر خبرهایی نقل شدهاست. راوندی اهل ولایت ابهر را رافضی میداند، اما قزوینی رازی از ایشان با لقب «بی نفسان ابهر» یاد میکند که احتمالاً این صفت به دلیل وجود برخی گرایشهای معتزلی و مشبهی در این شهر باشد. در این ناحیه یورش مغولان نه تنها حضور شیعیان را کاهش نداد، بلکه حتی در مواردی سبب گسترش تشیع در این شهر گردید. امروزه اکثر مردم این شهر پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. زکریای قزوینی در کتاب آثارالبلاد و اخبارالعباد در مورد دین مردم ابهر چنین میگوید؛
همه اهل سنت هستند و جز این در میان آنها نیست.
بازار بزرگ سنتی ابهر در زمینی به مساحت حدوداً ۴۵۰۰ متر مربع به طول ۲۸۰ متر در سال ۱۳۶۴ شروع و در سال ۱۳۶۷ آن بنا شد. در سال ۱۳۹۱ شهرداری با جذب سرمایهگذار تکمیل بازار را با سرمایهگذاری بخش خصوصی اقدام به تکمیل و راه اندازی ۱۲۰ مغازه در آن راسته شد که نهایتاً در سال ۱۳۹۶ به پایان رسید. معماری این بازار تلفیق معماری اصیل ایرانی با نیازهای عصر جدید است که به دست معماران هنرمند منطقه بنا شده.[۱][پیوند مرده][۲] بایگانیشده در ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۰ توسط Wayback Machine[۳]
ابهر دارای حصار عظیم در زمان ساسانیان بوده و دو دروازه شرقی و غربی داشته که دروازه شرقی آن جنب قلعه تپه به نام دَرْبُ اَلْمَذوقْ نامیده میشده و دروازه غربی آن به نام فلاج آباد یا خلج آباد مشهور بوده سید محمد نوربخش در مشجره سلسله الاولیاء خود در صفحات ۳۴ و ۳۸ از این دو دروازه ابهر نام بردهاست.
کاروانیان عازم شهرهای قزوین، همدان و ری از دروازه شرقی ابهر عبور میکردند در ابهر محلاتی بنامهای دروازه ایشیگی و دَرْمَذَقانْ معروف است.
از راههای قدیم که از جنوب ابهر عبور میکرده، جاده ابریشی بود که از کشور چین آغاز و پس از طی سمرقند و بخارا – مرو – گرگان – ری قزوین – وارد ابهر میشده و به سمت زنجان – تبریز – ایروان ادامه داشته. راهی نیز از تبریز آغاز و به ابهر میرسید و ابهر را از طریق ساوه و قم به اصفهان و بغداد مربوط میساخت و در این منطقه به جاده اصفهان معروف بود. راه ابهر به ری نیز وجود داشت.
شهر ابهر دومین شهر بزرگ استان بعد از زنجان میباشد. ابهر با وسعتی برابر ۲۷۷ هزار هکتار در ۸۵ کیلومتری مرکز استان واقع شدهاست. این شهرستان به علت قرار داشتن در کناره جاده بینالمللی تهران – بازرگان از نظر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بهترین و مطلوبترین موقعیت استان قرار دارد.
وجود کارخانههای بزرگ و متعدد در حوزه شهرستان، کشاورزی پر رونق، باغهای سرسبز و پر محصول، طبیعت زیبا و بکر، وجود منابع، شن و ماسه و همچنین آثار تاریخی و بناهای قدیمی، از دیگر عوامل رونق، شهرت و اعتبار این شهرستان میباشد. شهرستان ابهر با داشتن آب و هوای مناسب و قرار گرفتن در مسیر جاده ترانزیت و نزدیکی به مرکز استان و همجواری با استان قزوین و شهرهای خرمدره و خدابنده و تاکستان ودارا بودن امکانات حمل و نقل چون آزادراه و وجود ایستگاه راهآهن خرمدره در شهرستان خرمدره با فاصلهٔ بسیار کم دارای موقعیت مناسبی است و با داشتن جاذبههای تاریخی و طبیعی فراوان در جای جای این شهرستان میتواند بهعنوان یک قطب گردشگری استان مطرح شود و با جذب گردشگران داخلی وخارجی کسب در آمدهای توریستی و اشتغال بیشتر را نصیب این استان نماید که جا دارد بخش دولتی تعامل لازم را با بخش خصوصی جهت سرمایهگذاری مؤثر برای رسیدن به اهداف یادشده معمول نماید.
