رئالیسم جادویی (به انگلیسی: magical realism) یکی از شاخههای واقعگرایی (رئالیسم) در مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود؛ در واقع، رئالیسم جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است.
برای تأییدپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. (اوت ۲۰۲۲) |
رئالیسم جادویی یک دیدگاه واقع گرایانه از جهان را ترسیم می کند و در عین حال عناصر جادویی را نیز اضافه می کند، که اغلب خطوط بین خیال و واقعیت را محو می کند. رئالیسم جادویی اغلب به طور خاص به ادبیات اطلاق میشود، با پدیدههای جادویی یا ماوراء طبیعی که در یک محیط واقعی یا پیش پا افتاده ارائه میشوند و معمولاً در رمانها و نمایشهای نمایشی یافت میشوند.
این ژانر متفاوت از فانتزی باشد زیرا رئالیسم جادویی از مقدار قابل توجهی از جزئیات واقع گرایانه استفاده می کند و از عناصر جادویی برای اشاره به واقعیت استفاده می کند، در حالی که داستان های فانتزی اغلب از واقعیت جدا می شوند. رئالیسم جادویی اغلب به عنوان تلفیقی از عناصر واقعی و جادویی دیده می شود که شکل نوشتاری فراگیرتری نسبت به رئالیسم ادبی یا فانتزی ایجاد می کند.
در داستانهایی که به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
بین سه مفهوم (رئالیسم جادو)، (رئالیسم جادویی) و (رئالیسم شگفتانگیز) در تعریف مفهوم جادو تفاوت وجود دارد. در رئالیسم جادو، جادو به راز زندگی اشاره میکند؛ در رئالیسم شگفتانگیز و رئالیسم جادویی، جادو به هر نوع رویداد خارقالعاده و بهویژه هر چیز روحی یا غیرقابل تبیین برای علم عقلانی اشاره دارد. فرانتس رُوه منتقد آلمانی هنر اولین کسی بود که در سال ۱۹۲۵ از اصطلاح (رئالیسم جادو) استفاده کرد. برداشت وی از این اصطلاح اشاره به راز یا سری است که بر این جهان واقع رخ نمینماید، بلکه در پس آن و پنهان از آن جلوهگر است، اما رئالیسم جادویی و رئالیسم شگفتانگیز درهم آمیختن امر غیرممکن و باورناپذیر با دنیای روزمره است. مفهوم «رئالیسم جادویی» اولین بار توسط آنخل فلورس در مقالهٔ به سال ۱۹۵۵ با نام «رئالیسم جادویی در داستان اسپانیایی آمریکایی» ابداع شد. این اصطلاح برای اشاره به روایتهایی از رئالیسم جادویی بهکار برده میشود که جنبههایی از رئالیسم جادو و رئالیسم شگفتانگیز، را دارند. رئالیسم شگفتانگیز نیز اصطلاحی است که توسط نویسندهٔ کوبایی الخو کارپانتیه در پیشگفتار رمانِ قلمرو این عالم (۱۹۴۹) برای توصیف جایگاه ادبی آمریکای لاتین ابداع شد، این رمان به گفتهٔ بسیاری از منتقدان سرآغاز دورهٔ اول رئالیسم جادویی در آمریکای لاتین بود. کارپانتیه در این پیشگفتار، راه خود را از (رئالیسم جادو) ی رُوه که آن را تصنعی، متظاهرانه، سرد و ملالآور یافته بود، جدا میکند.
پس از فروپاشی مکتب رمانتیسم مکتب رئالیسم به وجود آمد. این مکتب موضوع کار خود را در جامعه معاصر مییافت؛ بنابراین، چنین ادبیاتی نمیتوانست مانند رمانتیسم فردی و اشرافی باشد. رئالیسم مکتبی عینی و غیرشخصی است و قهرمانان رمانهای رئالیستی مردم عادی هستند.
اصطلاح رئالیسم جادویی به طور گسترده توصیفی است نه از نظر انتقادی، و متیو استرچر (1999) آن را اینگونه تعریف می کند: «آنچه اتفاق می افتد زمانی که یک محیط بسیار دقیق و واقع گرایانه مورد تهاجم چیزی بیش از حد عجیب و غریب قرار می گیرد که باورش نمی شود». این اصطلاح و تعریف گسترده آن. اغلب ممکن است گیج شوند، زیرا بسیاری از نویسندگان به عنوان رئالیست های جادویی طبقه بندی می شوند. این اصطلاح تحت تأثیر یک سبک نقاشی آلمانی و ایتالیایی در دهه 1920 بود که به همین نام داده شد.در «هنر داستان»، رماننویس و منتقد بریتانیایی دیوید لاج، رئالیسم جادویی را اینگونه تعریف میکند: «زمانی که رویدادهای شگفتانگیز و غیرممکن در روایتی واقعگرایانه رخ میدهند، اثری است که بهویژه با داستانهای داستانی معاصر آمریکای لاتین مرتبط است (مثلاً آثار گابریل گارسیا مارکز، رماننویس کلمبیایی، اما در رمانهای دیگر قارهها، مانند رمانهای گونتر گراس، سلمان رشدی و میلان کوندرا نیز دیده میشود. نمایش داده شده در گفتمانی از رئالیسم بدون مزاحمت، با استناد به رمان کوندرا به نام کتاب خنده و فراموشی در سال 1979 به عنوان یک نمونه. صرفاً یک تکنیک ادبی، بلکه آینهای از واقعیتی است که در آن چیزهای خارقالعاده اغلب بخشی از زندگی روزمره است." 15 آگوست 1947، لحظه استقلال هند، از طریق تله پاتی به هم مرتبط شدند.
