زبان اوستایی: زبان ایرانی خاوری که اوستا به آن نوشته شده است

زبان اَوِستایی که در گذشته آن را زبان زند نیز می‌نامیدند، از شاخهٔ زبان‌های ایرانی باستان و از درخت تناور زبان‌های هندو-اروپایی است.

نسک‌های اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان را بدین زبان نوشته‌اند. زبان اوستایی شامل دو زبان ایرانی باستانی است: اوستایی قدیم (که در هزاره دوم تا یکم پیش از میلاد صحبت می‌شد) و اوستایی نو (در هزاره اول پیش از میلاد تکلم می‌شد). این زبان به دلیل کاربرد خود به عنوان زبان کتاب مقدس زرتشتی شناخته شده است. این زبان یک زبان ایرانی شرقی است که در شاخه زبانهای هندوایرانی از خانواده زبانهای هندواروپایی دسته‌بندی می‌شود. جد بلافصل آن زبان نیا-ایرانی است، یک زبان هم ریشه با زبان نیا-هندوآریایی، که هر دو از زبان نیا-هندوایرانی توسعه یافته بودند. به این ترتیب، اوستای قدیم هم از نظر دستور زبان و هم از نظر واژگان به سانسکریت ودایی، یک زبان کهن دیگر از زبان‌های هندوآریایی، بسیار نزدیک است.

اوستایی
upastauuakaēna - *𐬎𐬞𐬀𐬯𐬙𐬀𐬎𐬎𐬀𐬐𐬀𐬉𐬥𐬀
منطقهفلات ایران
دورهعصر آهن، آخر عصر برنز
هندو-اروپایی
خط بومی ندارد
الفبای اوستایی (خط پهلوی; مستقلانه از آن تکوین یافته است)
خط گجراتی (بدست زرتشتیان هندی بکار گرفته می‌شود)
کدهای زبان
ایزو ۱–۶۳۹ae
ایزو ۲–۶۳۹ave
ایزو ۳–۶۳۹ave
گلاتولوگaves1237
زبان‌شناسی58-ABA-a
{{{mapalt}}}
یسنا ۲۸٫۱, اهنود گاثا (Bodleian MS J2)
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است. بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.

حالت زبان اوستایی، به زبان‌های مقدس برمی‌گردد، از اینرو با اینکه سال‌ها و سده‌ها از مرگش گذشته بوده در میان نوشته‌ها و آیین‌های دینی مزدیسنا بکار برده می‌شده است.

تنها اثر به جا مانده به آن اوستا است. از مطالعهٔ اوستا برمی‌آید که دو گویش گوناگون از این زبان در اوستا به کار رفته است که یکی کهنه‌تر می‌نماید. نخستین گویش گاهانی است که سروده‌های شخص زرتشت به آن است. به علاوه یسن‌های ۳۵ تا ۴۱ (هفت هات) و نیز چهار دعا از یسن ۲۷ به این گویش است. گویش پسین‌تر گویش سایر قسمت‌های اوستای امروزی است.

تبار و خاستگاه زبانی

گرنوت ویندفور، ایرانشناس، این احتمال را مطرح می‌کند که زبان اوستایی توسط قبایل ساکن در مناطق شمال شرق ایران و زبان قدیم فارسی در منطقه جنوب غرب ایران استفاده می‌شده است و او معتقد است که این زبان هم‌ریشه با سانسکریت و نزدیک به پارسی باستان است.

زبان اوستایی که با شمال‌شرقی ایران و زبان پارسی باستان که به جنوب غربی ایران تعلق دارند، هر دو شاخه‌هایی از زبان نیا-ایرانی یا ایرانی کهن هستند. زبان هندی کهن نیز همریشه‌ای نزدیک به این زبان‌هاست که همه‌شان برگرفته از گروه زبانی هندو-ایرانی است. زبان‌های ایرانی عموماً به دو شاخه «شرقی» یا «خاوری» و «غربی» یا «باختری» رده‌بندی می‌شوند که چارچوب زبان اوستایی در شاخه شرقی است؛ زیرا تفاوت به معنای محدود این است که اوستایی تکوین‌های زبان‌شناختی‌اش را در چاچوب زبان‌های ایرانی شرقی بیانجامیده، نه ایرانی غربی؛ چون که در آن زمان هنوز زبان‌های ایرانی شرقی و غربی از همدیگر جدا نشده بودند. زبان اوستایی هیچ‌یک از نشانه‌های صرفی یا ساختواژه‌ای ایرانی (جنوب) غربی؛ همچون پارسی باستان را نشان نمی‌دهد از اینرو نمی‌توان آن را ایرانی غربی برشمرد. باری این جمله بدین معناست که این زبان فقط «زبان غیر-غربی ایرانی» است و از اینرو «شرقی» نامندش. زبان اوستایی نیز مانند زبان پارسی باستان دارای دگرش‌ها و تکوین واژگانی خاص خود است برای نمونه صفت «اَشَ» (به اوستایی: 𐬀𐬱𐬀 ،aša) که بایستی از دگرش واجی rt* بوده است زیرا همریشه‌ها و هم‌ارزهایش در زبان‌های پارسی باستان «اَرْتَ» (به پارسی باستان:𐎠𐎼𐎫) و سنسکریت ودایی «ڑتَ» (به سانسکریت: ऋत، ṛtá) هستند. زبان اوستایی کهن (بخش گاثاها) به پارسی باستان نزدیکی بالایی دارد و ذاتاً با سنسکریت ودایی همریشه است. اعتقاد بر این است که نیای زبانهای ایرانی شرقی مانند زبان پشتو با زبان اوستایی دارای مشابهت‌هایی باشند.

