علم: تلاشی نظام‌مند برای کسب دانش

علم یا دانش (به انگلیسی: Science) تلاشی نظام‌مند است که دانش را در قالب توضیحات و پیش‌بینی‌های قابل آزمایش دربارهٔ تمامیت جهان می‌سازد و سازمان می‌دهد.

علم: واژه‌شناسی, تاریخ علوم, مفهوم دیگر علم در زبان فارسی
گاه‌شمار جهان که توسط نظریه رایج مه‌بانگ استنباط می‌شود. نتیجه‌ای از علم و دانش به دست آمده توسط انسان است.

یک معنای قدیمی‌تر و نزدیک، که امروزه هنوز هم به کار می‌رود، متعلق به ارسطو است و دانش علمی را مجموعه‌ای از آگاهی‌های قابل اتکا می‌داند که از لحاظ منطقی، قابل توضیح باشند. همچنین گاه به مجموعه گزاره‌ها و اطلاعاتی گفته می‌شود که دانشمندان در کاوش‌های علمی حول یک موضوع یا برای تأمین یک هدف گردآورده‌اند و بین آنان بر اساس زبان علوم مورد گفتگو قرار می‌گیرد.

واژه‌شناسی

واژهٔ علم از زبان عربی، وارد زبان فارسی شده‌است. برخی واژه دانش را به‌جای علم به‌کار می‌گیرند؛ ولی باید توجه داشت علم و دانش، دارای دو تعریف متفاوت هستند. در زبان انگلیسی، واژه لاتین science برای علم به‌کار گرفته می‌شود و واژه knowledge، برای دانش. در زبان پهلوی واژه‌های هم عرض علم اینهاست: داناگیْه، هوداناگیْه، فْرهَنگ، فَرزَنیه. ویدا و چیستا هم برابرهایی هستند که از زبان اوستایی برگرفته شده‌اند.

علم: واژه‌شناسی, تاریخ علوم, مفهوم دیگر علم در زبان فارسی 
انیمیشن نشان دادن حرکت قاره‌ها: از جدایی پانگه آ تا به امروز

تاریخ علوم

از عصر کلاسیک علوم به عنوان یک نوع دانش با فلسفه ارتباط نزدیکی داشتند. در اوایل عصر مدرن دو کلمهٔ علم و فلسفه در زبان انگلیسی به جای هم به کار برده می‌شدند. در سدهٔ ۱۷ میلادی فلسفهٔ طبیعی (که امروز علوم طبیعی نامیده می‌شود) به تدریج از فلسفه جدا شد. با این حال، علم همچنان کاربردی وسیع برای توضیح آگاهی‌های مطمئن در مورد یک موضوع داشت. به همین ترتیب هم امروزه نیز در عصر مدرن همچنان علم برای موضوعاتی همچون علم کتابداری یا علوم سیاسی کاربرد دارد.

در عصر مدرن، علم معادل علوم طبیعی و فیزیکی به کار می‌رود، لذا محدود به شاخه‌هایی از آموختن است که به پدیده‌های دنیای مادی و قوانین آن‌ها می‌پردازد. این هم‌اکنون معنای غالب علم در کاربرد روزمره‌است. این معنای محدودتر از علم که خود بخشی از علم شده‌است، تبدیل به مجموعه‌ای از تعریف‌های قوانین طبیعت شده که بر مبنای مثال‌های اولیه‌ای همچون قانون کپلر، قوانین گالیله و قوانین حرکت نیوتن بنا شده‌اند. در این دوره رایج‌تر شد که به جای فلسفه طبیعی علوم طبیعی به کار رود. در طی سدهٔ نوزدهم میلادی کلمهٔ علم بیش از پیش مرتبط به مطالعهٔ منظم دنیای طبیعت شد، شامل فیزیک، شیمی، زمین‌شناسی و زیست‌شناسی. این منجر به قرارگیری مطالعات تفکر انسان و جامعه در یک برزخ زبان‌شناسی شد؛ که در نهایت منجر به قرارگیری این مطالعات دانشگاهی در زیر عنوان علوم اجتماعی شد. به همین ترتیب هم امروز قلمروهای بزرگی از مطالعات منظم و دانش وجود دارند که زیر سرفصل کلی علم قرار دارند، همچون علوم کاربردی و علوم صوری.

به‌طور کلی اطلاعات مجموعه‌ای از داده‌های خام و پردازش نشده‌است. پردازش اطلاعات علم را خلق می‌کند، و علمی که روشش تجربی و نتایجش آزمون پذیر و موضوعش جهان خارج باشد، علم تجربی نامیده می‌شود.