Irene Guenther (1995) به ریشه های آلمانی این اصطلاح می پردازد و اینکه چگونه یک هنر رئالیستی جادویی قبلی با ادبیات رئالیستی جادویی متأخر مرتبط است؛ در همین حال، رئالیسم جادویی اغلب با ادبیات آمریکای لاتین، از جمله بنیانگذاران این ژانر مرتبط است. به ویژه نویسندگان گابریل گارسیا مارکز، ایزابل آلنده، خورخه لوئیس بورخس، خوان رولفو، میگل آنخل آستوریاس، النا گارو، میریا روبلز، رومولو گالگوس و آرتورو اوسلار پیتری. در ادبیات انگلیسی، نیل گیمن، سلمان رشدی، آلیس هافمن، لوئیس دی برنیرس، نیک خواکین و نیکولا بارکر از جمله مهمترین سخنرانان آن هستند. در ادبیات بنگالی، نویسندگان برجسته رئالیسم جادویی عبارتند از: نابارون بهتاچاریا، اختروزمان الیاس، شهیدالظاهر، جیباناناندا داس و سید ولی الله. در ادبیات کانادا، نویسندگان شیوارام کارانت و دوانور ماهادوا در برجسته ترین آثار خود رئالیسم جادویی را القا کرده اند. در ادبیات ژاپنی، یکی از مهمترین نویسندگان این ژانر، هاروکی موراکامی است. در ادبیات چین، مشهورترین نویسنده این سبک، مو یان است، برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2012 برای "رئالیسم توهم آمیز" خود. در ادبیات لهستانی، رئالیسم جادویی را اولگا توکارچوک، برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۸ نشان می دهد.
اگرچه منتقدان و نویسندگان بحث می کنند که کدام نویسندگان یا آثار در ژانر رئالیسم جادویی قرار می گیرند، نویسندگان زیر نمایانگر حالت روایت هستند. در جهان آمریکای لاتین، نمادین ترین نویسندگان رئالیست جادویی خورخه لوئیس بورخس، ایزابل آلنده، و برنده جایزه نوبل گابریل گارسیا مارکز هستند که رمان صد سال تنهایی او در سراسر جهان یک موفقیت فوری به دست آورد.
گارسیا مارکز اعتراف کرد: «مهمترین مشکل من تخریب خط مرزی بود که آنچه را که واقعی به نظر می رسد از آنچه خارق العاده به نظر می رسد جدا می کند.» آلنده اولین نویسنده زن آمریکای لاتین بود که در خارج از این قاره به رسمیت شناخته شد. شناختهشدهترین رمان او، خانه ارواح، احتمالاً شبیه به سبک نگارش رئالیستی جادویی گارسیا مارکز است. در حاشیه خانواده و جامعه زندگی می کنند. قهرمان رمان، تیتا، توسط مادرش از خوشبختی و ازدواج باز ماند. "عشق نافرجام و طرد شدن او از خانواده باعث می شود تا از قدرت خارق العاده اش در انتقال احساساتش به غذایی که درست می کند استفاده کند. به نوبه خود، افرادی که غذای او را می خورند احساسات او را برای او به نمایش می گذارند. به عنوان مثال، پس از خوردن کیک عروسی که تیتا درست کرده بود. در حالی که مهمانان از عشقی ممنوع رنج می برند، همه از موجی از اشتیاق رنج می برند. پدرو پارامو همنام و به عنوان یک شهر ارواح از دید پسرش خوان پرسیادو که به کومالا باز می گردد تا به قولی که به مادر مرده اش داده است عمل کند.