تاریخ متروک شدن زبان اوستایی به‌درستی دانسته نیست. کهن‌ترین قسمت اوستا (سرودهای زردشت) محتملاً میان قرون ۱۰ و ۶ ق.م. تنظیم شده، ولی قسمت عمدهٔ آن که جدیدتر است متعلق به دورهٔ هخامنشی است. اوستا که تنها اثر این زبان است به خطی که در اواخر دورهٔ ساسانی برای نوشتن اوستا از روی خط پهلوی تنظیم شده، نوشته شده. تحقیق زبان اوستایی با توسعهٔ زبان‌شناسی تطبیقی پیشرفت بسیار کرده، اما هنوز فهم همهٔ نکات اوستا به آسانی ممکن نیست.

ساختواژ و چگونگی توسعهٔ زبان‌شناختی

زبان اوستایی: تبار و خاستگاه زبانی, ساختواژ و چگونگی توسعهٔ زبان‌شناختی, الفبا و نگارش زبان 
پاره ششم از بخش زامیادیشت دفتر یشت‌ها به زبان اوستایی که در آن از کوه رئونت یا کوه ریوند، پایگاه بُرزین‌مِهر نام برده شده است.

از دید زبانشناختی، اوستایی به دو شکل یا دیسه به نام‌های «اوستایی کهن» (کهن‌اوستایی) (به انگلیسی: Old Avestan) (یا اوستایی گاثایی) و «اوستایی جوان‌تر» (نواوستایی) (به انگلیسی: Younger Avestan or Young Avestan) دسته‌بندی می‌شود. دیسهٔ اوستایی جوان‌تر از دگرگشت و فرگشت زبانی اوستایی کهن به دست نیامده و این دو گویش در یک زمان نبوده‌اند. همهٔ اوستا به یکی از دو گویش یادشده هستند. کارل هوفمان (به آلمانی: Karl Hoffmann) کوشید تا برپایه نوشته‌های موجود از اوستا این چگونگی توسعه را ردیابی کند و توانست نظمی زمان‌شناختی سردستی و نزدیکی را بیابد:

  • زبان مادری سرایندگان گاثاها، هفت هاتِ یسنا و چهار نماز سپند (یسنا ۲۷ و ۵۴) بوده است.
  • سروده‌ها به آهستگی منجر به سرعت‌بخشیدن به دگرگونی‌ها می‌شوند.
  • گویش اوستایی کهن به اوستایی جوان‌تر تغییر می‌کند زیرا گویش‌وران دیگر به اوستایی کهن سخن نمی‌گفتند.
  • زبان مادری نوشتارها برپایه زبان اوستایی جوان‌تر نوشته شدند.
  • برای یکسان‌سازی یا استانش (standardization) نوشتارها؛ دگرگونی‌های عمدی انجام می‌شوند.
  • دگرش زبانی اوستایی بخاطر جابجایی و ترابرد به مناطقی که اوستایی زبان مادریشان نبوده است.
  • سازش / ترجمه‌های بخش‌هایی از متونی که از مناطق دیگر بوده‌اند
  • آمیزش متن‌های نادستورزبانی اوستایی واپسین
  • ثبت آواشناختی نوشتارهای اوستایی در چارچوب ساسانی
  • زوال پسا-ساسانی نسخ نوشتارها بخاطر تلفظ و واگویش نادرست
  • اشتباهات و خطاهای شناخته شده طی نسخه‌برداری

بسیاری از ویژگی‌های آواشناختی را نمی‌توان به زمان خاصی ارجاع داد زیرا ممکن است این اتفاقات در یک زمان رخ داده باشد.

