ابوالعباساحمد ملقب به الناصرلدینالله سی و چهارمین خلیفه عباسی آخرین خلیفه مقتدر عباسی است که در سال ۵۵۳ ه.ق دیده به جهان گشود؛ وی تلاشهای بسیار زیادی برای احیای قدرت از دست رفته خلافت انجام داد و تا حدود زیادی به نتیجه رسید.
او برای رسیدن به اهداف سرزمینیاش سیاست تفرقهافکنی بین رقبایش را دنبال میکرد و با توسل به آن به موفقیتهایی نیز دست یافت که البته در دراز مدت به ضرر جهان اسلام شد و عرصه را برای هجوم دشمنان اسلام آماده ساخت. وی از جوانمردان زمانه خود بود و تلاش زیادی نیز برای رواج آیین فتوت در قلمرو خویش نمود. او از معدود خلفای اندیشمند عباسی بود که علاقه وافری به علم و حدیث داشت و تا آخرین لحظهٔ عمرش در تکاپو برای احیای قدرت خلافت بود و در این حال در رمضان سال ۶۲۲ ه.ق از دنیا رخت بربست.
ناصر | |||||
---|---|---|---|---|---|
سی و چهارمین خلیفه عباسی | |||||
سلطنت | ۵۷۵–۶۲۲ قمری | ||||
پیشین | مستضی | ||||
جانشین | ابونصر محمد ظاهر | ||||
زاده | ۵۵۳ (قمری) | ||||
درگذشته | رمضان ۶۲۲ (قمری) ۲۰ مهر ۶۰۴ خورشیدی ۱۲۲۵ (میلادی) بغداد | ||||
| |||||
پدر | ابومحمد حسن مستضی | ||||
مادر | زمرد |
خلیفه الناصر لدین الله در سال ۵۵۳ ه.ق دیده به جهان گشود و در سال ۵۷۵ ه.ق بر تخت خلافت نشست. او که از مادری ترکنژاد و کنیز به نام زمرد زاده شده بود، یکی از دورههای مهم در دوره چهارم خلافت را برعهده گرفت و آن را به بهترین شکل ممکن به انجام رسانید و توانست با استفاده از موقعیتشناسی خویش قدرت از دست رفته خلافت را تا حدود زیادی احیا کند. او برای خود آیین فتوت را برگزید و در سال ۵۷۸ هجری قمری به دست مالک بن عبدالجبار، به کسوت فتیان درآمد و سراویل (شلوار) اهل فتوت را پوشید او همچنین برای امرا و سلاطین مسلمان تحت امر خود نیز شلوار و آب نمک فتوت را میفرستاد خلیفه ناصر سعی و تلاش زیادی برای گسترش آیین جوانمردی در قلمرو خویش نمود. خلیفه ناصر در طول خلافت خود همواره در کشمکش با سلاطین منطقهای برای خارج نمودن خلافت از نفوذ آنها بود. ناصر لدینالله در اکثر منابع تاریخی، شیعه خوانده شدهاست چرا که نزدیکی قابل توجهی به شیعیان داشت و ارج و قرب درخوری برای تشیع قائل بود. خلیفه ناصر مطالعات کاملی در زمینه فقهی داشت. از علمای عصر خود چیزی کم نداشت و همچنین در زمینه حدیث نیز حرف برای گفتن داشت او کتاب روح العارفین را در این زمینه تدوین کرد که مورد توجه علمای مذاهب چهارگانه یعنی شافعی، حنفی، مالکی و حنبلی قرار گرفت که ناصر اجازه روایت کتابش برای هر چهار طایفه را با خط خود صادر کرد
دوران خلافت الناصرلدین الله مقارن شده بود با زمانی که ممالک اسلامی از همه سو مورد حمله سخت قرار گرفته بود و سلاطین اسلامی درگیر نبردی سخت برای جلوگیری از تعرض دشمنان خود بودند اما سیاست خلیفه ناصر نه تنها کمک به آنها نبود بلکه ایجاد نفاق بین سلاطین اطراف بود تا با از میدان به در کردن رقبایش حکومت خود را تحکیم بخشد. یکی از علل دوام خلافت ناصر در این دوره پر آشوب و با وجود رقیبان قدری همچون سلطان علاءالدین تکش خوارزمشاه، طغرل سوم، سلطان محمد خوارزمشاه و قزل ارسلان سلجوقی