در دنیای پرتغالی زبان، ژورژه آمادو و رمان نویس برنده جایزه نوبل خوزه ساراماگو از مشهورترین نویسندگان رئالیسم جادویی هستند. چهره های کمتر شناخته شده ممکن است موریلو روبیائو، نمایشنامه نویس دیاس گومز (ساراماندایا) و خوزه جی ویگا باشند. Incidente em Antares، رمانی از Erico Verrissimo نیز در این کتاب گنجانده شده است، حتی اگر نویسنده آن را نداشته باشد. آمادو همچنان شناخته شده ترین نویسندگان مدرن برزیلی است و آثارش به حدود 49 زبان ترجمه شده است. او اقتباسشدهترین نویسنده برزیلی در سینما، تئاتر و تلویزیون است، بهویژه دونا فلور و دو شوهرش در سال 1976 و بازسازی آمریکایی خداحافظی من را ببوس در سال 1982. رمان شهر شفاف نویسنده آنگولای اونجاکی نمونهای از رئالیسم جادویی در ادبیات آفریقاست. شهر شفاف در سال 2013 برنده جایزه خوزه ساراماگو شد.
.
در دنیای انگلیسی زبان، نویسندگان اصلی عبارتند از: سلمان رشدی، نویسنده هندی-بریتانیایی، که کودکان نیمه شب او تاریخ و فانتزی را در هم می آمیزد. تونی موریسون، رماننویس آمریکایی آفریقاییتبار (اگرچه او این توصیفکننده آثارش را به چالش کشیده است و گلوریا نایلور. نویسندگان لاتین آمریکایی مانند آنا کاستیو، رودولفو آنایا، دانیل اولیواس، رودی رویز، و هلنا ماریا ویرامونتس. نویسنده گواتمالایی میگل آنجل آستوریاس; نویسندگان بومی آمریکایی لوئیز اردریچ و شرمن الکسی. نویسنده انگلیسی لوئیس دو برنیر; و آنجلا کارتر، نویسنده فمینیست انگلیسی. شاید شناخته شده ترین رشدی باشد که «شکل زبانی رئالیسم جادویی هم سنت سوررئالیستی رئالیسم جادویی را که در اروپا توسعه یافت و هم سنت اسطوره ای رئالیسم جادویی را که در آمریکای لاتین توسعه یافت، در بر می گیرد». برجستهترین اثر موریسون، معشوق، داستان مادری را روایت میکند که در تسخیر روح فرزندش، یاد میگیرد که با خاطرات دوران کودکی آسیبدیدهاش بهعنوان یک برده مورد آزار و بار تربیت کودکان در جامعهای خشن و بیرحم کنار بیاید. رمان جزیره سیب ها (1965) نویسنده ولزی گلین جونز (1965) اغلب نادیده گرفته می شود، شاید به این دلیل که قبل از اینکه اصطلاح "رئالیسم جادویی" به طور معمول در انگلیسی شناخته شود ظاهر شد، شاید به این دلیل که بیش از حد از تأثیر فرضی دوست جونز، دیلن توماس بر کار او، اما این آمیختگی خیالانگیز از واقعیت و اسطوره با راوی دوازده ساله در نسخهای رویایی از اوایل قرن بیستم به وضوح [نظر] شایسته گنجاندن در ژانر است. جاناتان سافران فوئر از رئالیسم جادویی در کاوش در تاریخ ستل و هولوکاست در همه چیز روشن شده است استفاده می کند. پاتریشیا شونشتاین نویسنده آفریقای جنوبی-ایتالیایی از رئالیسم جادویی در بررسی هولوکاست، جنگ رودزیا و آپارتاید در «زمان فرشتگان» و «لحافی از رویاها» استفاده میکند.
رمان ها و داستان های کوتاه دینو بوزاتی اغلب به عنوان نمونه هایی از رئالیسم جادویی در ادبیات ایتالیا ذکر می شود.
در نروژ، نویسندگان Erik Fosnes Hansen، Jan Kjærstad و رمان نویس جوان Rune Salvesen خود را به عنوان نویسندگان برتر رئالیسم جادویی معرفی کرده اند، چیزی که بسیار غیرنروژی تلقی شده است. [توسط چه کسی؟]
سه گانه پونا دمنی دیمیتریس لیاکوس، که در اصل به زبان یونانی نوشته شده است، همچنین به عنوان نمایانگر ویژگی های رئالیسم جادویی در ادغام همزمان موقعیت های واقعی و غیرواقعی در یک بافت داستانی دیده می شود.
در ادبیات کانادا، رمان Mookajjiya Kanasugalu برنده جایزه Jnanpith Shivaram Karanth و رمان Kusuma Baale برنده جایزه Kendra Sahitya Akademi از Devanur Mahadeva دو اثر برجسته هستند که در رئالیسم جادویی نقش بسته اند. هر دوی این آثار پرخواننده هستند و به ترتیب در یک فیلم سینمایی و یک سریال تلویزیونی محدود اقتباس شده اند. موکاجیجا کاناسوگالو رمانی است که تکامل «خدایان» را در یک محیط زمینی از طریق توانایی ماقبل طبیعی موکاجی (شخصیت اصلی) در لمس و دیدن هر چیزی که یک جسم بیجان در تمام وجودش شاهد بوده است، ردیابی میکند. رمان Kusuma Baale رئالیسم جادویی و سوررئالیسم را در هم می آمیزد در حالی که داستان زندگی مردمی از کاست های تحت ستم در مناطق روستایی کارناتاکا را روایت می کند.