الفبا و نگارش زبان

در دورهٔ ساسانیان الفبایی برپایهٔ الفبای زبوری و پهلوی اختراع شد و اوستا بدان نوشته شد. این الفبا را خط اوستایی یا دین دبیره نامیده‌اند. این الفبا برای هریک از آواهای اوستایی یک نشانه دارد. نشانه‌های الفبایی جدا از هم نوشته می‌شده و در هر جای کلمه که می‌آمده یک صورت داشته است. دین دبیره دارای ۵۳ نویسه که ۱۶ تا از آن‌ها صدادار است و آواهای زبان را به خوبی از یک‌دیگر متمایز می‌کند. دلیل این دقت بالا در ابداع خط آن است که این خط را برای ثبت متون مقدس ساخته بودند و می‌بایست صورت دقیق تلفظ را بازتاب می‌داده است. الفبای اوستایی ۳۷ حرف بی‌صدا و ۱۶ حرف صدادار دارد. دو رویهٔ رونویسی برای اوستایی موجود است: روش قدیمی؛ کریستین بارتولومه (Christian Bartholomae) و شیوه نوتر کارل هوفمان (Carl Hoffmann).

متن‌های اوستایی

متون به جای مانده به این زبان همگی در حیطهٔ مجموعه اوستا قرار دارند. اوستای باستانی دارای بیست و یک کتاب مجزا بوده که امروزه تنها پنج بخش آن به ما رسیده که حدود یک سوم اوستای ساسانیان است. قدیمی‌ترین بخش اوستا سرودهای گاهان است که زرتشت را سراینده آن دانسته‌اند. سابقهٔ این اشعار برپایهٔ گمانه‌زنی‌های زبانشناختی به اوایل هزارهٔ نخست پیش از میلاد می‌رسد. سایر بخش‌های اوستا در قرن‌های بعدی تکمیل شده‌اند. اوستای کنونی بجز گاهان دارای پنج بخش دیگر است که زبانی نسبتاً یکدست دارد. این بخش‌ها شامل یسنا، یشت، ویسپرد، وندیداد و خرده اوستا می‌باشد.

تأثیر زبان‌های ایرانی میانه در انتقال نوشته‌های اوستایی

از آنجایی که تا روزگار ساسانی اوستا به صورت سروده‌هایی میان مردم سینه به سینه از بر می‌شده، لذا این چیز شگفت‌انگیزی نیست که بسته به زبان بومی مردمان زرتشتی آنجا در روزگار زبان‌های ایرانی میانه، تأثیراتی نداشته باشد. رودریگر اشمیت (به آلمانی: Rüdiger Schmitt) زبان‌شناس آلمانی، زبان‌های پارتی و پارسی میانه زبان‌های مؤثر بر نوشته‌های اوستایی می‌داند.

آواشناسی

آواها در زبان اوستایی نقش عمده‌ای ایفا کرده و به دلیل ویژگی تصریفی زبان در تغییر حالات نقش مهمی داشته‌اند. آواهای زبان اوستایی براساس آوانویسی دوران جدید که برای سهولت مطالعه این زبان توسط متخصصان ایجاد شده به دو بخش واکه و همخوان تقسیم می‌شوند.

واکه‌ها:

    a ā ə ə̄ e ē o ō å ā̊ ą i ī u ū
واکه پیشین واکه مرکزی واکه پسین
کوتاه بلند کوتاه بلند کوتاه بلند
بسته i /i/ ī /i:/ u /u/ ū /u:/
میانه e /e/ ē /e:/ ə /ə/ ə̄ /ə:/ o /o/ ō /o:/
باز a /a/ ā /a:/ å /ɒ/ ā̊ /ɒ:/
خیشومی ą /ã/

همخوان‌ها:

    k g γ x xʷ č ǰ t d δ ϑ t̰ p b β f
    ŋ ŋʷ ṇ ń n m y w r s z š ṣ̌ ž h
لبی دندانی لثه‌ای پیش-کامی
یا کامی
نرم‌کامی لبی-نرمکامی چاکنایی
انسدادی خیشومی m /m/ n /n/ ń [ɲ] ŋ /ŋ/ ŋʷ /ŋʷ/
کامی p /p/ b /b/ t /t/ d /d/ č /tʃ/ ǰ /dʒ/ k /k/ g /ɡ/
سایشی f /ɸ, f/ β /β/ ϑ /θ/ δ /ð/ s /s/ z /z/ š /ʃ/ ž /ʒ/ x /x/ γ /ɣ/ /xʷ/ h /h/
ناسوده y /j/ w /w/
لرزشی r /r/

