جنگ نیابتی، جنگ واسطهای یا جنگ وکالتی (به انگلیسی: proxy war) وضعیتی است که در آن قدرتهای درگیر به جای اینکه مستقیماً وارد جنگ با یکدیگر شوند با حمایتهای مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی از کشورها یا گروههای مسلح دیگری که با قدرت مقابل یا متحدین آن در جنگند، سعی در تضعیف آن قدرت یا فشار بر آن مینمایند.
در بسیاری از موارد به علت توان بالای نظامی قدرتهای اصلی، درگیری نظامی مستقیم آنها با یکدیگر میتواند هزینههای سیاسی، اقتصادی و انسانی بالایی را برای هر دو طرف در پی داشته باشد و از این رو طرفین تلاش میکنند که بدون وارد شدن به جنگ تمام عیار از طریق حمایت از گروهها و دولتهای ثالث به طرف مقابل ضربه بزنند. در موارد دیگری ممکن است دو قدرت اصلی به جنگ مستقیم با یکدیگر مشغول شده باشند، اما همزمان در مناطق دیگری با حمایت از گروهها و کشورهای ثالث به جنگ نیابتی با قدرت مقابل نیز بپردازند. جنگ نیابتی خالص تقریباً وجود ندارد، زیرا گروههایی که با یک کشور خاص در جنگ هستند معمولاً به دنبال منافع و هدفهای خاص خود هستند که ممکن است با منافع و هدفهای کشور حامی آنها یکی نباشد.
معمولاً بیشترین کاربرد جنگهای نیابتی در دورانهای جنگ سرد است، زیرا به این وسیله میتوان بدون درگیری مستقیم با قدرت مقابل و ورود در یک جنگ بزرگ و بسیار پرهزینه، به فشار بر قدرت مقابل ادامه داد.
کشورها و قدرتهای نظامی ممکن است تصمیم بگیرند که دشمنان خود را به روشی همهجانبه مورد حمله قرار ندهند و در عوض به چند دلیل جنگهای نیابتی به راه بیندازند:
جنگ داخلی اسپانیا از نمونههای مشهوری است که میتوان در آن الگوهای جنگ نیابتی را به خوبی مشاهده کرد. این جنگ که بین سوسیالیستها و آنارشیستهای هوادار جمهوری دوم اسپانیا از یک سو و ناسیونالیستها و سلطنتطلبان به رهبری فرانسیسکو فرانکو از سوی دیگر آغاز شد به زودی منجر به حمایت آلمان نازی و ایتالیای فاشیست از ملیگرایان و اتحاد جماهیر شوروی از جمهوریخواهان شد.
جنگهای نیابتی در طول جنگ سرد امری معمول بود، زیرا دو ابرقدرت (یعنی ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی) به علت ترس از بروز جنگ هستهای تمایلی به درگیری مستقیم با یکدیگر نداشتند و به جای آن به منظور افزایش دامنه نفوذ خود به حمایت از واسطههای خود در جنگهایی نظیر افغانستان، آنگولا، کره، ویتنام و نیز در خاورمیانه و آمریکای لاتین میپرداختند.
در جنگ کره که از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ طول کشید جمهوری خلق چین و اتحاد جماهیر شوروی از کمونیستها در شمال در مقابل نیروهای سازمان ملل به رهبری آمریکا حمایت میکردند. شوروی بهطور مستقیم وارد این درگیری نشد، اما چین هزاران سرباز را در حمایت از کره شمالی به جبهههای جنگ فرستاد.
در جنگ ویتنام شوروی و کشورهای کمونیستی از چریکهای ویت کنگ و دولت ویتنام شمالی در مقابل ویتنام جنوبی و متحدان آن از جمله آمریکا حمایت میکردند. آمریکا با اعزام صدها هزار سرباز خود نیز بهطور مستقیم وارد این منازعه شد.
این جنگ برخی اوقات جنگ سرد بین ایران و اسرائیل گفته میشود. ایران از طریق گروههای مسلح ضداسرائیلی از جمله حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین از جنگ در مقابل اسرائیل و تضعیف کردن قدرت آن حمایت میکند و اسرائیل از طریق گروههای شورشی ضدایرانی از جمله مجاهدین خلق و جندالله از جنگ در مقابل ایران و تضعیف کردن قدرتش حمایت میکند.
جنگ داخلی سوریه را میتوان یک جنگ نیابتی دانست که در آن قدرتهای جهانی و منطقهای نظیر روسیه و ایران با حمایت از دولت سوریه و از سویی دیگر، عربستان، قطر، ترکیه، آمریکا، انگلستان و فرانسه و اسرائیل با پشتیبانی از گروههای مختلف شورشی، سعی در تضعیف غیرمستقیم دولتهای رقیب، یا حفظ و افزایش دامنه نفوذ خود در این کشور دارند.
جنگ نیابتی ایران با عربستان و همپیمانان نظامیاش در کشور یمن.
This article uses material from the Wikipedia فارسی article جنگ نیابتی, which is released under the Creative Commons Attribution-ShareAlike 3.0 license ("CC BY-SA 3.0"); additional terms may apply (view authors). محتوا تحت CC BY-SA 4.0 در دسترس است مگر خلافش ذکر شده باشد. Images, videos and audio are available under their respective licenses.
®Wikipedia is a registered trademark of the Wiki Foundation, Inc. Wiki فارسی (DUHOCTRUNGQUOC.VN) is an independent company and has no affiliation with Wiki Foundation.