شاهزاده ایران: شنهای زمان (به انگلیسی: Prince of Persia: The Sands of Time) یک فیلم اکشن فانتزی آمریکایی، ساخته شده در سال ۲۰۱۰، به کارگردانی مایک نیوول، و براساس فیلمنامهای از بوآز یاکین، داگ میرو و کارلو برنارد است.
داستان این فیلم از مجموعه بازیهای ویدئویی شاهزاده ایران، ساخته جوردن مکنر الهام گرفته شدهاست. جیک جیلنهال، بن کینگزلی، جما آرترتون و آلفرد مولینا در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم اقتباسی از بازی ویدئویی شاهزاده ایران در سال ۲۰۰۳ است که توسط یوبیسافت منتشر شد. عناصری از دنبالههای آن یعنی نسخههای جنگجوی درون و دو سریر نیز گنجانده شدهاست.
شاهزاده پارس: شنهای زمان | |
---|---|
کارگردان | مایک نیوول |
تهیهکننده | جری بروکهایمر |
نویسنده | جردن مکنر بوآز یاکین دوگ میرو کارلو برنارد |
بازیگران | جیک جیلنهال جما آرترتون بن کینگزلی آلفرد مولینا گیسلی اورن گاردارشون |
موسیقی | هری گرگسون-ویلیامز |
فیلمبردار | جان سیل |
تدوینگر | |
توزیعکننده | والت دیزنی پیکچرز |
تاریخهای انتشار |
|
مدت زمان | ۱۱۶ دقیقه |
کشور | ایالات متحده |
زبان | انگلیسی |
هزینهٔ فیلم | ۱۵۰ میلیون دلار |
فروش گیشه | ۳۳۶٫۴ میلیون دلار |
این فیلم در ۹ مه ۲۰۱۰ در لندن به نمایش درآمد و در ۲۸ مه در ایالات متحده توسط استودیو والت دیزنی موشن پیکچرز اکران شد. فیلم نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان دریافت کرد، آنها اتفاق نظر داشتند که این فیلم نسبت به سایر اقتباسها از بازیهای ویدئویی بهتر است و از موسیقی متن، صحنههای اکشن، صحنههای طنز و بازیهای بازیگران آن تمجید کردند، در عین حال نقد منفی نسبت به فیلمنامه داشتند. این فیلم با بیش از ۳۳۶٫۴ میلیون دلار فروش در مقابل ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار بودجه تولیدش، پردرآمدترین اقتباس یک فیلم از روی بازیهای ویدیویی بود تا اینکه در سال ۲۰۱۶ فیلم وارکرفت از آن پیشی گرفت.
بازیگر | نقش |
---|---|
جیک جیلنهال | دستان، شاهزاده پارس/ایران |
جما آرترتون | تهمینه، شاهدخت الموت |
بن کینگزلی | نظام، وزیر پارس/ایران |
آلفرد مولینا | شیخ عمار، تاجر شترمرغ |
ریچارد کویل | توس، ولیعهد پارس/ایران |
الموت شهری است زیبا و باستانی که شاهدختی به نام تهمینه بر آن فرمانروایی میکند. توس، ولیعهد شاه ایران، به پیشنهاد نظام، وزیر شاه، به شهر الموت حمله کرده و آن شهر مقدس را پس از هزار سال تسخیر میکند. روحانیهای الموت قرنهاست که، خنجری را پنهان نگه میدارند که هر کس به این خنجر اسطورهای دست یابد، میتواند زمان را به عقب برگرداند و سرنوشت جهان را دگرگون کند. این خنجر قدرت این را نیز دارد که جهان را به نیستی بکشاند، چرا که شن و ماسهای که درون این خنجر قرار دارد قابلیت کنترل زمان را دارد؛ بنابراین روحانیهای الموت خنجر را مخفی نگاه میدارند تا بدست نااهل نیفتد. اما اینک با تسخیر شهر بدست سپاه شاه ایران، خنجر طی ماجراهایی تصادفاً بدست دستان، پسرخواندهٔ شاه ایران میافتد.
در جشنی که به افتخار این پیروزی برگزار میشود، شاهنشاه ایران با پوشیدن ردایی مسموم جان میبازد و درباریان انگشت اتهام را به سوی دستان دراز میکنند، چرا که او ردا را بر تن شاه کرده بود. اما او که بیگناه است، میگریزد. تهمینه نیز برای پس گرفتن خنجر از قصر گریخته، و به دنبال او روان میشود. دستان بزودی پی به قدرت هولناک خنجر میبرد، و میکوشد، نظام را خبردار کند. نظام تنها کسی است که دستان به او اعتماد دارد. اما هنگام ملاقات با او متوجه میشود که نظام در قتل شاه دست داشتهاست. دستان باز هم میگریزد، و مجبور میشود با تهمینه متحد شود. نظام، مأمورین مخفی بنام حسنسین را برای کشتن آنان میفرستد که در فن جادو و نیروهای اهریمنی خبرهاند. دستان متوجه میشود که نه تنها نظام قصد جانش را کرده بوده، بلکه به کمک حسنسین قصد دارد با روانکردن توفان شن و ماسه (که توسط همان خنجر آغاز میشود) سرزمین و تمدن جهانیان را نابود گردانیده، و حکومتی نو بر جهان روا کند.