دستور زبان

نام‌ها (اسم‌ها)

اوستایی دارای دستور زبان پیچیده و نسبتاً سنگینی نسبت به دیگر زبان‌های ایرانی به ویژه زبان‌های ایرانی نو است و این گفته که فلان زبان ایرانی نو مانند زبان. لکی یا هورامی یا بلوچی یا فارسی نو و … ادامه‌دهنده این زبان است، پایه و اساس دانشی و خردورزانه ندارد. هر نامی (:اسمی) در اوستایی به هشت دیسه نهادی، ندایی، رایی، بایی، برایی، ازی، وابستگی یا اضافی و دری صرف می‌شود. نام‌های اوستایی بسته به پایانه‌هایشان دارای صرف‌های ویژه به خودی هستند که در جدول‌های زیر برای مقایسه در کنار هم با ذکر گونه پایانه از آن‌ها یاد شدند.

    صرف نام‌های با پایانه‌های عادی و aدار (مذکر و خنثی)
صرف پایانه‌های عادی پایانه‌های aدار (مذکر و خنثی)
مفرد مثنی جمع مفرد مثنی جمع
نهادی -s -ō (-as), -ā -a -a
ندایی -ō (-as), -ā -a -a -a, -ā̊nghō
رایی -əm -ō (-as, -ns), -ā -əm -a
بایی -byā -bīš -a -aēibya -āiš
برایی -byā -byō (-byas) -āi -aēibya -aēibyō
ازی -at -byā -byō -āt -aēibya -aēibyō
وابستگی (اضافی) -ō (-as) -ā̊ -ąm -ahe -ayā̊ -anąm
دری -i -ō, -yō -su, -hu, -šva -e -ayō -aēṣ̌u , -aēṣ̌va
    صرف نام مذکر yasna (با پایانه a) به معنای «ستایش» و «نیایش»
صرف پایانه‌های aدار (مذکر و خنثی)
مفرد مثنی جمع
نهادی yasnō yasna yasna
ندایی yasna yasna yasna
رایی yasnəm yasna yasną
بایی yasna yasnaēibya yasnāiš
برایی yasnāi yasnaēibya yasnaēibyō
ازی yasnāt yasnaēibya yasnaēibyō
وابستگی (اضافی) yasnahe yasnayā̊ yasnanąm
دری yasne yasnayō yasnaēṣ̌u
    صرف نام‌های با پایانه‌های āدار (مؤنث) و i یا ī-دار (مذکر، خنثی و مؤنث)
صرف پایانه‌های āدار (مؤنث) پایانه‌های i و ī-دار (مذکر، خنثی و مؤنث)
مفرد مثنی جمع مفرد مثنی جمع
نهادی -a -e -ā̊ -iš -i -ayō
ندایی -e -e -ā̊ -e -i -----
رایی -ąm -e -ā̊ -īm -i -īš
بایی -aya -ābya -ābīš -i -ibya ----
برایی -ayāi -ābya -ābyō -ə̄e -ibya -ibyō
ازی -ayāṯ -ābya -ābyō -ōit -ibya -ibyō
وابستگی (اضافی) -ayā̊ -ayā̊ -anąm -ōiš ----- -inąm
دری -aya ---- -āhu -a ----- -----

برای نمونه واژهٔ گَئیری (به اوستایی: 𐬔𐬀𐬌𐬭𐬌، آوانگاری: gairi) به معنای کوه که مذکر است و در این دسته گنجانیده می‌شود. همریشه‌های واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «گَر» در پارسی، «قَرِه» (qare) در مازندرانی (مانند قره قئلند-qare qoeland که نام کوهی است در شهرستان کتول) و «غَر» (ǧar) در پشتو به همان معنا دیده می‌شوند.

برای نمونه واژهٔ فْرَوَشی (به اوستایی: 𐬟𐬭𐬀𐬎𐬎𐬴𐬌، آوانگاری: frauuaši) به معنای فروهر یا روح نامیرای آدمی که مؤنث است و در این دسته گنجانیده می‌شود. واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «فروهر» در پارسی به همان معنا دیده می‌شوند.

    صرف نام‌های با پایانه‌های ī-دار (مؤنث)
صرف پایانه‌های ī-دار (مؤنث)
مفرد مثنی جمع
نهادی -i -i -īṣ̌
ندایی -i -i ----
رایی -īm -i -iṣ̌
بایی -ya -ibya -ibiš
برایی -yāi -ibya -ibyō
ازی -yāṯ -ibya -ibyō
وابستگی (اضافی) -yā̊ ---- -inąm
دری -aya ---- -iṣ̌u

برای نمونه واژهٔ بَرِثری (به اوستایی: 𐬠𐬀𐬭𐬆𐬚𐬭𐬍، آوانگاری: barəθrī) به معنای مادر و زاینده که مؤنث است و در این دسته گنجانیده می‌شود.