حداکثر رطوبت نسبی درشهر بالغ بر ۵/۹۴٪ وحداقل آن ۳/۲۳٪ آبوهوا عموماً در ابهر سرد و معتدل است. در زمستان میزان بارش بسیار بیشتر از تابستان است. برطبق سامانهٔ طبقهبندی اقلیمی کوپن، آب و هوا بر اساس Dsb طبقهبندی میشود. میانگین دما در ابهر ۱۰٫۳ سانتی گراد است. در سال میزان بارش به ۵۲۷ میلیمتر میرسد.
ابهر (اوهر) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
نمودار اقلیمی (راهنما) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
در کتاب البلاد و اخبار العباد آماده است: شهر ابهر هوای سازگار دارد و آبش بسیار و گوارا، باغ و باغات و میوه شهر ابهر شهرت جهانی دارد. از فراوردههای میوه و سر درختی، انگور، گلابی، گردو ممتاز و در انتخاب میوه جات دارای اکثریتند. نوعی امرود در ابهر هست به اندازه نارنج و همچون نارنج گرد است، آن را عباسی گویند. عباسی در خوشمزگی ضربالمثلی شدهاست که [متداول است] میگویند، از هر جای مملکت میوه فروشان به شهر ابهر میآیند که گلابی عباسی را خرید کنند. باغستانی پیرامون شهر هست بهاء الدین آباد گویند و استفاده از آن برای همه حتی مسافران مجانی است آثار دژی در ابهر هست که گویند پناهگاه یاغیان از دولت بود. در ابهر آبی موجود است که از چشمهای میجوشد هر تیغ پولادینی را اعم از شمشیر و غیره وسیله آن، آب دهند. فوقالعاده تیز و بادوام میشود. در پیرامون ابهر به هر طرف نگاه کنی، آسیاها را میبینی که وسیله آب میچرخند. در جایی دیگر میگوید ابهریان در زیبایی گوی سبقت را از اهل هر شهر دیگری ربودهاند و همه باهم یکدل و متحدند. در مشترک یاقوت حموی آمدهاست که ابهر شهر بزرگ مشهوری است میان قزوین و زنجان از ناحیههای جبل که گروه بسیاری از فقیهان مالکی و شافعی و محدثان از آن برخاستهاند.
جاذبههای تاریخی:
جاذبههای مذهبی:
بقعه امامزاده محمد (در مسجد نور)
بقعه امامزاده ابراهیم
و جاذبههای طبیعی شامل کوهها و قلعهها و شیبهای مهم و چشمههای آب معدنی، رودخانههای مهم را میتوان نام برد.
نقل است که در گذشته تولید کفش در ابهر رونق داشته و از ابهر به هیدج راه یافتهاست، در این دوران سوغات ابهر کفش آن بوده (هماکنون این صنعت در هیدج رونق دارد) لکن در حال حاضر سوغات شناخته شده ابهر نان سنتی آن است که مردم محلی به آن اَردَک(نان اگردک) میگویند، از سوغاتیهای دیگر شهر میتوان به انگور و کشمش آن اشاره کرد که از مرغوب ترینهای این محصولات در سطح کشور هستند.
ابهر از قدیمالایام به دو قسمت بزرگ به نام محله بالا و محله پایین تقسیم شده که در حال حاضر نیز این تقسیمبندی به قوت خود باقی است. ساکنین دو محله بزرگ ابهر آداب و رسوم مشترکی دارند از نظر گویش و لهجه اختلاف بسیار اندکی درمیان ایشان مشاهده میشود. مسجد کبیر ابهر که امروزه به نام مسجد نورالنبی نامیده میشود در اوایل صفویه دارای گنبد و گلدسته بوده و یکی از سه مسجد بزرگ شهر محسوب میگردیده در محله بالا قرار دارد مسجد جامع ابهر که از سابقه بیشتری برخوردار است در محله پایین قرار گرفته بهطوریکه در تواریخ ذکر شده قدیمیترین محل سکونت درابهر محله پایین و اطراف قلعه تپه بوده و شهر یکپارچه ابهر را تشکیل میداده و دارای بارو و حصار و دو دروازه بودهاست. محله بالا نیز خاننشین بوده وبا داشتن چند امامزاده و دروازه از قدمت بالایی برخوردار است. امروزه این محلات در ابهر مشهوراند:
این شهر دارای جایگاه مناسب برای یک شهرک صنعتی است. پارس حیات کیمیا یکی از بزرگترین شرکتهای ترکیه دارای کارخانه تولید محصولات سلولزی در ابهر است.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article ابهر, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.