تعریف علمی سیستماتیک دارد
با روش علمی با آن برخورد می‌شود
علمی می‌نماید
خرافه شبه‌علم علم حاشیه‌ای علم اولیه علم (جریان رایج)

مفهوم دیگر علم در زبان فارسی

در مقابل مفهوم علم به‌طور خاص وجود دارد که معادل انگلیسی (science) است که از ریشه لاتینی «ساینتیا» به معنای دانستن گرفته شده‌است و متناظر با آن بخشی از دانش بشری است که از طریق روش‌های تجربی حاصل شده‌است و قواعد علوم تجربی بر آن حاکم است.

تولید علم

تولید علم یک واژه اشتباه (غلط مصطلح) است؛ و به جای تولید علمی بکار رفته‌است. وقتی در موتورهای جستجوگر معادل انگلیسی و فرانسه این واژه را جستجو می‌کنیم نتیجه ای نمی‌یابیم از این واژه فقط در ایران استفاده شده‌است. باید توجه داشت که واژه‌ها ابزار تفکراند. کاربرد اشتباه آن‌ها باعث ایجاد اغتشاش فکری و انحراف فکری می‌شود. در یکی دو دهه اخیر این واژه ابداعی و واژه‌های مشابه مثل تولید اندیشه، تولید فرهنگ تولید معرفت، تولید عالم، باعث آلوده سازی محیط‌های علمی به مفهوم‌های اشتباه و ایجاد مشکلاتی برای گسترش واقعی علم شده‌است. یکی از کژتابی‌های به وجود آمده این است که پیشرفت علم با تولید محصولات علمی مثل مقاله و پایان‌نامه اشتباه می‌شود. علم تولید کردنی نیست علم را می‌توان فراگرفت یا توسعه داد یا کشف کرد.

جستارهای وابسته

یادداشت‌ها

منابع

  • فرهنگستان زبان و ادب فارسی
  • مصیبت‌نامه، عطار نیشابوری، به کوشش واصل نورانی
  • عبدالکریم سروش. علم چیست، فلسفه چیست.. حکمت، ۱۳۷۵.

Max Born (1949, 1965) Natural Philosophy of Cause and Chance points out that all knowledge, including natural or social science, is also subjective. Page 162: "Thus it dawned upon me that fundamentally everything is subjective, everything without exception. That was a shock." See: intersubjective verifiability

پانویس

پیوند به بیرون

Tags:

علم واژه‌شناسیعلم تاریخ علومعلم مفهوم دیگر در زبان فارسیعلم تولید علم جستارهای وابستهعلم یادداشت‌هاعلم منابععلم پانویسعلم پیوند به بیرونعلمآزمون پذیریدانشروش علمیزبان انگلیسیگیتی

🔥 Trending searches on Wiki فارسی:

الکسیس تگزاسمنی‌پاشیدودمان‌های ایرانالویس پرسلیکاظم سیاحیسلطه‌پذیر مؤنثعلی‌رام نوراییلامین یامالپاکستانمحمد مصدقمحمدرضا نقدیکوئیررگ خواب (فیلم)الفیه و شلفیهپادشاهی مادارتش شاهنشاهی ایرانسرنرهبهنوش بختیاریمریلین مونرونقطه جیتیم ملی فوتبال پرتغالچهاربرگشبنم مقدمیاونلی‌فنزایرانرودایرج طهماسبجواد عزتییاد آر ز شمع مرده یاد آرایلان ماسکمقیمان ناکجاالفخبرگزاری تسنیمترومبون زنگ‌زدهعلیرضا پهلوی (دوم)بی‌بدنفهرست اعدام‌شدگان سرشناس به فرمان صادق خلخالیآدری هپبورنمیان‌ستاره‌ای (فیلم)غلامرضا نیکخواهتاجیکستانلیگ قهرمانان اروپاعلیرضا پهلوی (یکم)برد پیتخواهر و برادرانماسترکریستوفر نولانیوتیوباشغال ایران در جنگ جهانی دومنماز شب دفنفسیل (فیلم ۱۳۹۹)آلن دلونفمینیسمآناهیتا همتیکاشانایران صفویگاه‌شماری شاهنشاهیرسول خادمفریدون جیرانیتیم ملی فوتبال ترکمنستانتحقیر اروتیکاستان بوشهربرداشتن آلت مردیدائموسینبیت‌کوینتخت جمشیدفیشال (کنش جنسی)احمد نخجواندوجنس‌گراییمعافیت از سربازی در ایرانقاسم سلیمانیاعتیاد جنسیاماراتفرج‌لیسیعلیبهروز شعیبیپیش‌شماره تلفنآلت دفن‌شده🡆 More