    صرف نام‌های با پایانه‌های u-دار (مذکر)
صرف پایانه‌های u-دار (مذکر)
مفرد مثنی جمع
نهادی -uš -u/-ū -auuō
ندایی -u/-ū ----
رایی -ūm -u/-ū -ūš
بایی -u -ubiia ----
برایی -auua -ubiia -ubiiō
ازی -aoṯ -ubiia -ubiiō
وابستگی (اضافی) -aoš/-ə̄uš -uuā̊ -unąm
دری -āu -uuō -uṣ̌u

برای نمونه واژهٔ پَسْو (به اوستایی: 𐬞𐬀𐬯𐬎، آوانگاری: pasu) به معنای چارپای اهلی و دام که مذکر است و در این دسته گنجانیده می‌شود. همریشه‌های واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «بَسوق» در پارسی نو، «پَس» (په‌س/پأس-pas) در کردی کلهری، لکی و زازاکی، «پَز» در کردی سورانی و کرمانجی (په‌ز-paz)، «پَس» (pas) در بلوچی، «پسه» (psᶕ/pәsᶕ) در پشتو و «فیش» (фус -fus) یا «فوش» (фыс -fys) در آسی به معنای گوسفند و دام دیده می‌شوند.

    صرف نام‌های با پایانه‌های ū-دار (مؤنث)
صرف پایانه‌های ū-دار (مؤنث)
مفرد مثنی جمع
نهادی -uš ندارد -uuō
ندایی ---- ----
رایی -uuə̄m -uuō
بایی -uua -ubiš
برایی -uiie -ubiiō
ازی -uuaṯ -ubiiō
وابستگی (اضافی) -uuō -unąm
دری ---- -uṣ̌u

برای نمونه واژهٔ تَنوُ (به اوستایی: 𐬙𐬀𐬥𐬏، آوانگاری: tanū) به معنای تن و بدن که مؤنث است و در این دسته گنجانیده می‌شود. همریشه‌های واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «تَن» در پارسی نو، «تَن» (ته‌ن/تأن-tan) در کردی کلهری، لکی، زازاکی، کردی سورانی و کرمانجی، «تَن» (tan) در بلوچی، «تَن» (tan) در پشتو به معنای جسم و پیکر دیده می‌شوند.

    صرف نام‌های با پایانه‌های āi-دار (مؤنث)

در این گروه از واژگان آگاهی چندانی از چگونگی گردانش یا تصریف نیست. باری بدین گونه اند:{| class="duhoc-fa wikitable table-responsive " |- ! rowspan="2" | صرف!! colspan="3" |پایانه‌های āi-دار (مؤنث) |- ! مفرد!!مثنی!!جمع |- ! نهادی | ----|| rowspan="8" |ندارد||---- |- ! ندایی | ----||---- |- ! رایی | -aēm||-āiiō |- href="رده:اوستا" ! بایی | href="رده:زبان‌های ایرانی باستان" | -aiia|| href="رده:زبان‌های ایزو ۶۳۹–۱" |---- |- href="رده:زبان‌ها" ! برایی | ----||---- |- ! ازی | ----||---- |- ! وابستگی (اضافی) | ----|| -aiiąm |- ! دری | ----||---- |}برای نمونه واژهٔ رائی (به اوستایی: 𐬭𐬁𐬌، آوانگاری: rāi) به معنای شکوه و درخشش است.

    صرف نام‌های با پایانه‌های āu-دار (مذکر و مؤنث)