دستان بهکمک دوستان تازه یافتهاش متوجه میشود که رسالت اصلی او این است که خنجر باستانی را، که رمز پایداری جهان است، از دست دشمنان دور نگاه داشته، و نظام را در این راه رسوا کند. اما او رفته رفته عاشق تهمینه میشود، در این بین، مأمورین حسنسین موفق به ربودن خنجر میشوند، و تهمینه و دستان مجبور میشوند به الموت بازگردند، تا جلوی استفاده خنجر بدست نظام را بگیرند. دستان خود را مخفیانه به برادرش توس میرساند و بیگناهی خود را به او ثابت میکند، و بدین ترتیب به او ثابت میکند که پدرشان شاهنشاه را نکشته، اما در همین هنگام نظام توس را کشته، خنجر را برداشته و به زیر شهر در مکانی مرموز میرود، جایی که نیروهای هستی بخش جهان از آن ساطع شده، و جایی که خنجر قادر است جهان را نابود گرداند.
در رویارویی نهایی فیلم، دستان در لحظه آخر مانع از نابودی جهان میگردد. او خنجر را گرفته، زمان را به عقب و پیش از دیدار نخستینش با تهمینه بازمیگرداند. سپس سبب با اطلاعی که از گذشته دارد، سبب دستگیری نظام میشود و سرنوشت را تغییر میدهد.
تشابههای زیادی بین داستان فیلم، و نوشتارهای تاریخی ایران دیده میشود. سازندگان فیلم داستان را بر اساس قصهٔ مشهور حسن صباح، خواجه نظامالملک طوسی، و سلطان ملکشاه سلجوقی نوشتهاند، اما بر بسیاری از جزئیات دست برده و آن را تغییر دادهاند، و بنظر میرسد که با درهم آمیختن عناصر فرهنگی متفاوت، سعی در رنگارنگ جلوه دادن فضای داستان دارند:
نام «دستان»، قهرمان فیلم، برگرفته از دستان یعنی زال پدر رستم، از پهلوانان شاهنامه است. با اینحال شخصیتش بیشباهت به علیبابا و چهل دزد بغداد در داستان هزار و یک شب نیز نمیباشد.
«تهمینه» در فیلم، در الموت حکومت میکند، و نهایتاً در داستان نیز مجذوب دستان میشود. کاهنان آن شهر نیز لباس زرتشتی بر تن دارند، اما از سوی دیگر شهر الموت با سبک معماری گورکانیان هند بنا شدهاست.
حشّاشین برای خود قلعهای جداگانه دارند، و در آن تمرینات جادو و سماع میکنند. نام این گروه در فیلم Hassansin قید شدهاست که برگرفته شده از گروه حشّاسین میباشد. در فیلم، رهبر گروه حشاشین شخصی اهریمنی است که احتمالاً از شخصیت (ضحاک) الگوبرداری شدهاست که در عمل بر اساس کتاب قلعه الموت این الگوبرداری اشتباه است و گروه حشاشین یک گروه اهریمنی نبودهاند. او کور است، اما جهان را میبیند، و در آستین خود مار میپروراند. او با وزیر شاهنشاه ایران، «نظام» (برداشتی از نظامالملک وزیر ملکشاه)، برای نابود کردن خاندان حکومتی مخفیانه دست به یکی کردهاست. او هم شاه و هم ولیعهد را به قتل میرساند. شخصیت شاه احتمالاً برداشتی از روی سلطان ملکشاه سلجوقیست که در سال ۴۸۵ ه.ق به قتل رسید، و نام «گرسیو» (ولیعهد) نیز برداشتی است از گرسیوز پسر پشنگ در شاهنامه.
فیلم با استقبال متوسطی در آمریکا روبرو شد. برخی منتقدین همانند لس آنجلس تایمز، به فیلم نمره B دادند، در حالیکه برخی دیگر همانند راجر ایبرت جلوههای ویژه فیلم را «شلوغ و پلوغ» توصیف کردند.
بوستون گلوب نوشت: «جای تاسف دارد که در ساخت این فیلم از هیچ ایرانی برای مشاوره هم حتی استفاده نشد». جری بروکهایمر تهیهکننده این فیلم در مصاحبه با تلویزیون بیبیسی فارسی گفته بود که برای بازیگری نقشهای فیلم، هنرپیشههایی از ایران را در ذهن داشته اما به دلیل مشکلات مربوط به ویزا، نتوانسته آنها را به موقع ملاقات کند.
نیویورک تایمز نوشت: «با توجه به وضعیت حاد سیاسی بین ایران و آمریکا، باز جای شکرش باقیست که قهرمان داستان (با اینکه بازیگرش ایرانی نیست) شخصیتی جذاب از خاورمیانه است، بهخصوص اینکه نیتش صلحجویانه است.»
منتقدین بیبیسی نیز معتقدند که فرهنگ ایران باستان تصویر شده در این فیلم بسیار با فرهنگ ایران باستان تفاوت دارد.
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به شاهزاده ایران: شنهای زمان (فیلم) در ویکیگفتاورد موجود است. |
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ شاهزاده ایران: شنهای زمان (فیلم) موجود است. |
This article uses material from the Wikipedia فارسی article شاهزاده ایران: شنهای زمان (فیلم), which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.