القای نفاق بین پادشاهان مسلمان و انداختن ایشان به جان یکدیگر است. به عنوان مثال ناصر به اتابک قزل ارسلان کمک کرد تا طغرل سوم سلجوقی را مغلوب کند و این آغاز دخالت آشکار ناصر در مسائل ایران بود بعدها نیز ناصر نقش مهمی در تحریک غوریان علیه خوارزمشاهیان داشت و او که از دیرباز با تکش خوارزمشاه نزاع داشت با تحریک غورها علیه جانشینان تکش زمینهساز سقوط خوارزمشاهیان شد و به نوعی شرایط را برای استیلای مغولان در آینده بر جهان اسلام مهیا ساخت. خلیفه ناصر وقتی که اختلاف میان او و محمد خوارزمشاه شدت گرفته بود از مغول تقاضای کمک کرد تا خوارزمشاه با آنان مشغول شود و خلافت در امان بماند از این رو به چنگیزخان نامه نوشت و او را تشویق کرد به سرزمینهای اسلامی بیاید و به او وعده همکاری برای سرکوب خوارزمشاهیان داد. هرچند که این نامه خلیفه ناصر سبب حمله مغولان به خوارزمشاهیان نشد اما نشان دهنده گوشهای از تحرکات خلیفه برای از میدان به در کردن رقبایش بدون برخورد و درگیری مستقیم است.
اکثر منابع خلیفه ناصر را شیعه دانستهاند که این امر یک دلیل اصلی دارد و آن هم ارادت و حرمت خاصی است که این خلیفه برای ائمه معصومین و شیعیان قائل بود. چنانکه دستور داد در و شبکهای از چوب ساختند و در سرداب سامرا و بر قُبّه هر امام مدفون در آنجا نصب کردند. او به محلههای شیعهنشین نیز توجه خاص داشت و در محله کرخ که گفته میشد محل دفن دو تن از فرزندان علی بن ابی طالب است آرامگاهی برای همسرش سلجوق خاتون بنا کرد، او برای خود نیز آرامگاهی کنار مرقد موسی بن جعفر بنا کرد، همچنین در دستگاه خلافتش شیعیان دارای درجات عالی بودند. در دوره خلیفه ناصر بر خلاف تمام ادوار دیگر خلافت رفتارهای متضاد با شیعیان دیده نمیشود و اوج شیعهگری در عصر عباسی همین زمان است و خلیفه ناصر جلوی تمام فشارها بر شیعیان را گرفته بود. اما همچنان نمیتوان در مورد شیعه بودن خلیفه ناصر نظر قطعی داد چرا که نقدهایی نیز بر این موضوع وارد است، از جمله: در مورد ارادتش به ائمه گفتهاند که بسیاری از سنی مذهبان نیز همچین علاقهای داشتند و نیز برخی این علاقه را به نزدیکی ناصر به صوفیان نسبت دادهاند. همچنین در مورد احترامش به قبور ائمه، بیشتر خلفای عباسی چنین علاقهای را دارند. از طرفی هم در مورد حضور شیعیان در دستگاه خلافت ناصر گفته میشود که هم قبل از او و هم بعد از او همیشه در دستگاه خلافت بودهاند، پس نمیتوان به آن اتکا کرد.
در حالی که خلیفه ناصر تا لحظات آخر عمرش از تکاپو برای احیای قدرت خلافت از هیچ تلاشی فروگذاری نکردهبود در اواخر عمر خویش گرفتار امراض عدیدهای شد، از آن جمله سه سال به دلیل بیماری قادر به حرکت کردن نبود و چشمانش آب آورد که سبب نابینایی یکی از چشمانش شد. بعد از آن نیز گرفتار سنگ مثانه شد که مجبور به عمل جراحی گردید. در آخر هم ذوسنطاریا بر مزاج او مستولی شد و پس از بیست روز در شب آخر رمضان ۶۲۲ ه.ق او را از پا درآورد و بدین سان حیات آخرین خلیفه مقتدر عباسی به پایان رسید.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article ناصر (خلیفه), which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.