دربارهٔ گردانش این پایانه آگاهی‌ها بیشتر از همتای āi-دار است. این پایانه دیسه قوی (بالنده) پایانه‌های ao-دار است.{| class="duhoc-fa wikitable table-responsive " |- ! rowspan="2" | صرف!! colspan="3" |پایانه‌های āu-دار (مذکر و مؤنث) |- ! مفرد!!مثنی!!جمع |- ! نهادی | -āuš/ -aoš||-auuā||-auuō |- ! ندایی | -āuš/ -aoš|| href="ژاله آموزگار" |-auuā||---- |- ! رایی | -ąm||-auuā||-ā̊ |- href="رده:اوستا" ! بایی | href="رده:زبان‌های ایرانی باستان" | -auua|| href="رده:زبان‌های ایرانی شرقی" |-----|| href="رده:زبان‌های ایزو ۶۳۹–۱" |-aobīš |- href="رده:زبان‌ها" ! برایی | -auuōi/ -auue||-----||---- |- ! ازی | -aoṯ||-----||---- |- ! وابستگی (اضافی) | -ə̄uš||-auuā̊|| -auunąm |}برای نمونه واژهٔ گائو/ گَئُ (به اوستایی: 𐬔𐬁𐬎/𐬔𐬀𐬊، آوانگاری: gāu/gao) به معنای گاو که مذکر است و در این دسته گنجانیده می‌شود. همریشه‌های واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «گاو» در پارسی نو، «گا» (گا-gā) در کردی کلهری، لکی، زازاکی، کردی سورانی و کرمانجی، «گوک» (gúk) در بلوچی، «غوا» (ǧwâ) در پشتو و «غوگ» (гъог-ǧog) یا «قوگ» (хъуг -qug) در آسی به معنای گاو دیده می‌شوند.

    صرف نام‌های با پایانه‌های دارای گردش واکه‌ای و به همخوان پایان می‌رسند (مذکر، مؤنث و خنثی)

دربارهٔ این تصریف نمی‌توان روش معینی بکار برد از اینرو برای اینکه با شیوه تصریفش آشنا شوید از نمونه‌هایی که بیشترین گونه‌های گردانیده و تصریف شده را دارد یاد می‌کنیم.{| class="duhoc-fa wikitable table-responsive " |- ! rowspan="2" | صرف!! colspan="3" |واژه «𐬬𐬍𐬯» (vīs) به معنای دهکده (مؤنث)؛ به همخوان پایان می‌یابد |- ! مفرد!!مثنی!!جمع |- ! نهادی | vīš||vīs||vīsō |- ! ندایی | vīš|| href="ژاله آموزگار" |vīsa||vīsō |- ! رایی | vīsəm||vīsa||vāsō |- href="رده:اوستا" ! بایی | href="رده:زبان‌های ایرانی باستان" | vīsa|| href="رده:زبان‌های ایرانی شرقی" |vīžibiia|| href="رده:زبان‌های ایزو ۶۳۹–۱" |vīžibīš |- href="رده:زبان‌ها" ! برایی | vīse||vīžibiia||vīžibiiō |- ! ازی | vīsaṯ||vīžibiia||----- |- ! وابستگی (اضافی) | vīsō||vīsā̊|| vīsąm |- ! دری | vīsi||-----||vīṣ̌u |}برای نمونه واژهٔ اَست (به اوستایی: 𐬀𐬯𐬝، آوانگاری: asṯ) به معنای استخوان و هسته که خنثی است و در این دسته گنجانیده می‌شود. همریشه‌های واژه یادشده اوستایی امروزه به دیسه‌های «اَست» در پارسی نو، «هَستی» (هه‌ستی-hastī) در کردی کلهری، لکی، و کرمانجی «اَستَه» (este-asta) در زازاکی و «اِیسک» (ئێسک-ēsk) در کردی سورانی و «اِشتَگ» (стæг-štag) در آسی به معنای استخوان دیده می‌شوند.{| class="duhoc-fa wikitable table-responsive " |- ! rowspan="2" | صرف!! colspan="3" |واژه «𐬁𐬞» (āp) به معنای آب (مؤنث)؛ دارای گردش واکه‌ای است |- ! مفرد!!مثنی!!جمع |- ! نهادی | āfš||āpa / āpe||āpō/ apas-ča |- ! ندایی | ----|| href="ژاله آموزگار" |-----||----- |- ! رایی | āpəm||-----||āpō/ apas-ča |- href="رده:اوستا" ! بایی | href="رده:زبان‌های ایرانی باستان" | apā-ča|| href="رده:زبان‌های ایرانی شرقی" |-----|| href="رده:زبان‌های ایزو ۶۳۹–۱" |----- |- href="رده:زبان‌ها" ! برایی | -----||-----||aiβiiō |- ! ازی | apaṯ/ apāaṯ-ča||-----||----- |- ! وابستگی (اضافی) | apō/ apas-ča/ āpō||-----|| apąm |- ! دری | aipiia||-----||----- |}برای نمونه واژهٔ پَث (به اوستایی: 𐬞𐬀𐬚، آوانگاری: paθ) به معنای راه و مسیر که مذکر است و در این دسته گنجانیده می‌شود. (ستاک بالنده: پَنگتان (به اوستایی: 𐬞𐬀𐬧𐬙𐬁𐬧، آوانگاری: paṇ‎tāṇ‎)، ستاک میانه پَنگتَن (به اوستایی: 𐬞𐬀𐬧𐬙𐬀𐬧، آوانگاری: paṇ‎taṇ‎)، ستاک ضعیف: پَث (به اوستایی: 𐬞𐬀𐬚، آوانگاری: paθ))