رئالیسم جادویی یک ژانر فیلم مشخص نیست، اما ویژگی های رئالیسم جادویی موجود در ادبیات را می توان در بسیاری از تصاویر متحرک با عناصر فانتزی نیز یافت. این ویژگیها ممکن است به صورت واقعی ارائه شوند و بدون توضیح رخ دهند.بسیاری از فیلمها روایتهای رئالیستی جادویی و رویدادهایی دارند که بین عناصر واقعی و جادویی یا شیوههای مختلف تولید تضاد دارند. مانند آب برای شکلات (1992) با روایت اول شخص شروع می شود و به پایان می رسد که چارچوب داستان گویی رئالیسم جادویی را ایجاد می کند. گفتن داستان از منظر کودک، شکافها و حفرههای تاریخی و با رنگهای سینمایی که حضور را بیشتر میکند، ابزار رئالیستی جادویی در فیلمها هستند.تعدادی از فیلم های وودی آلن از جمله نیمه شب در پاریس (2011) دارای عناصر رئالیستی جادویی هستند. بیشتر فیلمهای ساخته شده توسط تری گیلیام به شدت تحت تأثیر رئالیسم جادویی هستند؛ انیمیشنهای ساتوشی کن و هایائو میازاکی اغلب از رئالیسم جادویی استفاده میکنند؛ و برخی از فیلمهای امیر کوستوریکا حاوی عناصر رئالیسم جادویی، مهم ترین آن زمان کولی ها (1988) است.
برخی دیگر از فیلم ها و برنامه های تلویزیونی که عناصر رئالیسم جادویی را منتقل می کنند عبارتند از:
کوه مقدس (1973) بزرگ (1988) رویاها (1990) ادوارد دست قیچی (1990) توئین پیکس (1990) دروغگو دروغگو (1997) آبی کامل (1997) راه سبز (1999) جان مالکویچ بودن (1999) قلب ها در آتلانتیس (2001) آملی (2001) بازیگر زن هزاره (2001) زندگی بیداری (2001) ماهی بزرگ (2003) آبشارهای شگفت انگیز (2004) معشوقه ادویه ها (2005) پاپریکا (2006) فواره (2006) مورد عجیب بنجامین باتن (2006) جان از سینسیناتی (2007) گل همیشه بهار (2007) Skellig (2009) Undertow (2009) Biutiful (2010) قو سیاه (2010) عمو بونمی که می تواند زندگی های گذشته خود را به یاد بیاورد (2010) روزی روزگاری (2011-2018) درخت زندگی (2011) پوستی که در آن زندگی می کنم (2011) Beasts of the Southern Wild (2012) Life of Pi (2012) پادشاهی طلوع ماه (2012) کودکان گرگ (2012) رقص واقعیت (2013) Birdman (2014) پیامبر (2014) عصر آدالین (2015) آرمانشهرها (2015) شعر بی پایان (2016) مرد ارتش سوئیس (2016) کشتن گوزن مقدس (2017) سی سال آدونیس (2017) ببرها نمی ترسند (2017) شکل آب (2017) مرز (2018) Undone (2019) وندی (2020) دیک جانسون مرده (2020) من به پایان دادن به چیزها فکر می کنم (2020) آن فرانک کجاست (2021) Memoria (2021) سگ های رزرو شده (2021) Encanto (2021) سه هزار سال حسرت (2022) رنگین کمان (2022) باردو، تواریخ دروغین مشتی حقیقت (2022)
جیمز فریزر در انگلستان، لوی استروس در فرانسه، میگل آنخل آستوریاس در گواتمالا، گابریل گارسیا مارکز در کلمبیا، کارلوس فوئنتس در مکزیک، آلخو کارپانتیه در کوبا، غلامحسین ساعدی و رضا براهنی در ایران، یاشار کمال و لطیفه تکین در ترکیه و بختیار علی در ادبیات کردی؛ از مشهورترین نویسندگان و شاعران سبک رئالیسم جادویی هستند. داستان آئورا اثر فوئنتس در این سبک نوشته شدهاست. اما پایهگذار این سبک خوان رولفو است که با نوشتن رمان پدرو پارامو رئالیسم جادویی را بنیاد نهاد و گابریل گارسیا مارکز در کتاب صدسال تنهایی این مکتب را به اوج خود رساند.[نیازمند منبع]
This article uses material from the Wikipedia فارسی article واقعگرایی جادویی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.