    صرف نام‌های اشتقاقی با پایانه‌های aŋt-دار، maŋt-دار و uuaŋt-دار (مذکر و خنثی) و aiŋtī-دار (مؤنث)
    صرف نام‌های اشتقاقی با پایانه‌های an-دار، man-دار و uuan-دار (مذکر، خنثی و مؤنث)
    صرف نام‌های با پایانه‌های in-دار (مذکر، خنثی و مؤنث)
    صرف نام‌های با پایانه‌های n-دار و m-دار (مذکر و مؤنث)
    صرف نام‌های با پایانه‌های tar-دار و ar-دار (مذکر)
    صرف نام‌های با پایانه‌های s-دار یا h-دار (مذکر، خنثی و مؤنث)

فروزه‌ها (صفت‌ها)

صرف

فروزه‌ها نیز به مانند نام‌ها در زبان اوستایی صرف می‌شوند و بسته به گونه پایانه‌ای که پیشتر گفته شده صرف می‌شوند.

فروزه‌های برتر (تفضیلی) و برترین (عالی)

در اوستایی برای ساخت به جنسیت توجه می‌شود. چنانچه فروزه‌ای برتر مذکر و خنثی ساخته شود از پسوندهای -tara و -iiah و برای ساخت فروزهٔ برترین مذکر و خنثی از پسوندهای -təma و -iṣ̌ta بکار گرفته می‌شود. برای ساخت همین فروزه‌ها برای جنسیت مؤنث به ترتیب -iiahī و -tarā برای فروزه‌های برتر و -təmā و -iṣ̌tā برای حالت برترین بکار بسته می‌شود. برای نمونه به مثال‌ها زیر بنگرید:

صرف فروزه‌های aka به معنای «بد»، maz (mas) به معنای «مِهْ، بزرگ» و baēšaziia «شفابخش»
ساده (مطلق) برتر (تفضیلی) برترین (عالی)
aka akatara

aṣ̌ah

aṣ̌iiah

išta
mas

maz

masiiah

maziiah

mazišta
baēšaziia baēšaziiōtara baēšaziiōtəma

کارواژگان (افعال)

شخص مفرد مثنی جمع
اول -mi -vahi -mahi
دوم -hi -tha -tha
سوم -ti -tō, -thō -ṇti

نمونه متن اوستایی

الفبای اوستایی 𐬀𐬵𐬌𐬌𐬃⸱𐬪𐬁𐬯𐬁⸱𐬥𐬆𐬨𐬀𐬢𐬵𐬁⸱𐬎𐬯𐬙𐬁⸱𐬥𐬀𐬰𐬀𐬯𐬙𐬋⸱𐬭𐬀𐬟𐬆𐬜𐬭𐬀𐬵𐬌𐬌𐬁⸱𐬨𐬀𐬌𐬦𐬌𐬌𐬇𐬎𐬱⸱𐬨𐬀𐬰𐬛𐬁⸱𐬞𐬀𐬋𐬎𐬭𐬎𐬎𐬍𐬨⸱𐬯𐬞𐬆𐬧𐬙𐬀𐬵𐬌𐬌𐬃⸱𐬀𐬴𐬁⸱𐬬𐬍𐬯𐬞𐬀𐬉𐬧𐬔⸱𐬳𐬌𐬌𐬀𐬋𐬚𐬀𐬥𐬁𐬌𐬱⸱𐬬𐬀𐬢𐬵𐬇𐬎𐬱⸱𐬑𐬭𐬀𐬙𐬍𐬨⸱𐬨𐬀𐬥𐬀𐬢𐬵𐬋⸱𐬪𐬁⸱𐬑𐬱𐬆𐬥𐬆𐬎𐬎𐬍𐬱𐬁⸱𐬔𐬇𐬎𐬱𐬗𐬁⸱𐬎𐬭𐬎𐬎𐬁𐬥𐬆𐬨𐬼
آوانگاری ahii̯ɒ: ja:sa: nəmaŋha: usta: nazasto: rafəðrahii̯a: maiɲii̯ə:uʃ mazda: pao:uruu̯i:m spəŋthaii̯ɒ: aʂa: vi:spe:ŋg ɕii̯o:θana:iʃ vaŋhə:uʃ χrati:m manaŋo: ja: χʃənəuu̯i:ʃa: gə:uʃt͡ʃa: uruu̯a:nəm.
ترانویسی ahyâ ýâsâ nemanghâ ustânazastô rafedhrahyâ manyêush mazdâ pourvîm speñtahyâ ashâ vîspêñg shyaothanâ vanghêush xratûm mananghô ýâ xshnevîshâ gêushcâ urvânem.
ترجمه خواستارم در نماز با دست‌های بلندشده، نخست، ای مزدا رامش برای همهٔ آفرینش سپند مینو، ای اردیبهشت (و) اینکه خرد بهمن را خشنود توانم ساخت و گوشورون را.

برخی از گزاره‌های کوتاه اوستایی

در زیر برخی از گزاره‌های اوستایی به همراه ترجمه‌هایی به فارسی و انگلیسی آمده است:

اوستایی فارسی انگلیسی روشنگری‌ها
tapaiti گرم است. It's hot همچنین می‌توان بدین گونه نیز ترجمه کرد که «او تفسید»
šiiauuaθa جابجا می‌شوید You(p) move
vō vatāmi شما را می‌فهمم I understand you(p)
mā vātaiiaθa مرا می‌آموزید You(p) teach me
dim naiiehi او را راهنمایی می‌کنی You lead him/her
dim vō nāiiaiieiti به شما اجازه می‌دهد [که] راهنمایی‌اش بکنید He/she lets you(p) lead him/her زمان حال
mā barahi مرا می‌بری You carry me
nō baraiti ما را می‌برد He/she carries us
θβā dim bāraiiāmahi گذاشتیم [تا] او ترا ببرد We let him/her carry you زمان حال
drauuāmahi دویدیم We run
dīš drāuuaiiāmahi ما گذاشتیم بدوند We let them run زمان حال
θβā hacāmi دنبالت می‌کنم I follow you
ramaiti آرمید. He rests

یادداشت‌ها

منابع

برای مطالعهٔ بیشتر

پیوند به بیرون

Tags:

زبان اوستایی تبار و خاستگاه زبانیزبان اوستایی ساختواژ و چگونگی توسعهٔ زبان‌شناختیزبان اوستایی الفبا و نگارش زبانزبان اوستایی متن‌های اوستاییزبان اوستایی تأثیر زبان‌های ایرانی میانه در انتقال نوشته‌های اوستاییزبان اوستایی آواشناسیزبان اوستایی دستور زبانزبان اوستایی نمونه متن اوستاییزبان اوستایی برخی از گزاره‌های کوتاه اوستاییزبان اوستایی یادداشت‌هازبان اوستایی منابعزبان اوستایی برای مطالعهٔ بیشترزبان اوستایی پیوند به بیرونزبان اوستاییاوستازبان نیاایرانیزبان نیاهندوآریاییزبان نیاهندوایرانیزبانهای هندواروپاییزبان‌های هندواروپاییزبان‌های هندوایرانیسانسکریت وداییمزدیسنانسکهزاره اول (پیش از میلاد)

🔥 Trending searches on Wiki فارسی:

بی‌بدننعیمه نظام‌دوستآلت مصنوعیسروتونیناگزیستانسیالیسمبانک پاسارگادگنگ بنگآقامحمدخان قاجارچینسید ابراهیم رئیسیشاه عباس بزرگچهار زن و یک مرداز مقعد به دهانشاهنشاهی هخامنشیخلافت فاطمیانشکنجه پستانجنگ‌های صلیبیالیزابت دوماختلال دوقطبیلیونل مسیسید محمد بهشتیفرانسهگلسامانه موشکی باور ۳۷۳سعدیحشد شعبیجردن باروزموشکرضاشاهدرجه‌های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایرانژاپنمرد عنکبوتی (فیلم)استان فارسنظام‌الملکصدام حسیننزدیکی منقطععلی صیاد شیرازیانواع تجاوز جنسیتروماحافظمسابقات قهرمانی فوتسال آسیاازدواج موقتواسابیعربستان سعودیشاهنشاهی اشکانیزنسوسیالیسمباکرگیهایدهجواد نکونامشبنم مقدمیباشگاه فوتبال تراکتورفهرست فینال‌های لیگ قهرمانان اروپافوتسالبهروز رضویروز معلمکریس کولمنگیاهان شورپسندشادمهر عقیلیاوج لذت جنسیهندآمیتاب باچاناحمدشاهاردنآزادی سینه‌لختیسلطه‌پذیر مؤنثسوخو-۵۷ریما رامین‌فراف-۱۴ تام‌کت‌های در خدمت ایرانفوربزسوپرنوید محمدزادهسلامتوپولف تو-۲۲امروش‌های آمیزش جنسی🡆 More